کاشت، داشت و برداشت هلو: نیاز کودی و آبیاری [قسمت ۴]
کاشت درختان هلو در خاکهای حاصلخیز که بهخوبی مواد غذایی در اختیار درخت قرار میدهد، موجب رشد درختان بسیار نیرومند میشود. اکثر مناطق هلو کاری در جهان دارای خاکهای حاصلخیز و غنی از مواد غذایی میباشد. بااینحال، کاشت درختان هلو در مناطق با خاکهای ضعیفتر (مواد غذایی کم، pH بالا، خاک سنگین، کمبود ریزمغذیها و […]
کاشت درختان هلو در خاکهای حاصلخیز که بهخوبی مواد غذایی در اختیار درخت قرار میدهد، موجب رشد درختان بسیار نیرومند میشود. اکثر مناطق هلو کاری در جهان دارای خاکهای حاصلخیز و غنی از مواد غذایی میباشد. بااینحال، کاشت درختان هلو در مناطق با خاکهای ضعیفتر (مواد غذایی کم، pH بالا، خاک سنگین، کمبود ریزمغذیها و غیره) یا با منابع ناکافی آب همچنان مورد کاشت و پرورش قرار میگیرند.
بنابراین، اطلاعاتی که طی تحقیقات گسترده انجامشده است را در اختیار باغ داران، جهت مدیریت بهتر و بهینه باغها، برای افزایش عملکرد و تولید محصول سالم قرار میگیرد. در این مقاله به مدیریت مواد غذایی و آب در هر دو شرایط بهینه و شرایط نامساعد میپردازیم. از آنجا که در سالهای اخیر نگرانیهای زیادی در موردحفاظت از محیط زیست وجود داشته است، چالش تهیه مقادیر بهینه مواد غذایی و آب برای تولید محصول وجود دارد، اما استفاده از مقادیر بیشازحد مواد شیمیایی و معدنی که ممکن است منجر به آلودگی محیط زیست شود، جلوگیری میکند.
فهرست محتوا این مقاله
نیاز کودی و مواد غذایی هلو
مانند گیاهان و درختان دیگر، درختان هلو برای رشد و تولید بهینه حداقل به ۱۶ عنصر اساسی احتیاج دارد. کمبود هر یک از مواد مغذی میتواند منجر به بروز مشکلاتی در تولید و باردهی، کیفیت میوه، رشد رویشی یا سلامت درخت شود. برخی از کمبودها در درختان هلو در شرایط باغ بسیار نادر است و اطلاعات محدودی نیز وجود دارد. بهطورکلی، در صورت کمبود هر ماده غذایی، گیاه رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهد.
در سالهای اخیر، تحقیقات بسیار گستردهای برای تشخیص بهتر کمبود مواد غذایی، پیشبینی مشکلات تغذیهای و همچنین روشهای بهتر نمونهبرداری انجامشده است. همچنین، تلاشهای زیادی در جهت بهبود کار آیی جذب مواد غذایی صورت گرفته است تا آلودگی زیستمحیطی به حداقل برسد و سودآوری باغ حداکثر شود. در این مقاله آخرین اطلاعات روز و استاندارد دنیا را درنتیجه سالها تلاش و تحقیقات ارائه میشود.
روشهای تشخیص کمبود مواد مغذی در هلو
نمونهبرداریهای خاصی جهت آنالیز مواد غذایی در درخت وجود دارد تا اقدامات اصلاحی بهموقع انجام شود.
علائم ظاهر شده بر روی برگ
علائم برگی میتواند بهعنوان یک ابزار تشخیصی کاربردی مورداستفاده قرار گیرد، اما اغلب علائم کمبود تا زمانی که آسیب جدی به درخت یا گیاه ایجاد نشده باشد بروز نمیکنند. همچنین کمبود یا به حداقل رسیدن سطح مواد غذایی در گیاه میتواند موجب کاهش باردهی، بدون بروز علائم برگی برای برخی از مواد غذایی شود. بنابراین، روش پیشبینی و پیشگیریکننده مطلوب خواهد بود.
روش استانداردی که برای هلو و همچنین بیشتر گیاهان دیگر تهیهشده است، نمونهبرداری برگ در اواسط تابستان و نزدیک رسیدگی میوه از برگهای بالغ قسمت میانی شاخههای درخت میباشد. نمونههای برگهای هلو را محققان در تمام فصل رشد نمونهبرداری کردند و در طی دوره رشد از ۱۰۰ تا ۱۲۵ روز پس از شکوفه دهی، مقادیر مواد غذایی نسبتاً ثابت در تمام آزمایشها گزارش شد.
مقادیر این مواد غذایی از سالبهسال نسبتاً ثابت میباشد، به خاطر همین این روش نمونهبرداری را بهعنوان یک نوع نمونهبرداری استاندارد از برگ تعریف و توصیه میکنند. محققان در بسیاری از مناطق مختلف پرورش هلو در سراسر جهان از یک پروتکل کلی پیروی میکنند و مقادیر اکثر مواد غذایی موجود در باغات سالم، بسیار نزدیک و شبیه هم میباشند. بنابراین، اینیک روش استاندارد برای باغهای هلو توصیهشده است و در طول هر مرحله از رشد برای هر ماده غذایی مقدار مشخصی تعریفشده است. بااینحال، این روش اشکالاتی دارد و تلاشهای زیادی در سالهای اخیر برای اصلاح و بهتر کردن این برنامه انجامشده است.
