کاشت، داشت و برداشت هلو: مورفولوژی، تکثیر و پیوند [قسمت ۱]
مقدمه نام علمی هلو (Prunus persica L.) و کشور مبدأ هلو ایران میباشد. Linné (۱۷۵۸) اولین گونه را بر اساس خواستگاه آن (Amygdalus persica) نامگذاری کرد ولی در قرن نوزدهم خواستگاه جغرافیایی هلو خاور دور (غرب چین) به رسمیت شناخته شد. شواهد باستانشناسی حاکی از کشت هلو حداقل ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح میباشد. […]
مقدمه
نام علمی هلو (Prunus persica L.) و کشور مبدأ هلو ایران میباشد. Linné (۱۷۵۸) اولین گونه را بر اساس خواستگاه آن (Amygdalus persica) نامگذاری کرد ولی در قرن نوزدهم خواستگاه جغرافیایی هلو خاور دور (غرب چین) به رسمیت شناخته شد.
شواهد باستانشناسی حاکی از کشت هلو حداقل ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح میباشد. با توجه به سابقه کاشت طولانی هلو و نقش مهم آن در چندین کشور در طی قرنها، بسیاری از محققان اقدام به طبقهبندی گونهها کردهاند. در نوشتارهای اولیه، بادام و هلو زیر یکگونه طبقهبندی شدهاند، اما بعداً آنها بهعنوان گونههای جدا از هم طبقهبندی شدند. هلو بومی شمال کوههای کون لون (Kun Lun) میباشد، بادام بومی جنوب همان کوهها (در کنار مرزهای شمالی افغانستان و پاکستان) است.
نام علمی هلو (Prunus) سرانجام با طبقهبندی دکتر بیلی (۱۹۲۷) انجام شد. هیدریک (۱۹۱۷) اظهار کرد که طبقهبندی گونههای هلو تقریباً منحصراً بر اساس خصوصیات مورفولوژیکی میوهها منطقی نیست. درنتیجه، طبقهبندی گونهها بر اساس صفات میوه (شکل و پوست) عادت رشد درخت و ماهیت خصوصیات ارثی انجام گرفت. در این مقاله به معرفی رقمهای هلو، پیوندپذیری گونههای مختلف و روشهای تکثیر این درخت ارزشمند میپردازیم.
فهرست محتوا این مقاله
گونههای طبقهبندی شده: هلو و اقوام وحشی
P. persica (L.) Batsch یکگونه دیپلوئیدی با ارتفاع متوسط (تا ۸ متر) میباشد. هلو دارای انواع مورفولوژی برگ شامل باریک برگ، برگ بدون کرک، برگ دندانهدار، برگپهن، با دم برگ غدهای میباشد. گلها بهطورکلی صورتی، سفید و قرمز هستند. پوست میوه کرک دار یا بدون کرک میباشد که میوههای گوشتی و آبدار دارد. آندوکارپ میوه بسیار عمیق و کرک دار میباشد.
گونههای اصلی مربوط به هلو در زیر ذکرشده است. همه آنها میوههایی باکیفیت غذایی ضعیف را نشان میدهند، برخی از این گونه ها میتوانند از نظر صفات، مقاومت به بیماری و آفات بهعنوان پایه پیوند مورداستفاده قرار گیرند.
Prunus davidiana فرانچ. گونه وحشی بومی شمال شرقی چین است، با توجه به مقاومت آن در برابر خشکسالی، از آن بهعنوان پایه در پیوند استفاده میشود، اگرچه ازنظر مقاومت به نماتد بسیار حساس است. درختی است قدبلند (تا ۱۰ متر)، پوست درخت قهوهای مایل به قرمز میباشد. برگها کشیده و بدون کرک میباشد. گلهای این درخت سرخ، سفید یا صورتی روشن است.
هیبرید و اصلاح کردن درختان هلو جهت بهبود مقاومت در برابر بیماریهایی مانند آبله آلو Plum pox، سفیدک سطحی، پیچیدگی برگ هلو و غیره میباشد. از این درخت برای کشت در خاکهای نامناسب یا برای پیوند مورد استفاده قرار میگیرد.
Prunus ferganensis یکگونه وحشی است که در طبقهبندی بهعنوان زیرگونه P. persica یافت میشود. تنوع گستردهای ازنظر میوه در اینگونه وجود دارد (رنگ میوه زرد، سفید و …). برگها دارای رگبرگها و شیارهای موازی در پهنک برگ هستند. دانه میتواند سیلیوژنیک گلیکوزید (تلخ) نباشند و در برابر سفیدک سطحی مقاومت دارد.
Prunus kansuensis گونهای وحشی است که در شمال شرقی چین یافت میشود، همچنین بهعنوان درختچه زینتی در چین استفاده میشود. دارای جوانههای زمستانی بزرگ و شکوفههای زودرس میباشد. به نظر میرسد که گلهای این درختچه نسبت به سرما مقاوم هستند. برگها در امتداد قسمت میانی نزدیک به دم برگ، وسیعتر از وسط برگ میباشد. گل این رقم ناقص بوده، دارای ناهنجاریهای ژنتیکی است و درنتیجه کیفیت میوه بسیار ضعیف خواهد بود.
Prunus mira یکگونه وحشی در چین دور (شرق تبت) یافت میشود. درخت بلند بوده و طول آن تا ۲۰ متر میرسد. برگها نوکتیز، کرک دار و نسبتاً گرد میباشد. گلها صرفاً سفید هستند. میوه ازنظر شکل، رنگ و اندازه بسیار متغیر است. میوه این گونه هلو بدون کرک میباشد. اگرچه اینگونه در بعضی از انواع شبیه P. persica است. برخی از گونهها در تبت کشت میشوند و از آن بهعنوان درختچه در برخی مناطق هند نیز استفاده میشود. این گیاه بهعنوان اجداد P. persica شناختهشده و از جنوب و شرق به کوههای هیمالیا انتشاریافته است.
مورفولوژی (ریختشناسی) هلو
درخت
تنه اصلی درخت صاف بوده و دارای پوست سبز مایل به قرمز در سال اول است، که بعداً به رنگ خاکستری تیره درمیآید. بسته به نوع خاک، سیستم ریشهای درخت در عمق ۵۰-۶۰ سانتیمتر توسعه مییابد. ریشهها در هنگام جوانی به رنگ سفید مایل به نارنجی هستند و موقع چوبی شدن، رنگ ریشهها تیره بوده و با گرههای بزرگ نارنجی دیده میشوند.
این درخت میتواند به مدت ۲۰ تا ۳۰ سال زندگی کند، اما در مزارع تجاری بهطور متوسط مدتزمان حداکثر بهرهوری ۷ الی ۱۵ سال محدود است. به دلیل اثر آللو پاتی ریشه درخت، همچنین کاهش شدید باردهی میافتد و درنتیجه توجیه اقتصادی نخواهد داشت. تولید اقتصادی میوه از سال دوم یا سوم شروع میشود.