بزرگترین دوره ضعف گیاهان، طبق زمانبندی مشخصشده در۱۰۰ تا ۱۲۵ روز پس از شکوفه دهی میباشد. بهطورکلی اواخر فصل رشد و دوره رسیدگی میوه، برای اقدامات اصلاح تغذیهای جهت بهبود عملکرد کلی باغ و کیفیت میوه بسیار دیر میباشد و عملاً بدون تأثیر خواهد بود. نمونهبرداری در اوایل فصل رشد یا حتی در حالت زمستان گذرانی بیشتر توصیه میگردد. نمونهبرداری از گل برای محتوای آهن بهعنوان پیشبینی کننده کلروز در اثر کمبود آهن شناخته میشود، اگرچه در بین باغها تنوع و تفاوتهایی وجود دارد، اما در جذب مواد غذایی در هر مرحله، درختان هلو رفتار ثابتی دارند.
آستانه کمبود برای اکثر مواد غذایی محاسبه و استاندارد شده است. محققان سطح مواد غذایی موجود در درخت را در مرحله گلدهی با سطح مواد غذایی برگ در ۶۰ و ۱۲۰ روز پس از شکوفه دهی را باهم مقایسه کردند و تفاوتهای زیادی در سطوح اکثر مواد مغذی در گیاه گزارش شد. قبل از استفاده از مواد غذایی و کود دهی، حتماً باید به میزان جذب و نیاز مواد غذایی در هر مرحله از گیاه توجه گردد. همچنین امکان استفاده و آنالیز از شاخههای درخت در دوران خواب و یا از ریشه بهعنوان پیشبینی کننده اولیه وضعیت مواد غذایی درخت، میتوان استفاده کرد.
محققان همچنین از روشهای پیچیدهتری برای تجزیهوتحلیل دادههای مواد غذایی استفاده میکنند. هر دو روش آنالیز مواد غذایی یعنی سیستم یکپارچه تشخیص و توصیه (DRIS) و انحراف از درصد بهینه (DOP) روشهای موفقیتآمیزی برای آنالیز و تغذیه درختان هلو میباشد. رویکرد DRIS از نسبت استفاده مواد غذایی جذب شده توسط خود گیاه و محاسبه مقدار مواد غذایی که به درخت باید رسانده شود تا آخر دوره رشد بهصورت نسبتاً ثابت در گیاه حفظ شود. رویکرد DOP بهسادگی انحراف و کمبود یک ماده غذایی از حالت بهینه را نشان میدهد و تفاوت بین سطح استاندارد با کمبود را بهسادگی نشان میدهد.
بهطورکلی، روش DOP کاربردیتر میباشد. زیرا نتایج آن کاملاً واضح بوده و برخی از دستورالعملها را در مورد میزان مصرف کود، جهت برطرف کردن کمبود مواد غذایی تعریفشده است. قبل از اینکه هر پروتکل یا رویکرد جدیدی بتواند بهطور گسترده پیشنهاد و مورد استفاده گیرد، نیاز کودی با مراحل مختلف رشد درخت باید تعریفشده باشد و حتماً باید کیفیت میوه بسیار تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین یک اساس فیزیولوژیکی برای کود دهی گیاهان وجود دارد. بهطور خلاصه، پیشرفتهای خوبی جهت نمونهبرداریهای مختلف برای آنالیز مواد غذایی در درختان هلو صورت گرفته است. بااینحال، هیچ روشی هنوز نتایج کافی و رضایت بخشی برای جایگزینی روشهای استاندارد معرفیشده (نمونهبرداری برگها از قسمت میانی درختان در تابستان) نشده است.
عناصر مورد نیاز هلو
نیتروژن
نیتروژن یک عنصر اساسی برای حفظ حیات گیاه میباشد زیرا در بسیاری از ترکیبات مهم ازجمله اسیدهای آمینه، پروتئینها، آنزیمها، اسیدهای نوکلئیک (جزء DNA) و کلروفیل یافت میشود. این ماده غذایی باید بهطورکلی برای تمام باغهای هلو در سراسر جهان استفاده شود. اگرچه طبق برنامههای کاربردی سالانه ممکن است استفاده از آن هرساله ضروری نباشد، اما بهرهوری و بازدهی مناسب درختان تنها با برنامههای منظم استفاده از کودهای نیتروژن دار ممکن است. درختان هلو به نیتروژن نسبتاً زیادی برای رشد و میوه دهی مناسب نیاز دارند.
با کود دهی سنگین و زیاد نیتروژن در شرایط مساعد محیطی، رشد شدید رویشی و کانوپی بسیار متراکم حاصل خواهد شد (بسیار بیشتر از سایر درختان میوه). بنابراین باید برای جلوگیری از کمبود و بیشبود بیش از حد مواد غذایی بسیار احتیاط کرد. در سالهای اخیر، بسیاری از تولیدکنندگان مقدار قابلتوجهی از مصرف نیتروژن در باغهای هلو خود را کاهش دادهاند. در بعضی مناطق میزان توصیهشده ۲۰۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار یا بیشتر میباشد.
توصیههای فعلی اغلب حدود ۱۰۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار یا حتی کمتر میباشد. حداقل سه توضیح برای این تغییر در مقدار استفاده از نیتروژن وجود دارد. اول، باغ داران از آلودگی محیطزیست آگاهتر شدهاند و در تلاش هستند تا آلودگی نیتراتی را در آبهای زیرزمینی و زهکش را به حداقل برسانند. دوم، اثرات دقیق استفاده بیشازحد این کود بر روی درخت و سلامت جامعه، که بهطورکلی درگذشته نیز شناختهشده بود و اخیراً بهصورت رسمی بیان میشوند، باغداران بهخوبی شناختهاند. سوم، پیشرفت در افزایش جذب، تأثیر اپتیمم نیتروژن با فورمالیسیون جدید که اخیراً ساختهشده است و توسط بسیاری از تولیدکنندگان نیز پذیرفتهشده است.
اثر کمبود نیتروژن در هلو
اثر کمبود نیتروژن بر روی رشد رویشی برگها بهصورت سبز روشن یا زرد مشخص میشود. رنگ قرمز بهطورکلی در شاخهها و پهنکبرگ نیز در برخی موارد ظاهر میشود. اغلب این تغییرات رنگی و شکل دار بهصورت لکههای قرمز یا قهوهای روی برگها ظاهر میشود.
میوههای تولیدشده در کمبود نیتروژن کوچکتر هستند اما در مقایسه با میوههای تولیدشده با نیتروژن نسبتاً زیاد، دارای رنگ قرمزتر و خوشرنگتر میباشد. وزن و تعداد میوهها بهطورکلی اگر تحت تأثیر کمبود نیتروژن قرار بگیرند، بازده کلی به دلیل کاهش اندازه میوه، رشد کمشاخه، کاهش طول میان گرهها بر روی شاخهها میشود و درنتیجه بازدهی آنها بهشدت کاهش مییابد. در صورت کمبود شدید نیتروژن میوهها سفت، الیاف بیشتر (جویدن سختتر) و ارزش غذایی میوه بهشدت کاهش خواهد یافت.
هنگامیکه سطح نیتروژن خیلی زیاد باشد، بارزترین مشکلات ناشی از رشد بیشازحد رویشی ( شاخهها) بوجود میآید. سایهاندازی زیاد باعث رنگ گیری کمتر میوهها خواهد شد و تأخیر نسبتاً زیادی در بلوغ و رسیدگی میوه ایجاد خواهد کرد و میتواند منجر به از بین رفتن تعداد زیادی از شاخههای میوه ده در قسمت داخلی و پایین کانوپی شود. علاوه بر این، هزینههای هرس افزایش پیدا خواهد کرد و نشان دادهشده است که عملکرد و در صورت در دسترس بودن کافی مقدار نیتروژن برای گیاه، اندازه میوه در مقایسه با شرایط نرمال بزرگتر نخواهد شد.
همچنین، بسیاری از مشکلات آفات و بیماریها در سطوح بیشبود نیتروژن تشدید خواهد شد. بیشبود سطح نیتروژن موجب کاهش کیفیت میوه و همچنین کاهش خاصیت ذخیره مواد غذایی برای سال بعد نیز خواهد شد. از دست دادن آب به دلیل تشکیل کوتیکول نازکتر از حالت معمول خواهد شد. در صورت بیشبود نیتروژن، هیچ تفاوتی در استحکام، محتوای مواد جامد محلول و اسیدیته نسبت به شرایط بهینه پیدا نکردهاند. به دلیل نگرانیهای زیاد نسبت به آلودگی نیتروژن در محیطزیست، تاکتیکهای زیادی برای بهبود کار آیی و جذب نیتروژن در گیاهان مورد توجه قرارگرفته است.
اخیراً، با استفاده از یک سری تکنیکهای دقیق، نشان دادهشده است که استفاده زیاد از نیتروژن موجب پیری زودهنگام برگها و درنتیجه موجب کاهش شدید فتوسنتز میشود. میزان جذب ۶۰-۷۰ درصدی نیتروژن از محلولپاشی (اسپری) بر روی برگ و سرشاخههای هلو گزارششده است سپس مقدار زیادی نیتروژن از برگ به اندامهای دیگر درخت، از برگ خارجشده و در ساختارهای چندساله درخت برای استفاده مجدد جهت رشد جدید در بهار سال آینده ذخیره میشود. بسیاری از مطالعات اولیه از غلظتهای کم محلولهای نیتروژن (عموماً ۱٪ یا کمتر) برای جلوگیری از مسمومیت نمکی مورد استفاده قرارگرفته شده است.
بااینحال فقط درصد کمی از نیازهای کل نیتروژنی به این روش تأمین میشود. رویکردهای اخیر تأمین نیتروژن برای درخت از غلظتهای بالاتر (۵-۱۰٪) یا اسپریهای متعدد در پاییز استفاده کردهاند. در فصل پاییز جای نگرانی برای مسمومیت نمکی در برگ وجود ندارد و موجب افزایش قابلتوجه نیتروژن ذخیرهشده برای سال آینده میشود.
تلاش برای تأمین نیازهای کل نیتروژن از طریق شاخ و برگ منجر به کاهش اندازه میوه میشود، اما رویکرد جایگزینی تأمین نیتروژن از تلفیق استفاده از محلول پاشی (اسپری) بر روی شاخ و برگ و همچنین کود دهی از طریق خاک بسیار منطقی به نظر میرسد (تأمین نیتروژن بهصورت ۵۰% خاکی و ۵۰% اسپری). بنابراین، اینیکی از استراتژیهایی است که برای کاهش آلودگی محیطزیست از طریق تأمین بخشی از نیتروژن با استفاده از اسپری بر روی شاخ و برگها میباشد. علاوه بر این، نشان دادهشده است که اسپری نیتروژن را میتوان با سایر موادی که معمولاً در پاییز برای تغذیه درخت استفاده میشود، مانند روی نیز مخلوط کرد و بهصورت هم زمان بر روی درخت محلول پاشی کرد. برخی از توصیههای کودی هماکنون شامل اسپریهای نیتروژن بر روی شاخ و برگها در پاییز بهعنوان تغذیه کمکی، جهت ذخیرهسازی آن برای سال بعد انجام میشود.