چوب، میوه و جوانهها
شاخههای یکساله به رنگ سبز مایل به قرمز است و در صورت رشد ساقهها، نقرهای و خاکستری تیره میشوند. جوانهها در پایه برگها یافت میشوند. هر گره بهطورمعمول دارای سه جوانه میباشند، دارای دو جوانه جانبی گل و یک جوانه رویشی در وسط این دو میباشد، اما در بعضی از ارقام زینتی از یک الی چهار جوانه رویشی یا بیشتر یافت میشود. چندین نوع شاخه میتوان بر روی درخت یافت که سهم هر یک از آنها در عملکرد و کیفیت میوه متفاوت است:
۱- شاخه یکساله
چوب قوی و باقدرت (۵۰-۱۰۰ میلیمتر قطر) با جوانههای گل در امتداد محور آن، که با جوانه رویشی خاتمه مییابد. شاخه یکساله مهمترین چوب (شاخه) در ارقام تجاری میباشد، زیرا اندازه میوه هلو، باقدرت شاخه و میزان چوب موجود در فصل جاری رابطه مستقیم دارد. مجموعه جوانههای گل ممکن است در طول شاخه ناهمگن باشد و ارقام ممکن است بر اساس ابتدای شاخه، میانه شاخه یا جوانه انتهای شاخه تقسیمبندی شود.
۲- شاخه سال جاری (ترکهای)
شاخه بارده ۱ ساله ترکهای میباشد که دارای قدرت ضعیف و قطر کمتر از شاخه یکساله (حدود ۱۰-۲۵ میلیمتر) میباشد. جوانههای گل در امتداد محور آن، با جوانه رویشی خاتمه مییابد. این مهمترین چوب بارده میباشد که میوههای تشکیلشده بر روی این شاخهها معمولاً برای کنسرو هلو مناسب میباشد. در این شاخه میوههای سایز متوسط و کوچک تشکیل میشود که دارای بیشترین ارزش غذایی و قند میباشد.
۳- شاخههای جانبی
شاخههایی میباشند که از رشد جوانه رویشی سال جاری رشد میکند.
۴- Spur (یا dard)
یک شاخه بسیار کوتاه (حدود ۱-۳ سانتیمتر) میباشد که بر روی شاخههای جانبی رشد مییابد.
۵- شاخه نرک
چوب با قدرت خیلی زیاد، بدون جوانههای گل.
۶- تنه اصلی
تنه اصلی، اندام مسنتر از ۴-۵ سال.
فاصله میان گرهها و طول شاخه
فاصله میان گرهها تحت تأثیر هر دو پارامتر کمی و کیفی بسته به ویژگیهای مندلی (ویژگیهای مندلی: بسیاری از اختلالات موجود در خانوادهها بهعنوان یک مؤلفه ژنتیکی شناخته میشود اما از الگوهای وراثتی پیروی نمیکند) قرار دارد. با این حال، اندازه درخت بهطور مستقل از عادت رشد به خصوصیات ژنتیکی کیفی وابسته است، بهویژه در مورد فنوتیپ های کوتولگی، که در آن طول داخل جوانه رویشی کمتر از ۱۰ میلیمتر میباشد.
درختان کوتوله معمولاً به دلیل داشتن برگهای بزرگتر و ضخیمتر دارای کانونی متراکم هستند. اولین فنوتیپ کوتولگی درخت توسط لامرتس (۱۹۴۵) از هلو “چینی کوتوله” بهعنوان مغلوب و تکزا کشف و معرفیشده است.
عادت رشد درخت
عادت رشد درخت را میتوان ازنظر ظاهر کلی کانوپی درخت، یعنی قدرت کلی یک درخت در ایجاد کانوپی، تعریف کرد که میتواند بهعنوان کل ماده خشک یا نرخ رشد شاخهها بیان شود. ساختار (نوع شاخههای میوه ده و توزیع آنها توسط کانوپی، زاویه و طول ساقه) صفاتی هستند که نحوه قرارگیری طبیعی شاخهها را تعیین میکند.
- برای درک بهتر ساختار و نحوه قرارگیری طبیعی شاخههای کانوپی، باید دو نوع زاویه شاخه در نظر گرفته شود: زاویه “قلاب”، که توسط شاخه باردهی ۱ ساله (قسمت پایه) که بقیه اندام و اجزا از آن رشد میکنند تشکیل میشود.
- زاویه “فرمت”، ایجادشده توسط محور مرجع که به نام تنه شناخته میشود (تنه یا شاخهای که از آن شاخههای باردهی ۱ ساله رشد میکنند) و خط اتصال بین نقطه شاخه مبدأ کامل رشد میکند.
پارامتر دوم باعث میشود تا جهت قسمت دیستال ( فاصله از تنه اصلی تا نقطه اتصال نوک شاخه) شاخهای حساب شود که بدون در نظر گرفتن زاویه کلی شاخه میتواند عمودی، قائم یا به سمت بیرون رشد کند:
۱- کمانی
مشابه رشد قائم میباشد، اما با خمیدگی مشخص در شاخههای ۱ ساله مشخص میباشد.
۲- ستونی
توسط شاخههایی که بهصورت عمودی در زاویه ۳۵ الی ۴۵ درجه رشد میکنند و باعث میشود درخت مانند یک ستون به نظر برسد.(رشد عموماً به سمت پایین میباشد)
۳- فشرده
توسط تعداد زیادی شاخههای جانبی و چوبکبریتی نسبتاً کوتاه مشخصشده است که کانوپی متراکم را ایجاد میکند. شکل کلی رشد ظاهری درخت هلو نیمه کروی است. رفتار ژنتیکی، “مثلث چوبپنبهای”، در درخت هلو مشاهده شده است. یک ناحیه مثلثی “کرکی” (نکروزه) نزدیک به بیشتر جوانهها در اپیدرم شاخه ایجاد میشود. این شخصیت رفتاری ژنتیکی موجب کوتاه ماندن (کوتولگی) گیاه خواهد شد.
۴- باز
شکل فرم تاج کلی درخت متفاوت از رشد معمول این درخت میباشد (رشد عرضی توسعهیافتهتر از عمودی است). شاخههای بارور ۱ ساله با زاویه زیاد نسبت به تنه (حدود ۶۰-۷۰ درجه) کاملاً قابلتشخیص است.
۵- شاخههای چوبکبریتی
مشخصشده شاخههای چوبکبریتی در میان گرهها میتوانند کوتاهتر از حد معمول باشند، در این صورت اندازه کانوپی میتواند نیمه کوتوله یا کوتوله باشند.
۶- استاندارد
عادت غالب رشد در ارقام تجاری؛ شاخهها با زاویه متوسط (۴۰-۶۰ درجه) رشد میکنند. شکل کانوپی عموماً نیمکره یا خیلی کم عمودی میباشد (قطر عمودی کانوپی توسعه یافتهتر از سطح مقطع است).
۷- الگوی Twister
یک الگوی منحصربهفرد انشعاب و رشد شاخهها میباشد که در آن پس از رشد ۱۵ تا ۳۰ سانتیمتری شاخه، آرایش رشد شاخهها از ۱۳۵ درجه به حدود ۱۸۰ درجه افزایش مییابد. جوانهها و برگها در طرف مقابل ساقه، در همان سطح یا قسمت قرار میگیرند. بعد از ۱۵-۲۰ گره، رشد شاخههای در حال رشد متوقف میشوند و شاخههای طبیعی از جوانههای زیرین شاخه رشد میکنند و همین الگو را تکرار میکنند، یعنی اول طبیعی، سپس پیچخورده هستند. این ویژگی یکنواخت و مغلوب به نظر میرسد.
۸- عمودی
سایهانداز طولی بیشتر از سایهانداز عرضی میشود و رشد طولی شاخههای درخت در صورت عدم کنترل مشابه تنه اصلی درخت خواهد شد. شاخههای یکساله با زاویه نسبتاً کم نسبت به تنه (حدود ۵۰ درجه) بهصورت عمودی رشد میکنند.