رویکردهای دیگر برای بهبود بهرهوری استفاده از نیتروژن شامل زمانبندی دقیقتر، محل استفاده و مقادیر کودهای نیتروژن خاک-کاربرد میباشد. استفاده کودها (کود دهی) از طریق سیستم آبیاری با حجم کم و تکرار دفعات بیشتر، عموماً نشان داده است که حجم استفاده از کودها بهطور قابلملاحظهای کاهش (گاهی حدود نصف) در مقایسه با اسپری کود و کود دهی سنتی ریشهای شده است. حتی در استفاده از کود دهی سنتی که در سطح کل بستر کاشت انجام میشود، کم کردن مقدار حجم کود با دفعات بیشتر موجب افزایش عملکرد کود شده است. میزان جذب نیتروژن توسط باغهای هلو بالغ در طی دوره رشد رویشی، مصرف نیتروژن در فصل پاییز بین ۰.۵ تا ۱.۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار در روز توسط درختان تخمین زدهشده است.
علاوه بر این، میزان جذب نیتروژن نسبتاً برای انواع ارقام زودرس و دیررس ثابت و مشابه میباشد. میزان جذب نیتروژن در اوایل بهار و اواخر پاییز بسیار پایین است، بهخصوص پس از شروع خزان در پاییز. این اطلاعات میتواند بهعنوان راهنما جهت کمک به استفاده بهینه کود بر اساس تقاضای درخت در طول فصل مورداستفاده قرار گیرد. محققان برای تخمین نیتروژن در دسترس و مورداستفاده درختان، با استراتژی کود دهی مبتنی بر این مفهوم، همراه با نمونهبرداری از خاک در سه دوره مختلف تهیهکردهاند.
این روش در ۱۵ باغ مختلف مورداستفاده قرارگرفته شد و میزان کود حاصل از آن ۵۰٪ نسبت به سایر باغات منطقه، بدون کاهش قابلتوجه عملکرد یا رشد مورداستفاده قرار گرفت. در آینده، این نوع رویکردها بهطور زیادی اهمیت خواهد یافت. کمبود شدید نیتروژن موجود داخل برگ در اواسط تابستان با غلظت کمتر از ۲.۲ تا ۲.۴٪ گزارششده است. درگذشته معمولاً سطح کافی یا معمولی از ۳.۰ تا ۳.۵٪ تعیینشده بود ولی امروزه بهعنوان بیشبود یاد میشود.
فسفر P
فسفر عامل اصلی ترکیباتی است که انرژی را در گیاهان ذخیره، منتقل و توسط درخت یا گیاه مورداستفاده قرار میدهد، میباشد. همچنین در ساختار اسیدهای نوکلئیک نیز یافت میشود که بلوک ساختاری DNA را تشکیل میدهد. کمبود فسفر در درختان هلو خیلی بهندرت اتفاق میافتد. حتی در خاکهایی که محصولات باغی بهطور چشمگیری کاشت و پرورش پیدا میکند، درختان هلو (و سایر درختان میوه و خشکبار) پاسخ رشدی نسبتاً شدیدی به فسفر نشان میدهند. با اینوجود، خاکهایی وجود دارند که ازنظر منابع فسفر بسیار ضعیف هستند و با اضافه کردن فسفر در خاک، گیاهان واکنش رشدی مثبتی نشان میدهند.
معمولاً پاسخ درختان با افزایش رشد میباشد و درختان تغذیه نشده در این مواقع هیچ علائمی از کمبود مواد غذایی بر روی برگ را نشان ندادهاند. بنابراین، اگرچه بسیاری آن را غیرضروری میدانند، برخی از توصیههای کودی فسفر را بهعنوان یک کود پرمصرف یاد میکنند و تأکید در استفاده از فسفر در اوایل کاشت و در شروع فصل رشد رویشی را ضروری تلقی میکنند. کمبود فسفر در درختان جوان که در خاکهای شنی کاشته میشوند، پرمصرف بهحساب میآید. یکی از اولین علائم کمبود فسفر، کاهش شدید رشد بدون علائم غیرطبیعی برگی میباشد. با کمبود شدیدتر، برگها به رنگ سبز تیره یا بنفش تیره درمیآیند و برگها بهصورت غیرطبیعی شروع به باریک شدن، چرمی و براق شدن میکنند.
در صورت کمبود فسفر میوه درختان پیش رس شده و رنگ میوه سبزرنگ خواهد ماند و همچنین میوه کیفیت پایینی در مصرف تازه خوری خواهد داشت. سطح غلظت فسفر در برگ، اواسط تابستان زیر ۰.۰۹ تا ۰.۱۱٪ بهطورکلی کمبود در نظر گرفته میشود. درختان سالم معمولاً بین ۰.۱۴ تا ۰.۲۵٪ غلظت فسفر در برگدارند، باغهای دارای خاک حاصلخیز خیلی بهندرت دچار کمبود فسفر میشوند. مشکلات بیشبود فسفر در سطح برگ بیشتر از ۰.۴۰٪ میباشد. فسفر بالا میتواند وضعیت کمبود روی را تشدید کند. محققان دریافتند كه كاربرد خاكی از این کود برای درخت هلو مؤثرتر و بهتر میباشد.
پتاسیم K
پتاسیم در گیاهان بسیار متحرک میباشد و میتواند بهسرعت در داخل و خارج سلولهای درخت حرکت کند. ازآنجاکه پتاسیم دارای این ویژگی میباشد، پتاسیم نقش مهمی در حفظ تراکم سلول، باز و بسته شدن روزنهها و جذب ریشهای ایفا میکند. همچنین پتاسیم عامل فعالیت بسیاری از سیستمهای مختلف آنزیمی در گیاه میباشد. کمبود پتاسیم بهطور گستردهای در بسیاری از مناطق هلو کاری در جهان گزارششده است. اگرچه هنوز هم در برخی از باغ میوههای هستهدار (مانند آلو در کالیفرنیا) میتواند مشکلساز باشد، اما بهطورکلی در باغهای مدرن و پیشرفته هلو کمبود پتاسیم بهراحتی با مصرف کودهای پتاس دار برطرف میشود.
با استفاده از کودهای پتاسیم دار، که اغلب بهعنوان یک روش معمول و استاندارد معرفی میشود، میتوان کمبود آن را بهراحتی اصلاح کرد. مقدار مصرف پتاسیم در درخت هلو نسبتاً زیاد است، بنابراین حذف کودهای پتاسیم دار از سیستم تغذیه باغ میتواند باعث کاهش باردهی و کیفیت میوه شود. مشخصه علائم کمبود پتاسیم سبز کمرنگ (رنگپریدگی) و پیچخوردگی برگ میباشد که در اواسط تابستان ظاهر میشود. نکروز نیز میتواند در حاشیههای برگ رخ دهد و ظاهری شبیه به “سوختگی” ایجاد شود. با کمبود شدید، رشد شاخهها متوقف میشود و منجر به کوتولگی درخت همراه عدم باردهی میشود.
شاخههای درخت باریک و رنگ آنها مایل به قرمز میشوند و جوانههای گل خیلی کمی تولید میکند. میوه تولیدشده در زمان رسیدگی و بلوغ بسیار کوچکتر از حالت نرمال میباشند و همچنین رنگ گیری میوه بسیار ضعیف خواهد بود. در مورد تأثیر پتاسیم بر کیفیت میوه اختلافنظر وجود دارد. مطالعات متعددی رابطه مثبت بین غلظت پتاسیم برگی و اسیدیته میوه و همچنین بین غلظت پتاسیم برگی و رنگ میوه را نشان دادهاند، اما هیچ ارتباطی با مواد جامد محلول در میوه را ثابت نکردهاند.
برخی دیگر تأثیر پتاسیم را بر استحکام، حفظ کیفیت و اسیدیته میوه را نشان میدهند. برخی از محققان ثابت کردهاند كه درختان هلو ممكن است با تغذیه مناسب پتاسیم، میوه دهی و بازدهی بیشتر و با کیفیت تری داشته باشند. محققان و باغداران شواهدی را ارائه میدهند که اندازه میوه، درصد مواد جامد محلول و رنگ گیری میوه، همه این موارد حتی اگر درختان دارای کمبود پتاس باشند، در ۳۰ روز قبل از رسیدگی میوه با تغذیه کود پتاسیم دار قابل اصلاح هستند (۱.۳۵–۱.۶% K).
اگر مقدار غلظت پتاسیم برگی در اواسط تابستان بین 0.75 تا ۱.۰٪ باشد، نشاندهنده کمبود قطعی پتاسیم میباشد و با تغذیه درخت با کودهای پتاسیم دار درختان عموماً پاسخ مثبت رشدی و کیفی خوبی میدهند. مقدار غلظت پتاسیم بین ۱.۰ تا ۲.۰٪ برای درختان میباشد، این سطح در برگ غلظت مرزی بهحساب میآید. جبران کمبود پتاسیم با کاربردهای مختلف خاکی و محلولپاشی از فرمولهای مختلف کودهای حاوی پتاسیم انجام میگیرد. بهطورکلی توصیه این است که هر ۳ تا ۴ سال یکبار، یک دوره تغذیه خاکی پتاسیم بهصورت سنگین انجام گیرد (بهغیراز تغذیه هنگام رشد). از استفاده بیشازحد پتاسیم در درختان هلو باید جلوگیری شود. اگرچه مسمومیت پتاسیم بر روی درخت گزارش نشده است، اما مقدار اضافی آن بهراحتی میتواند منجر بر هم زدن تعادل کاتیونی در خاک و باعث تشدید کمبود سایر مواد غذایی مانند منیزیم نیز در گیاه شود.
کلسیم Ca
کلسیم یکی از ترکیبات مهم دیواره سلولی، غشاهای سلولی است و در عملکرد مناسب میوه نقش مهمی دارد. همچنین در ایجاد گرههای شاخه که در بین آنها جوانه گل و میوه تشکیل میشود، تقسیم سلولی و دریافت سیگنالهای محیطی و محافظت از سلولها از سموم و مواد تنشزای محیطی نقش مهم و زیادی دارد. علائم كمبود كلسيم در نهالهای هلو در سیستم هيدروپونيک و میوههای كوچک رشد يافته درکشت ماسهای قابلمشاهده میباشد. یکی از اولین علائمی که در آن کمبود کلسیم در سیستم هیدروپونیک هلو مشاهده میشود، کاهش رشد ریشه میباشد. ریشههای ثانویه (ریشههای فرعی) که ایجاد میشوند اغلب متورم و دفورم خواهند بود. علائم اولیه کمبود کلسیم در برگ شامل کلروز حاشیهای برگ میباشد که بعدها به نکروز تبدیل میشود و درنهایت منجر به خشک شدن برگ میشود. میوههایی که روی درختان دارای کمبود کلسیم تشکیل میشوند دارای اندازه کوچکتر، قند کمتر، نرم شدن میوه و همچنین رنگ و طعم کمتر و ضعیفتری دارند.