۹- شاخههای آویزان
شاخههایی معمولاً دوشاخه هستند (بیشتر از ۷۰ درجه) و زاویههای گسترش آنها (بیش از ۹۰ درجه)، خم شدن به سمت پایین (رشد ژئوتروپیک مثبت) مشخصشده است.
توسعه ریشه
ارقام جدید هلو (Prunus persica) دارای خصوصیات باغی متنوعی در توسعه ریشه هستند توسط هر دو برنامه دولتی و خصوصی تحت آزمایش و گسترش در بین تولیدکنندگان میوه در سراسر جهان انجام میگیرد. اصلاح توسعه ریشه را میتوان بهعنوان ابزاری کشاورزی برای تولیدکنندگان هلو جهت افزایش و بهبود بهرهوری از طریق افزایش پتانسیل بقای درخت، افزایش اندازه میوه و کیفیت میوه را فراهم کرد.
بنابراین، نوع اصلاح ریشه تأثیر بسیار زیادی در انتخاب باغ داران در خرید رقم هلو دارد، زیرا هر اصلاح یک سری خصوصیات جدید در نوع ریشه و مقاومت ریشه نسبت به عوامل محیطی را ایجاد میکند. عوامل محیطی شامل بافت درشت (شنی بودن بافت خاک)، نماتد ها، پاتوژن های پوسیدگی ریشه، pH بالا در خاک وجود دارند. اگر یک یا چند نوع از این استرسها وجود داشته باشد، میتوان با انتخاب نوع ریشه مناسب برای هر نوع وضعیت خاک، بقا و رشد درخت هلو بهصورت قابلتوجهی افزایش داد.
ازنظر تاریخی، ارقام هلو که در استرالیا، برزیل، کانادا، شیلی، چین، فرانسه، یونان، ایتالیا، مکزیک، نیوزلند، آفریقای جنوبی، اسپانیا و ایالاتمتحده آمریکا کشت شدهاند، ذاتاً مقاوم به عوامل و استرسهای محیطی نیستند به خاطر همین اکثراً از پیوند برای رسیدن به این مقصود استفاده میکنند. کوتولگی، تحمل ماند آبی خاک، خشکسالی، آهک، نماتدها، گال طوقه (Agrobacterium tumefaciens)، پاتوژن های قارچی ناشی از خاک، استرسهایی میباشند که با انتخاب رقم مناسب ریشهای یا پیوند بر روی این پایهها، میتوان کنترل کرد.
بااینحال، با افزایش هزینههای تولید و شیوههای کنترل شیمیایی مضر و یا در دسترس نبوده این نهادهها، ریشههای جدید بین گونههای جنس Prunus برای غلبه بر این محدودیتهای خاکی زنده و غیرزنده، که در سالهای گذشته بهسادگی در باغهای منطقهای توسط زهکش و آب جابهجا گشته، اصلاح ریشه بسیار مهم و حیاتی میباشد.
معیارهای انتخاب ریشه هلو
پیوند پذیری
هلو کاملاً با چندین گونه در بخشی از طبقهبندی Amygdalus (خانواده بادام) سازگار و پیوندپذیر میباشد، که شامل P.persica ، Prunus dulcis و Prunus davidiana میباشد. همچنین آلو رقم فرانچ در پیوند با رقمهای دیگر جنس Prunus سازگار هستند. از بخشهای Euprunus ، Prunocerasus و Microcerasus.
اصلاح سیستم ریشهای در درختان هلو توسط کراسهای درونگونهای، خارج گونهای و آزمایشهای زیادی برای دست یافتن به تعداد گل بیشتر، میزان قند بیشتر، بافت میوه بهتر و رفتار رشدی و حفظ بقای بیشتر درخت نسبت به محیط باید انجام گیرد. بنابراین، پرورشدهندگان باید انواع و دلایل بالقوه ناسازگاری بین ژنوتیپ های مختلف ریشه و ژنتیکی درونگونهای را درک کنند.
هلو با گونه خود و هیبریدهای برخی از گونههای درخت آلو سازگار میباشد. سازگاری هلو رقم P.dulcis با درخت آلو بسیار کمتر از رقمهای دیگر میباشد، اما برخی از ژنوتیپ های آلو دارای سازگاری با هلو برای استفاده بهعنوان ریشه برای هلو (پایه پیوند) در مجارستان، مولداوی، مصر و الجزایر انتخاب میشوند.
هلو همچنین با گونه P.davidiana سازگار است. گونههای دیگر هلو مانند Prunus mira Koehne ، Prunus ferganensis (Kostov & Rjabov) Kovalev & Kostov و Prunus kansuensis Rehder بهعنوان پایه پیوندی اصلی برای هلو در چین استفاده میشود.
هلو پرسیکا با گونههای زیادی از جنس خانواده هلو Euprunus پیوند زده میشود. سازگاری با برخی از انتخابها و ارقام ریشه از Prunus insititia L. (آلو damson) ، Prunus spinosa L. (آلو sloe) ، Prunus domestica L. (آلو اروپا) ، Prunus salicina Lindl خوب بوده است. (آلو ژاپنی) و Prunus cerasifera Ehrh. (آلو میرووبالان یا آلبالو).
آلوهای میرووبالان (Myrobalan) هنگامیکه با سایر آلوها هیبریداسیون میشوند، برای پیوند زنی با هلو بسیار سازگارتر میشود. گزارش از وجود دو نوع ناسازگاری ژنتیکی آلو Myrobalan و sloe با هلو در مورد گال طوقه گزارششده است. احتمالاً P.domestica × P. spinosa حداقل دارای دو آلل غالب مسئول ناسازگاری در پیوند هلو بر روی این پایهها گزارششده است. بااینحال، این مورد برای میرووبالان (Myrobalan)، که ممکن است نوعی از کنترل ژنتیکی را داشته باشد، وجود ندارد. ناسازگاری بین میرووبالان و هلو یک نوع ناهماهنگی وجود دارد، که با رفتار پیچیده غیرطبیعی مانند زرد شدن برگ، کاهش قدرت درخت و ضعف عمومی نمایان میشود.
مقاومت در برابر استرسهای غیرزنده
خاکهای چگال و بسیار فشرده
پایههای نهال هلو با خاکهای ضعیف، خاک سنگین (رسی) یا خاکهای آهکی که pH آنها بالاتر از ۷.۵ است، سازگار نیست. هنگامیکه ارقام هلو را در pH بالا یا خاکهایی با قلیای بالا کاشت میکنند، درختان ضعیف و غیر مولد میشوند که آهن و مواد غذایی دیگر را بهخوبی جذب نمیکنند.
آبگرفتگی (ماند آبی)
بسیاری از پایههای اصلی Prunus که در ۲۰ سال گذشته پرورش دادهشدهاند، بهعنوان مقاوم در برابر ماند آبی ذکرشدهاند. رقمهای مقاوم معمولاً دارای ریشههای قوی و بلند میباشند عنوان پایه پیوند مورداستفاده قرار میگیرند عبارتند از Jaspi®” ، “Julior®” ، “Penta” (P.domestica) ، “Tetra” (P.domestica) ، “Mr.S. 2/5 “،” Barrier 1″،” Adesoto 101 “، Montizo و Krymsk® ۱ “(P. tomentosa × P. cerasifera) و در آفریقای جنوبی، “SAPO 778” ، از رقم هلو “سیبری C” با آلو هیبریدی Zaiger Genetics،. (Modesto ، کالیفرنیا) برای پیوند استفاده میشود.