آستانه کمبود کلسیم در برگهای هلو بهطورکلی ۱.۰٪ تعیینشده است، اگرچه این مورد هرگز توسط دانشمندان و محققان تائید نشده است. ارقام کشتشده در سیستم هیدروپونیک (در شن) كيفيت مطلوب ميوه را بيشتر از ۰/۲٪ گزارششده دادهاند. ازآنجاکه کلسیم در دیوارههای سلولی یافت میشود، با سفتی سلولی و استحکام میوه همراه است. علاوه بر این کمبود کلسیم باعث نرم شدن میوهها و افزایش پلاسیدگی زودهنگام میوه خواهد شد. گزارشهای مختلفی مبنی بر فواید اسپری کلسیم قبل از برداشت میوه وجود دارد که باعث کاهش پوسیدگی میوه، حفظ استحکام، بهبود طعم، عطر و ظاهر بهتر میوه هلو میگردد.
بااینحال، برخی از باغداران نیز تعداد اسپری کلسیم بر روی درخت را ۱۰ تا ۱۲ نوبت در طول فصل گزارش دادهاند. اما در مقابل این نوع روشهای تجربی، محققان توانستند با استفاده از کلسیم در زمان مناسب، به میزان چشمگیری مصرف کلسیم را کاهش دادهاند و موجب جلوگیری از پوسیدگی میوه ( ۴۰ تا ۶۰٪ ) میشوند. بااینحال، این کار باعث آسیبدیدگی سطح میوه (پوست میوه) هلو خواهد شد. به همین ترتیب، ویلز و مهندرا (۱۹۸۹) از روشی مشابه استفاده كردند و عمر انبارداری میوه را از ۱۱.۱ به ۱۴.۴ روز افزایش دادند، اما آسیبهای نسبتاً زیادی به پوست میوه وارد میکند. بنابراین بعید است که این رویه دارای ارزش تجاری مناسبی باشد.
منیزیم Mg
منیزیم جز بخشی از مولکولهای کلروفیل داخل برگ میباشد و همچنین بهعنوان فعالکننده بسیاری از آنزیمهای مختلف عمل میکند. در اکثر مناطق باغ هلو در جهان، کمبود منیزیم یک مشکل اساسی و غیرقابلحل محسوب نمیگردد. این اختلال در بعضی از مناطق با خاکهای اسیدی و میزان بسیار زیاد شن وجود دارد، بهخصوص اگر در اثر بارندگی زیاد یا آبیاری بیشازحد، منیزیم تحت آب شویی گستردهای از منطقه ریشه قرار گیرد. همچنین، با استفاده از کودهای حاوی کلسیم، کمبود منیزیم ایجاد میشود. این ماده غذایی در محل تبادل کاتیونی در خاک با پتاسیم، در جذب، از یک کانال میباشد و درنتیجه در جذب شدن رقابت ایجاد میشود. در مناطقی که کمبود منیزیم درختان اتفاق میافتد، هلو کمتر از سایر درختان میوه این کمبود را بروز میدهند.
علائم کمبود منیزیم با تغییر رنگ برگ به رنگ سبز تیره در پهنک و ایجاد حاشیه برگهای پیر خواهد شد. ناحیه درگیر کلروز به رنگ زرد روشن تبدیل میشود و درنهایت ممکن است برخی از نکروزهای حاشیهای نیز ایجاد کند. مناطق قهوهای مایل به قرمز نیز در صورت کمبود شدید ایجاد میشود و ممکن است مناطق کلروتیکی به شکل مثلثی در دم برگ، به رنگ سبز نیز ظاهر گردد. در برخی موارد نیز میتواند باعث تغییر شکل و دفورم کردن برخی از برگهای پایینی درخت شود. تا زمانی که این اختلال شدید نشود، رشد طبیعی ادامه مییابد و بهرهوری درخت کاهش نمییابد. با کمبود شدید منیزیم رشد شاخهها و تشکیل جوانههای گل متوقف میشود و عملکرد بهشدت کاهش مییابد. میوههایی که رشد میکنند اندک بوده و دارای رنگپذیری ضعیفی هستند.
علائم کمبود منیزیم در برگها در اواسط تابستان، اگر غلظت برگی زیر ۰.۲۰ تا ۰.۲۵٪ باشد کمبود منیزیم قطعی میباشد، هرچند برخی محققان آستانه کمبود را پایینتر از ۰.۱۰٪ تا غلظت ۰.۳۰٪ قرار دادهاند. در صورت لزوم کود دهی، استفاده از کودها بهصورت خاکی یا محلول پاشی بر روی برگهای درختان توصیه میشود که بهشدت مؤثر میباشند. کودهایی که بهصورت خاک-کاربرد استفاده میشوند، ممکن است ۲ تا ۳ سال طول بکشد تا علائم را بهطور کامل از بین ببرند، درحالیکه اسپری بر روی شاخ و برگ سریعتر جذب میشود اما بهصورت موقتی و موضعی میباشند.
گوگرد S
گوگرد بخش ساختاری اصلی اسیدآمینه میباشد و درنتیجه جزئی از پروتئین و آنزیمهای زیادی میباشد. گوگرد، بسیاری از منابع غذایی را برای گیاه تأمین کند. منابع تأمینکننده گوگرد میتواند از مواد اصلاحکننده بافت خاک، مواد غذایی خاک (کودهای معدنی سولفاته)، سموم دفع آفات، آب آبیاری، باران اسیدی و حتی آلایندههای جوی برای درختان هلو باشد. بنابراین، کمبود گوگرد بهندرت در مناطق رشد هلو اتفاق نمایان میشود و اغلب در جداول آستانه کمبود مواد غذایی لحاظ نمیشود. تعدادی از محققان دامنه مطلوب را در حدود ۱۷/۰ تا ۴۰/۰ درصد تخمین زدهاند. یک مطالعه اولیه، در درختان جوان (نهال)، آستانه کمبود را در ۰.۰۱٪ (۱۰۰ ppm) تعیین کردهاند. اخیراً، یک آزمایش دقیقتر، آستانه را بسیار بالاتر نشان داد، چیزی حدود ۰.۰۹٪ معرفی کردهاند، غلظت کافی و بهینه گوگرد بین ۰.۱۴ تا ۰.۲۵٪ میباشد.
چند گزارش از کمبود گوگرد در سالهای گذشته دادهشده است که این آزمایشها بهصورت آزمایشگاهی و داخل گلدان انجامشده است. علائم کمبود گوگرد بسیار شبیه به کمبود نیتروژن میباشد. علائم کمبود گوگرد شامل کاهش رشد و تغییر رنگ برگهای سبز به برگهای زرد و کوچکتر شدن برگها میباشد. تفاوت اصلی در تشخیص آن با کمبود نیتروژن این است که کمبود گوگرد بر روی برگهای جوان در نوک شاخه شروع میشود. همچنین، کمبود شدید گوگرد، میتواند باعث ایجاد نکروز در حاشیه برگها شود.
روی Zn
کود روی، در بسیاری از عملکردهای گیاه تأثیر میگذارد، زیرا در بیش از ۸۰ نوع پروتئین گیاهی یافت میشود. یکی از نقشهای مهم ” کود روی” در سنتز هورمون اکسین توسط گیاه میباشد. کمبود اکسین منجر به لکهدار شدن برگها و شاخههای درخت میشود که یکی از علائم مشخصه کمبود روی میباشد. اهمیت “روی” در درختان هلو اولین بار در کالیفرنیا با شناسایی اختلال کوچک شدن برگ کشف شد. این اختلال با کمبود “روی” همراه میباشد و از آن زمان تقریباً در همه مناطق پرورش درخت هلو در بسیاری از انواع خاک، در سراسر جهان مشاهدهشده است.
اینیک مشکل بزرگ در استرالیا و بسیاری از مناطق آمریکای شمالی محسوب میگردد. درخت هلو نسبت به بسیاری از درختان دیگر به کمبود روی حساستر میباشد. علائم اولیه کمبود “روی”، شامل کلروز برگی میباشد که تشخیص آن از کمبود منگنز بسیار دشوار است. درصورتیکه این اختلال شدیدتر شود، دیواره سلولهای داخلی برگ کوتاه شده، برگها باریک میشوند و در انتهای شاخهها، ایجاد گلهای سرخ یا اختلال برگ کوچک مشاهده میشود.
بررسیهای اولیه از باغهای هلو با کمبود روی بهطورکلی نشان داده شد که غلظت روی در برگ، اواسط تابستان زیر ۱۰ تا ۱۵ پی پی ام میباشد. با اینحال، گاهی اوقات غلظت روی در برگ به میزان ۲۵ ppm گزارششده است و برخی از باغهای سالم و نرمال به میزان ۶ تا ۱۰ پی پی ام گزارششده است. هنوز برای تعیین آستانه کمبود روی، عدد مشخصی تعریف نشده است. تولیدکنندگان علمی و محققان، آستانه کمبود روی را در ۱۲ ppm تعیین میکنند. بااینحال، باغ داران غالباً از مقادیر بالاتر از ۱۵ ppm یا حتی ۲۰ ppm نیز استفاده کردهاند.
تعیین آستانه کمبود روی کاری بسیار دشوار میباشد، بر اساس این آستانه کمبود، تصمیمگیری در مورد استفاده از کود انجام میگیرد. سانچز و ریگتی (۲۰۰۲) دریافتند که بسیاری از باغهای میوه، دارای سطح روی بین ۱۲ تا ۱۶ ppm در برگ هستند و نتیجه گرفتند که آستانه پذیرفتهشده روی درون برگ ۱۸ تا ۲۰ پی پی ام بسیار زیاد میباشد. بهطورکلی، راه توصیهشده برای تأمین کمبود روی، اسپری کودهای حاوی “روی” بر روی شاخ و برگ (ZnSO4) درختان میباشد. بااینحال، میزان جذب و راندمان به دوز و زمان مصرف کود بهطور قابلتوجهی متفاوت است.
کاربرد کود بهصورت خاکی نیز بسیار مؤثر میباشد اما به مقدار بسیار بالاتری نیاز میباشد. کلاتهای روی با اسپری بر روی شاخ و برگی نسبت به استفاده خاکی سریعتر اثربخشی خود را نشان میدهند و ازلحاظ اقتصادی نیز استفاده از کلات روی بهصورت خاکی مقرونبهصرفه نیست. شاید همزیستی قارچهای میکوریزا باریشههای هلو بتواند به جذب روی کمک کند.
گیلمور (۱۹۷۱) نشان داد كه برخی از قارچهای میكوریزا در كاهش علائم كیفیت “روی” در گیاهان هلو مؤثرتر میباشند. درگذشته پذیرفتهشده بود كه روی در گیاه بسیار متحرک و سیار نیست و استفاده آن بر روی شاخ و برگ ممكن است کمبود روی در ریشه را جبران نکند. بااینحال، تحقیقات اخیر حرکت “عنصر روی” را به ریشه درختان هلو از اسپری روی بر شاخ و برگ در پاییز را تائید کردهاند. واضح است که تحقیقات بیشتری در مورد دورههای ضروری جهت تأمین روی در درخت و رفتار روی در خاک و گیاه باید انجام گیرد.