بسیاری از این پایههای پیوندی در آبوهوای مدیترانهای پرورش یافتهاند. بااینوجود، سایر مناطق هلو کاری در جهان مانند شمال شرق آمریکا، در فصل بهار دچار مشکل ماند آبی در محیط ریشه میشود. میزان مقاومت این پایههای پیوندی ریشهای در شرایط مرطوب(فصل بهار) هنوز دقیق مشخص نشده است.
دمای زمستانه
میزان مقاومت برابر سرمای زمستانه در ریشههای پایه پیوندی هلو بهطور قابلتوجهی در ارقام مختلف متفاوت است. عدم وجود پوشش برف روی خاک و برخی از شیوههای مدیریت باغ میتواند باعث افزایش حساسیت ریشههای نهال هلو در برابر سرما شود. ریشههایی که ذاتاً به سرما حساس هستند و یا خاک با سرعت کمتری پس از شروع روز گرم میشوند، سرعت جذب و رشد ریشه کم شده و برای کاشت در مناطق سرد مناسب نیستند. بسیاری از ریشههای (پایه پیوند) اصلی هلو در مقابل سرما مقاوم نیستند ولی اخیراً یک اصلاح به سرمای قابل قبول در انستیتوی تحقیقات گیاهی واویلوف (VRI) در نزدیکی کریمس روسیه انجامشده است.
گونههای اصلی مقاوم پایه پیوند هلو نسبت به سرمازدگی عبارتند از ‘Siberian C ‘، Harrow Blood’ ، Tzim Pee Tao’ و Chui Lum Tao’ میباشند. اما برخی از نقایص دیگر مانند حساسیت به نماتدها یا بیماری قارچی نیز مشاهدهشده است. بنابراین، استفاده تجاری از این ارقام محدود میباشد.
مقاومت در برابر آفات و بیماریهای خاک
نماتد
بسیاری از گونههای نماتد با موفقیت ریشههای هلو را آلوده کرده سپس رشد و عملکرد درخت هلو را کاهش میدهند. چهار نوع نماتد برای ریشه درخت هلو، مضر شناختهشده است.
اندام ریشه غالباً بهعنوان سیستم ایمنی درخت، مقاوم یا حساس به نماتد ها طبقهبندی میشوند. پایههای اصلی معمولاً مقاومت مناسبی در برابر نماتد را ندارند. اما تولیدمثل و تغذیه نماتدها بهطور قابلملاحظهای توانایی سیستم ریشهای در جذب مواد معدنی، هورمونی و آب موردنیاز را برای زنده ماندن، رشد و تولید میوه به وجود نمیآورد.
ریشههای حساس به یک نماتد، میزبان خوبی برای تولیدمثل نماتد میباشند و ازنظر بقای درخت، رشد و باردهی آنها شدیداً تحت تأثیر قرار میگیرد.
نماتد حلقهای، مستقیماً با سندروم زندگی کوتاه درخت هلو (PTSL) در باغهای هلو کاری دنیا مخصوصاً کالیفرنیا قابلمشاهده است.
بسیاری از ریشههای اصلی هلو ازجمله رقمهای هیبریدی جدید برای میزان مقاومت به نماتد مورد آزمایش قرارگرفتهاند. تنها یک رقم هلو “Guardian”، حتی اگر میزبان نماتد باشد (حتی اگر ریشهها آلوده به نماتد باشند)، در آزمایشهای میدانی واقع در جنوب کالیفرنیا و جورجیا نتایج قابلقبول داشته است.
نماتدهای گرهای بهطور معناداری رشد درخت هلو را کاهش میدهند. گونههای شناخته شدهای از نماتدها که در ریشه ایجاد گره میکنند شامل: M.arenaria ، M.incognita ، M.javanica ، M. floridensis ، M.hapla میباشد و همچنین تعدادی نژاد در هرگونه وجود دارد که بهصورت اختصاصی از ریشه هلو تغذیه میکنند که شامل M.incognita و M.javanica میباشند.
در ادامه پیشنهاد میکنیم انواع روش های مبارزه با نماتد یا کرمهای لولهای را هم بخوانید.
قارچهای بیماریزا خاک
ریشههای نهال هلو در صورت تراکم بالای کاشت یا کاشت در خاکهایی که زه کشی ضعیفی دارند، احتمال آلوده شدن به گونههای قارچ فایتفترا را افزایش میدهد که باعث پوسیدگی طوقه میشود. برای مثال، کلیه ریشههای گونه اصلی P.persica میتواند دچار پوسیدگی ریشه بلوط (Armillaria mellea. و Tabillcens Armillaria) شوند که علت شیوع این نوع قارچها مستقل از بافت خاک یا زهکشی میباشد. روشهای مبارزه و مدیریت هر دو قارچ بسیار متفاوت میباشد. بسیاری از پایههای هیبریدی که توسط پرورشدهندگان اروپایی تکثیر میشوند، مقاومت بیشتری نسبت به درختان پیوندی دارد.
افزایش عملکرد و کیفیت میوه
تأثیرات مثبت زیادی از پایههای پیوندی ریشهای بر روی گلهای هلو، افزایش عملکرد، اندازه و کیفیت میوه در ارقام تجاری هلو مورد مطالعه قرارگرفته است. این نوع پیوندها در سیستمهای تربیتی و پرورش مرسوم میباشد، در درجه اول موجب افزایش قدرت و زودرس شدن میوهها و افزایش قدرت بقای درخت در شرایط استرس و نامطلوب میگردد. ازنظر کیفیت میوه مانند اندازه، رنگ پوست و مواد جامد محلول (SSC) بهطور عمده از پیوند ارقام هلو بر روی پایه آلو هیبرید کاملاً مشهود میباشد.
در آزمایشی با ۲۰ تکرار و مکان مختلف با پیوند Redhaven روی پایههای نهال هلو Lovell ،GF 305 ، Montclar و Guardian دارای ارتفاع مناسب و عرض تاج قابلقبولی بود که بهطور معناداری بیشتر از ۱۵ مورد پیوند بسیار قابلقبول گزارش شد.
کنترل اندازه درخت
در پایههای نهال هلو ازجمله ارقام قدکوتاه، پیوند بهندرت باعث افزایش توانایی درخت به بیش از ۱۵٪ میشود. تا قبل از ۲۰ سال گذشته، کنترل اندازه درخت هلو از طریق پیوند بر روی ریشه سایر گونههای Prunus به دلیل ناسازگاری یا ضعیف شدن درخت پیوند خورده مقدور نبوده است. بدون وجود سازگاری پیوند، ریشههای کنترلکننده میزان رشد مانند سیب (پایه رویشی)، افزایش بهرهوری باغ هلو از طریق هرس شدید و داربستی غیرممکن میباشد. خوشبختانه، پایههای پیوند جدید کوتوله هلو برای کاهش رشد، سازگاری پیوند، تولید میوه بهصورت پایدار، بدون کاهش در اندازه و کیفیت میوه اخیراً انجامشده است.
پایه پیوندهای درختان هلو کوتوله اروپایی که اکنون مورداستفاده قرار میگیرد شامل: Ishtara®” ، “Julior®” ،”Rubira®” ،”Tetra” ، ” Mr.S.2 / 5 ،’ Adara ‘،’ Adarcias و نهال هلو ایتالیایی’ PSA5 ‘ و’ PSB2 ‘ میباشد که بهوفور مورداستفاده قرار میگیرد. علاوه بر این، در کالیفرنیا رقم جدیدی به نام “Controller 5” (که قبلاً “K-146-43”) در حال آزمایش پیشرفته بوده است و بنابر گزارشها، علیرغم کنترل رشد درخت، عملکرد و اندازه میوه را نیز حفظ کرده است.
سایر ارقام پایه کوتاه هلو شامل P.japonica و P.tomentosa در ژاپن است، اگرچه ممکن است خیلی کوتوله باشند، ارقام جدیدی که جهت کاشت در ایتالیا استفاده میشود به هلوهای سری “IS” ، پیزا و در اسپانیا (CSIC، ساراگوزا) معروف میباشد. میزان کوتولگی درختان پیوندی با توجه به آبوهوا، شدت تابش خورشید، ارتفاع از سطح دریا، نوع خاک و تقویم باغی محل کاشت متفاوت خواهد بود. بنابراین، تا زمانی که آزمایشهای میدانی جغرافیایی گستردهای انجام نشود، مشخص نخواهد شد که این پایههای پیوندی تا چه اندازه میتواند بر روی اندازه درخت، کانوپی، اندازه و کیفیت میوه تأثیرگذار باشد.
ویژگیهای پایه پیوندی هلو
فاکتورهای متعددی اخیراً مورد تحقیقات بینالمللی قرارگرفته است که محققان را بر آن داشته است تا بر توسعه پایههای جدید ریشهای مناسب برای نیازهای امروزی هلو تمرکز کنند. این عوامل را میتوان بهصورت خلاصه بیان کرد:
- گسترش کاشت درخت هلو در مناطق غیر بهینه و تقریباً نامناسب
- نیاز به پیوندکهایی که بتوانند میزان تراکم کانوپی را کاهش داده و تراکم کاشت را افزایش دهند.
- یافتن بهترین پیوندها جهت مقاومت بیشتر در برابر بیماریها، آفات، خاکهای نامناسب یا مشکلات زیستمحیطی
- بهعنوان گزینههای مناسب جهت استفاده از اصلاحکنندههای خاک می باشد.
بنابراین، طیف وسیعی از پایه پیوندهای ریشهای که اکنون در سراسر جهان برای هلو در دسترس است و همچنین در طی چند سال گذشته، استفاده از این پایهها افزایش چشمگیری داشته است.
ارقام مختلف پایه (ریشه) هلو
بر اساس منشأ ژنتیکی، این درختان به سه گروه تقسیمبندی میشوند که شامل:
- ارقام Persica، شامل Euamygdalus و Persica vulgaris.
- ارقام Euprunus شامل P.domestica ،P.insititia و P.cerasifera
- ارقام خاص هیبریدی (از هیبریداسیون کنترلشده یا طبیعی) میتوان به گونههای P.persica ، P.dulcis ، P.domestica ، P.cerasifera ، P.insititia ، P.davidiana ، P.spinosa ، P. salicina اشاره کرد.
تا دهه گذشته، تعداد محدودی از پایه پیوند ریشهای در باغهای هلو مورداستفاده قرار میگرفت. در میان مواردی که اخیراً مورداستفاده قرار میگیرد، در بعضی از مناطق نامناسب رشد عملکرد خوبی را از خود نشان دادهاند. در زیر، رایجترین پایه پیوندهای ریشهای و معروف را بهصورت خلاصه بیان میکنیم.
تعدادی از ارقام گونه Euamygdalus
نهالهای هلو با گردهافشانی آزاد، هنوز رایجترین درختان برای تولید هلو در سراسر جهان به شمار میروند. بذر هلو گلخانهای معمولاً از این خانواده بوده و از یک سه منبع سرچشمه میگیرد:
- درختان هلو محلی وحشی یا رقمهای اصلاحنشده.
- ارقام اصلاحشده تجاری
- ارقام پایه پیوندی ریشه هلو که بهصورت معمول استفاده میشوند.
هلوهای طبیعی یا وحشی و اصلاحنشده همچنان در بسیاری از کشورها مورداستفاده قرار میگیرند، باید توجه داشت که این گونههای وحشی را میتوان بهعنوان پایههای پیوند مناسب برای ارقام پربازده هلو استفاده کرد. از گونه هلو P.persica هنوز هم در برخی از کشورهای حوزه مدیترانه مورداستفاده قرار میگیرد که بهعنوان هلو “نهال اسلاوی” میشناسند، که اغلب به آن P.vulgaris P.Mill گفته میشود.
این پایه که از شبهجزیره بالکان سرچشمه میگیرد دارای عملکرد بسیار خوبی در این مناطق میباشد. اما، مشکل بذرهای هلو اصلاحنشده، تنوع ژنتیکی آنها و عدم یکنواختی در صفات ژنتیکی و احتمال جهش ژنتیکی میباشد. علاوه بر این، این نهالهای هلو میتوانند بین ۵ تا ۱۰ درصد آلودگی ریشهای به آفات و بیماری داشته باشند.
بهطورکلی، نهالهای هلو بهطور خاص “نهال اسلاو” را میتوان پایه پیوند ریشهای خوبی در نظر گرفت، اما نقطهضعف اصلی آنها در مقایسه با ارقام اصلاحشده، میتوان به ناهمگن بودن نوع رشد و شکل ظاهری در باغ اشاره کرد،در کشورهای مهم کاشت هلو، رقمهای ریشهای پیوندی هلو اکنون تقریباً بهطور انحصاری از ارقام کلون شده هستند که در باغهای محافظتشده و عاری از بیماری تولید میشوند.
رقم GF 305
“GF 305” به دلیل رشد خوب و یکنواختی رشد در باغ و نهالستان در سال ۱۹۴۵ در انستیتوی ملی تحقیقات زراعی (INRA) در پنت دو لا مای، فرانسه انتخاب شد. این گیاه با همِه ارقام هلو سازگار است و ازلحاظ رشد و بهرهوری بسیار مناسب میباشد. بااینحال، “GF 305” بسیار مستعد آگروباکتریوم، فایتفترا، نماتدهای ریشه و برخی ویروسها میباشد به این دلایل اکنون کمتر کاشته میشود. از این رقم هنوز توسط ویروس شناسان بهعنوان شاخص ویروس در هلو مورداستفاده قرار میگیرد.
ارقام سری P.S
ارقام سری “P.S” در گروه علوم میوه و حفاظت از محصولات دانشگاه پیزا سرچشمه گرفت. جالبترین انتخابها P.S.A5 ، “P.S.A6” ، “P.S.A7” و “P.S.B2” بودند که برای رشد یکنواخت و مقاومت خوب این پایهها به شرایط مختلف انتخاب شدند. “PSA6” قویترین (شبیه به نهالهای هلو بالکان) میباشد، درحالیکه PSB2 ، PSA7و PSA5 به ترتیب ۱۰-۱۵٪ ، ۱۵-۲۰٪ و ۲۰-۲۵٪ قدرت و مزایای کمتری نسبت P.S.B2 دارند. “P.S.A5” یک گیاه بوتهای (قدکوتاه) هلو است که نسبت به سایر نهالهای هلو پیوندپذیرتر میباشد و باعث رشد یکنواخت، زودرسی میوهها، عملکرد خوب محصول و بهبود کیفیت میوه در ارقام پیوندی میشود.
علاوه بر این، نسبت به سایر نهالهای هلو از مقاومت کمی در برابر ماند آبی دارد برخوردار است، درحالیکه مقاومت به شرایط قلیایی خاک آن شبیه سایر پایه اصلی نهال قابلقبول است و همچنین در برابر پژمردگی ورتیسیلیوم مقاوم است. “P.S.A5” بهخصوص برای ارقام دیررس بسیار مناسب میباشد و برای خاکهای حاصلخیز و پیوند ارقام نیرومند بر روی این پایه بسیار عالی میباشد.
“P.S.A7” قدرت بسیار زیادی در یکنواختی رشد و رشد سریع نهالها در باغ و نهالستان از خود نشان میدهد. برخلاف سایر نهالهای هلو، با خاکهای مرطوب، سنگین و ضعیف به رشد نسبی خود ادامه میدهد، اما به نظر میرسد با خاکهای لومی با حاصلخیزی متوسط یا زیاد، سازگار میباشد. علاوه بر این، در شرایط تنش عملکرد و کیفیت میوه را بهخوبی را حفظ میکند.
این پایه از درخت را میتوان در فواصل کم در خاکهای حاصلخیز کاشت نمود. “P.S.B2” با رشد یکنواخت و سریع جوانهها در نهالستان مشخص میشود و میتوان با قلمه تکثیر کرد، اما حساسیت زیادی به سفیدک سطحی دارد. مقاومت “P.S.B2” در برابر ماند آبی در منطقه ریشه، خاکهای آهکی مشابه سایر نهالهای هلو میباشد. احتمالاً به دلیل قدرت بیشتر پیوندپذیری آنها نسبت به P. vulnus ، این رقم پایه پیوندی ریشهای بهتری میباشد. همچنین حتی در خاکهای سنگین، بهشرط عدم ایجاد ماند آبی، عملکرد خوبی نسبت به سایر رقمها دارد.
رقم Rubira®
“Rubira®” از نهالهای هلو پرورشیافته در INRA میباشد که از بذر نهال کالیفرنیا که در سال ۱۹۶۰ واردشده بود، اصلاح شد و نام این رقم نیز مدیون برگهای قرمزرنگ میباشد. نهالهای Rubira® دارای رشد یکنواخت در نهالستانها میباشند، اما حساس به سفیدک سطحی هستند ولی در برابر شته سبز هلو، Myzus persicae (Sulzer) مقاوم هستند. “Rubira®” دارای ۲۰-۲۰٪ قدرت کمتر نسبت به رقم “GF 677” میباشد. بنابراین برای ارقام نیرومندی که رسیدگی میوه آنها دیررس است و هدف آن کاشت با تراکم زیاد باشد توصیه میشود. همچنین نسبت به سایر نهالهای این رقم کمتر کشت میشود.
رقم Higama®
“Higama” از بذرهایی که در سال ۱۹۶۰ از ژاپن به INRA وارد شد، تولید و انتخاب شد. این پایههای ریشهای دارای پتانسیل پیوندپذیری بسیار خوبی میباشد و برای ارقام زودرس مناسب است. علاوه بر این، “هیگما” نسبت به پایههای اصلی نهال هلو نسبت به کلروز آهن و گال طوقه حساسیت بالاتری دارد، اما از مقاومت نسبی خوبی در مقابل گونههای نماتد M.javanica و M.incognita برخوردار است. بااینحال، این رقم دارای عملکرد و قدرت بقای نسبتاً کمی در چندین آزمایش میدانی نسبت به رقمهای دیگر دارد بوده است.
رقمهای تجاری زیادی بهعنوان پایه پیوند در دنیا معرفیشده است، رقمهایی مانند: ‘Nemaguard’،‘Montclar® Chanturgue’، ‘Nemared’، ‘Guardian® BY520-9’، ‘Lovell’ and ‘Halford’، ‘Bailey’، ‘Siberian C’ و…
هرکدام از این رقمها دارای رفتارهای متفاوتی از هم میباشند که هرکدام دارای مزایا و معایب خود هستند.
تکنیکهای تکثیر
باردهی و رشد درختان باغ هلو در طول فصل کشاورزی و تجاری تحت تأثیر عوامل مختلفی ازجمله نوع کاشت، اقدامات کشاورزی، شرایط محیطی و خاک قرار دارد. کیفیت نهالهای کاشته شده در باغ نیز نقش مهمی در قدرت رشد و باردهی دارد زیرا اگر کیفیت این نهالها کم و ضعیف باشد میتواند بسیاری از فاکتورهای رشد و باردهی را تحت تأثیر قرار دهد.
کیفیت درختان توسط مجموعهای از رفتارهای باغبانی، ژنتیکی و بهداشتی نشان داده میشود، این عوامل درمجموع تعریفکننده پتانسیل یک باغ در تولید محصول میباشد. کیفیت یک درخت وابسته به تغذیه، تکنیکهای تکثیر و انتخاب روشهای مناسب تربیتی و باغبانی در نهالستان بستگی دارد. ارقام هلو، مانند اکثر گونههای درختان مثمر، ازنظر ژنتیکی هتروزیگوت هستند و به همین دلیل منحصراً با روشهای غیرجنسی تکثیر میشوند.
بنابراین، اگرچه تکنیکهای تکثیر فعلی امکان دستیابی به خود سلول جهت کشت بافت وجود دارد اما هنوز استفاده از تکنیک پیوند پیوندکهای مطلوب بر روی ریشههای مناسب هنوز نمایانگر رایجترین روش تکثیر برای هلو میباشد. پیوند همچنین با پیشرفتهای اخیر طیف گستردهای از پیوند ارقام مختلف درختان را باهم ممکن کرده است که گیاهان جدید را قادر به غلبه بر مشکلات مربوط به تنشهای زنده و غیرزنده میکند.
علاوه بر این، با استفاده از پایههای پیوندی مناسب، میتواند رشد کانوپی را محدود کند و درنتیجه هزینههای مدیریت باغ را کاهش دهد. این خاصیت این امکان را به باغداران میدهد تا تراکم زیادی از این درختان را در واحد سطح کشت کند.
تکثیر نهال
سایت نهالستان و خاک
برای راهاندازی و شروع فعالیت نهالستان، چندین اصل کلی وجود دارد که باید رعایت شود. انتخاب محل نهالستان، خاک و آب مناسب از اهمیت ویژهای برخوردار است. همه این جنبهها برای مدیریت صحیح نهالستان ازنظر اقتصادی، بسیار مهم میباشد. برای انتخاب یک سایت مناسب، نهالستان باید در یک منطقه که دارای نقشه توپوگرافی (پستیوبلندی) باشد تأسیس شود تا بتوان بهراحتی انواع عملیات باغبانی، دسترسی آسان به آب آبیاری و از مزیت آفتاب کامل بهراحتی استفاده کرد.
در حالت ایدئال، باید از مناطقی که ممکن است یخبندان اواخر بهار رخ دهد جلوگیری شود، زیرا شاخههای جوان در حال رشد میتوانند در مرحله رشد دچار آسیب یخزدگی و درنتیجه موجب کاهش شدید کیفیت نهالها شود. از مکانهای بادخیز نیز باید اجتناب شود زیرا به یک بادگیر مصنوعی برای حفاظت بیشتر نیاز میشود. از تأسیس در نزدیکی ساحل نیز باید جلوگیری شود زیرا بادهای حاوی نمک میتوانند باعث آسیب به شاخ و برگهای جوان شده و منجر به ایجاد نکروز نسبتاً گستردهای در شاخه و برگها میشود. همچنین میتواند موجب شور شدن خاک نهالستان نیز شود.
انتخاب نوع خاک نیز بسیار مهم است. از تأسیس نهالستان در بافت در مناطق دارای خاکهای بسیار سنگین، خیلی سبک یا زه کشی ضعیف باید اجتناب شود. برای به دست آوردن پایه پیوند ریشهای باکیفیت مناسب، لازم است خاکهای دارای زه کشی مناسب با بافت متوسط و نسبتاً مرطوب انتخاب شود. مورد دیگر که بسیار مهم است، جلوگیری از کاشت و پرورش در خاکهایی است که قبلاً برای رشد هلو مورداستفاده قرارگرفته میباشد زیرا این بستر میتواند آلوده با آفات و بیماریهای کشت قبلی باشد.
حتماً باید مساحت مناسب زمین جهت تناوب زراعی جهت کاشت نهالها در فواصل مختلف مخصوصاً برای هلو وجود داشته باشد. متیل بروماید رایجترین ماده تدخینی شیمیایی میباشد که بهخوبی میتواند نماتد را کنترل کند. بااینوجود، نباید از این نکته غافل شد که این بخور باعث ایجاد مشکلات میکروبیولوژیکی در خاک و اکوسیستم میشود، استفاده از آن در سراسر اتحادیه اروپا بعد از سال ۲۰۰۵ ممنوع شده است.
کمبود مواد غذایی ماکرو و میکرو با اصلاح مناسب بافت خاک، قابل اصلاح است. از سوی دیگر، اصلاح pH وقتیکه آهک فعال در خاک وجود داشته باشد منجر به ایجاد pH 8-10 میشود. این اسیدیته خاک میتواند باعث ایجاد علائم شدید کلروز در برگها، به دلیل عدم جذب مواد غذایی از خاک میشود.
تکثیر از بذر
انجام تکثیر بذری نشاندهنده روش بسیار گستردهای میباشد که هنوز برای تولید نهال هلو استفاده میشود. اگرچه استفاده از تکنیک کشت بافت برای هلو طی چند سال گذشته منجر به کاهش تدریجی تکثیر قدیمی نهالها شده است، اما هنوز دلایل زیادی برای تولید نهال به روش قدیمی و سنتی وجود دارد. اولین دلیل، از لحاظ اقتصادی میباشد که هزینه بسیار کمتری نسبت به کشت بافت میتواند داشته باشد.
یکی دیگر از دلایل، دسترسی آسان به نهالها توسط باغداران میباشد، زیرا استفاده از بذر جهت تولید ارقام تجاری بسیار گسترده میباشد.برای تولید نهالهای Prunus sylvestris (نهال اسلاوی) با هزینه کم در کشورهای بالکان یا بعضی از هلوهای وحشی میباشد. تکثیر بذری در کشورهای پیشرفته تولید میوه کمتر مورداستفاده قرار میگیرد.
فیزیک و خصوصیات بذر نکات مهمی برای تکثیر بذری نهالها هستند. بذرها را باید در مناطقی با آبوهوایی مشابه منطقه بومی درخت پرورش داد تا از هرگونه ناسازگاری اقلیمی که میتواند منجر به رشد نامناسب شود، جلوگیری گردد. در صورت تکثیر نهالها در آبوهوای سردتر از منطقه بومی درخت، احتمال خطر عدم بلوغ جنین بذر و یا عدم سازگاری ریشهای نهال به وجود میآید.
یک نکته بسیار مهم، جلوگیری از کاشت و تکثیر نهالها از بذر از گونههای زودرس هلو میباشد، زیرا این گیاهان به دلیل وجود جنینهای نابالغ، توانایی جوانهزنی ضعیفی دارند. همچنین مهم است که هسته سریعاً بعد از برداشت میوه کاملاً رسیده، از میوه جدا شود (ترجیحاً بهمحض برداشت میوه) پسازآن باید آنها را شسته و خشک کرد، سپس در انبارهای مناسب نگهداری بذر باید انتقال داده شود تا در زمان مناسب مورد کاشت و تکثیر قرار گیرد.
آگاهی ازدوره خواب بذر عامل مهم دیگری است که در عملکرد نهالستان بسیار تأثیرگذار میباشد. بهاره سازی (Stratification) بذر تا حد زیادی به دلیل وجود آندوکارپ بسیار سفت انجام میشود که مانع از نفوذ رطوبت به داخل بذر است، عدم شروع فعالیت آنزیمی و درنتیجه عدم رشد جنین به دلیل عدم نفوذ آب میباشد. شکستن خواب بذر با قرار دادن هسته در ماسهبادی یا مواد دیگری که رطوبت را حفظ کند و دارای خلل و فرج نسبتاً زیاد و مناسبی باشد، باید انجام گیرد.
بهطورکلی مشاهده میشود که با بهاره سازی هستههای هلو در ۵ درجه سانتیگراد، بیشترین درصد جوانهزنی پس از ۶۰ روز برای “P.S.A6” و پس از ۷۴ روز برای “P.S.B2” به دست میآید. اگر بهاره سازی مدتزمان طولانی انجام گیرد این سرما میتواند بخشی از بذرها را به خواب ثانویه القا کند.
روشهای دیگری نیز برای شکستن خواب بذر به کار میرود، مانند ایجاد خراش و ترک بر روی پوسته بذر و یا استفاده از هورمون میباشد. در حالت اول، هدف این است که بر روی اندوکارپ چوبی ایجاد ترک و خراش کنیم تا در برابر رطوبت و اکسیژن قابلنفوذ باشد اما بدون آسیب رساندن به جنین و محتویات بذر این کار باید انجام شود. برای شکستن خواب به روش هورمونی، ممکن است از اسید جیبرلیک (GA3) برای غلبه بر دوره خواب بذر استفاده شود که ازلحاظ فیزیولوژیکی موجب تحریک جنین و جوانهزنی بذرها میشود.
همچنین میتوان از سرمازدگی طبیعی در فصل پاییز بهطور مستقیم استفاده کرد (کاشت ردیفی مستقیم بذر در خاک یا کاشت ردیفی در بسترهای کاشت) انجام گیرد. اگرچه این روش جوانهزنی در ماه ژوئن/خرداد (به دلیل رشد سریعتر گیاه چه) انجام میشود ولی ممکن است باعث ایجاد سیستم ریشهای ضعیف شده و درنتیجه پایه پیوندی خوبی پرورش پیدا نکند. فاصله ردیف کاشت در نهالستان بسیار مهم است. فاصله بین ردیفها ممکن است تا حدودی به ادوات کشاورزی مورداستفاده بستگی داشته باشد، فاصله زیاد یا کم کاشت در ردیفهای کاشت تأثیرات نامناسبی بر روی گیاهان تازه جوانهزده میگذارد.
تکثیر از طریق قلمه
تکثیر از طریق قلمه بر اساس توانایی سلولهای مریستمی گیاه، برای ازسرگیری فعالیت و تولید دوباره ریشه از بافتهایی است که به مرحله تمایز سلولی رسیده است. ازآنجاکه قلمه با برش بخشی از اندام درخت (شاخههای در حال رشد، شاخههای خفته، برگ یا ریشه) میباشد که از گیاه مادر جدا میشود که ممکن است تحت تنش شدید محیطی قرار گیرد. بنابراین، برای ریشهزایی، فعالیت متابولیکی گیاه که در اثر استرسهای محیطی دچار اختلال خواهد شد باید کنترل شود تا از فعالیت قارچ Agrobacterium rhizogenes بر روی ریشههای مویین در حال رشد جلوگیری شود.
فقط گونههایی که دارای پتانسیل ریشهزایی طبیعی بالا هستند، میتوان با استقرار قلمهها بهطور مستقیم در بسترهای قلمه واقع در نهالستانها، کار قلمه گیری را با موفقیت انجام داد. مطالعات بیشماری در مورد رفتار ارقام هلو در مورد توانایی ریشهزایی انجامشده است که نشاندهنده قدرت پایین هلو در ریشهزایی بوده است. بااینحال، این روش تکثیر به خاطر مزایایی که دارد همچنان مورداستفاده قرار میگیرد.
در بین انواع مختلف قلمه (چوب نرم، چوب نیمه سخت و چوب سخت) قلمه از چوب سخت و تا حدی قلمه چوب نیمه سخت تنها مواردی است که برای تکثیر تجاری هلو مورداستفاده قرار میگیرد. قلمههای چوب سخت جمعآوریشده از درختان پایه مادر در دوره پاییز و زمستان عموماً ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر طول دارند و از قسمت میانی یا آپیکال شاخههای ۱ ساله گرفته میشوند. ازآنجاکه قلمهها از تعدادی بافت مجزا تشکیلشدهاند، قلمههای چوب سخت بهطورکلی دارای مواد مغذی، انرژی و هورمونهایی هستند که قادر به تحریک دوباره سلولها و ایجاد تمایز در بافتهای سلولی برای شروع ریشهزایی و متعاقباً رشد ریشههای قوی میباشد.
اما هنگامیکه شرایط مساعد برای رشد قارچ ریزوژنز وجود داشته باشد، قلمهها را تحت تأثیر قرار میدهد، بنابراین بهتر است که بستر عوض شود و یا برای تقویت روند ریشهزایی از روشهای درمانی مناسب استفاده شود. همچنین لازم به ذکر است که پتانسیل ریشهزایی قلمههای هلو به چندین عامل بستگی دارد که شامل موارد زیر است:
- رقم هلو
- خصوصیات درخت مادر
- زمان برش قلمهها
- تکنیک تکثیر
تکثیر از طریق تکنیک قلمه از پایه مادر دارای مزایای مختلف و زیادی میباشد. این روش نهتنها تضمین میکند که قلمهها ازنظر ژنتیکی با پایه مادر یکی میباشند بلکه وضعیت بهداشتی در زمان قلمهزنی نیز کنترل میشود. همچنین تکثیر از طریق قلمه امکان کنترل بهتر عوامل محیطی جهت ریشهزایی را به تکثیرکننده میدهد. بنابراین تکثیرکنندهها با استفاده از تکنیکهای مدیریتی که برای درختان مادر قبل از قلمه گیری اعمال میکنند (تغذیه، هرس، تکنیکهای کشاورزی و…)، موجب ایجاد اثرات مثبتی بر پتانسیل ریشهزایی قلمهها میشوند.
بهعنوانمثال، نوع تربیت درخت میتواند با تغییر قدرت شاخههایی که از آن قلمهها گرفته میشود، روی ریشهزایی تأثیر بگذارد: اگر درختان بهشدت هرس شوند تا شاخهها قویتر شوند، اثر مطلوبی نیز در ریشهزایی بهطورکلی مشاهده میشود. همچنین مشخص شد که استفاده از برنامه غذایی کودی مخصوص ممکن است تعادل تغذیهای بافت را تغییر داده و منجر به القای مؤثرتر و بهتر در ریشهزایی شود. در این راستا، برخی از مواد معدنی مانند P ، K ، Ca و N نقش مهمی در فرآیند ریشهزایی دارند.
روش کاشت بهصورت خطی و مرتب مزایای بسیار زیادی برای تکثیرکنندهها فراهم میکند. این مزیتها شامل تغذیه و کنترل راحتتر این قلمهها درزمینهٔ آفات و بیماریهای دوران ریشهزایی قلمه میباشد. در این زمینه، یکی از تجربیات مهم زمان برداشت قلمهها جهت کاشت بوده که تأثیر قابلتوجهی در ریشهزایی داشته است. برخی از مطالعات نشان دادهاند که قلمههای گرفتهشده هلو بین ماههای اکتبر(مهر و آبان) و ژانویه(دی تا بهمن)، بهطورکلی پاسخ ریشهای رضایتبخشتری در نیمکره شمالی زمین نشان میدهند.
بعضی از پایههای اصلی درخت آلو که برای پیوند هلو بر روی آن استفاده میشود، بسیار نادر هستند، مانند “Brompton”، Giuliano A “،” GF 1869 “،” GF 43 “و” GF 655/2 ” که تکثیر این پایهها سخت و طولانیمدت میباشد. قلمه گیری از درختان هلو معمولاً در پاییز انجام میگیرد. مدتزمانی که قلمهها بیشترین پتانسیل ریشهزایی رادارند، یکی دیگر از عوامل بسیار مهم برای موفقیت یا عدم موفقیت فرآیند ریشهزایی است. برخی از پایههای اصلی، مانند هیبرید هلو-بادام ‘GF677’ ، زمان بسیار محدودی برای قلمه گیری دارند، یعنی از ماه دسامبر(آذر و دی) تا ژانویه(دی و بهمن).
سایر ژنوتیپ های هلو، مانند “P.S.B2″، دوره بسیار طولانیتری جهت قلمه گیری دارند، از سپتامبر تا ژانویه. اما اگر قلمههای این گیاه تا انتهای زمستان برداشت شود، تفاوت قدرت ریشهزایی قابلملاحظهای نخواهد داشت اما جوانه در این قلمهها بهشدت کاهش مییابد. بهطورکلی، قلمه گیری از چوب سخت، استفاده از هورمونهای اکسین پیشرفت قابلتوجهی در ریشهزایی ایجاد میکند. اما با گسترش روزافزون استفاده از اکسین در نهالستانها بر روی قلمه، شانس تکثیرکنندگان را در تولید قلمههای قوی و ریشه پر را بهشدت افزایش داده است.
جمعبندی
درخت هلو بهعنوان یکی از قدیمیترین درختهای مثمر دنیا و پرطرفدار میباشد که دارای جایگاه ویژهای در بین باغ داران تجاری میباشد. این درخت به دلیل حساسیتهای زیادی که به استرسهای بیرونی دارد نیز بسیار مورد مطالعه قرارگرفته است.
یکی از بهترین روشهای اصلاح این درخت استفاده از تکنیک پیوند جهت افزایش قدرت گیاه جهت حفظ بقا و عملکرد بهتر میباشد. تکنیک پیوند زنی نیز خود نیاز به تجربه، مطالعه و دانش زیادی دارد. زیرا این درخت دارای ناسازگاریهای درونگونهای برای پیوند نیز میباشد.
از روشهای تکثیر این درخت میتوان به کشت بافت، قلمه گیری و کاشت بذر اشاره کرد. کشت بافت روشی غیرجنسی میباشد که دقیقاً مشخصات ژنتیکی بدون تغییر به نهالهای جدید انتقال میدهد ولی روشی بسیار هزینهبر میباشد.
قلمه گیری نیز روش تکثیر جنسی بهحساب میآید. از مزایای تولید به روش قلمه گیری میتوان به ارزان بودن و دسترس بودن این روش برای تمامی باغداران اشاره کرد. روش تولید از طریق بذر به دلیل ارزان بودن و همچنین در دسترس بودن تمامی باغداران دارای اهمیت ویژهای برخوردار است ولی نکتهای که قابلذکر میباشد این است که این روش، جنسی میباشد و دارای تفرخ ژنتیکی و عدم یکنواختی ژنتیکی خواهد بود ولی روش هیبرید گیری درختان با هسته و بذر درختان انجام میشود.