بور (بُر) B
بور یک ماده غذایی مهم برای رشد و نمو گیاهان میباشد، اما نقش دقیق فیزیولوژیکی آن هنوز دقیقاً مشخص نشده است. در صورت کمبود، میتواند بسیاری از فرآیندهای گیاهی ازجمله تولید گرده، انتقال قند، رشد مریستمی، سنتز دیواره سلولی، تولید هورمون و یکپارچگی غشاها را تحت تأثیر قرار دهد. کمبود بور در سراسر جهان بسیار گسترده میباشد و گزارششده است که حداقل در ۱۳۲ منطقه تولید محصول در بیش از ۸۰ کشور جهان کمبود بور وجود دارد و اغلب بهعنوان یک مشکل بزرگ در نظر گرفته میشود.
بااینحال، هلو نسبت به گیاهان دیگر به این کمبود بسیار حساستر میباشد و سریعاً درخت این کمبود را نشان میدهد. تحقیقات جدید نشان میدهد که بور در گیاهان غنی از سوربیتول مانند هلو و سیب بسیار متحرک میباشد. این ترکیب بور و سوربیتول (و سایر الکلهای قندی) تشکیلشده است در گیاه بهراحتی قابلیت جابهجایی و حرکت در اندامهای مختلف درختان را دارد.
این خاصیت متحرک بودن بور در درخت هلو میتواند بخشی از دلایل اینکه چرا هلو نسبت به سایر گیاهان دیگر به کمبود بور حساس است را توضیح دهد. بااینحال، بهطورکلی، هلو نسبت به بسیاری از درختان میوه دیگر مانند سیب و گلابی نیز حساستر میباشد. تحرک زیاد بور در هلو نیز نسبت به سایر محصولات باغی دیگر آن را نسبت به مسمومیت با بور نیز حساستر میکند. اگرچه بهندرت مسمومیت بور در باغهای هلو وجود دارد، اما برای جلوگیری از وقوع آن هنگام استفاده از کودهای حاوی بور، باید احتیاط زیادی صورت گیرد، زیرا به نظر میرسد بین غلظت اپتیمال و مسمومیت بور دامنه نسبتاً پایین و کمی وجود دارد.
اکثراً مسمومیتهای بور با استفاده بیشازحد کودهای خاک کاربرد بوجود می آید. علاوه بر این، پس از ایجاد مسمومیت بور، میتواند چندین سال طول بکشد تا مشکل کاهش یابد. اگرچه میتوان بور را بهراحتی از خاک خارج کرد، اما به نظر میرسد که درخت هلو این ماده غذایی را میتواند با غلظت مقدار زیادی جذب کند و برای چندین سال بهصورت ذخیرهای در اندام خود نگاه دارد. اولین علائم کمبود بور، فرورفتگی پشت شاخههای بهاری در سال بعدی رشد میباشد.
ظاهراً شاخههای سال قبل با این علائم نیز مسمومیت رشد خود را انجام میدهند. در حقیقت، به نظر میرسد هیچگونه علائمی درباره این کمبود مانند نکروز وجود ندارد. اولین علائم زمانی رخ میدهد که جوانه شاخههای گل ده در بهار باز نشوند. این جوانهها بهآرامی قهوهای، خشکشده و بافت ساقه دچار ترکخوردگی میشود و ممکن است دو هفته بعد از خشک شدن جوانه، شاخهها نیز خشک شوند. این ترک میتواند بهصورت زیادی بر روی شاخههای بزرگ و کوچک و یا حتی کل درخت رخ دهد. جوانههای درخت که زنده میمانند اغلب رشد طبیعی دارند، اگرچه اولین برگها در بهار ممکن است باریک و کوچک باشند، لبههای آن نیز به سمت داخل پیچ میخورند.
مک کلونگ و کلیتون (۱۹۵۶) علائم را کمی متفاوت توصیف کردهاند. آنها در ابتدا شاهد ترکخوردگی و مرگ شاخه نبودند. در عوض، جوانههای رویشی رشد کرده، اما شاخههای بسیار مشکلداری رشد و نمو پیداکرده بودند. در این شاخهها برگها کوچک و میان گرهها در این شاخه بسیار کوتاه بودهاند. برگها غالباً با حاشیههای نامنظم و کلروتیک نامتقارن ایجاد میشود. در موارد شدید، این شاخهها بهتدریج از بین میروند و در اوایل تابستان منجر به ریزش میوه میشود. در موارد کمبود با شدت کمتر، شاخهها تا اواسط تابستان، رشد طبیعی داشتهاند و سپس خشک میشوند. تعداد میوهها اغلب به دلیل کمبود بور بسیار زیاد میشوند، بهطورکلی در تماماندامهای درختان میوه مشاهده میشود. میوههایی که تولید میشود میتوانند در ظاهر طبیعی به نظر برسند، اما مناطق نکروتیکی ممکن است بر روی پوست میوه و اطراف دم میوه ایجاد شود و میوه بسیار زودرس میشود. مجموعه میوهها و اختلالات میوه اغلب بدون علائم برگی رخ میدهد.
مسمومیت بور علائمی دارد که بهراحتی با کمبود آن اشتباه گرفته میشود. همانند کمبود، اولین نشانه مسمومیت، ایجاد شکاف در شاخه گل ده در بهار یا اوایل تابستان میباشد. برگهای تولیدشده میتوانند کوچک مانده و در صورت خشک شدن بهراحتی خرد میشوند. گاهی اوقات نواحی نکروتیکی کوچکی در نزدیکی و یا بر روی میان گرههای شاخه ایجاد میشود و سرانجام از بین میروند. ظاهر سوراخ شدهای نیز بر روی میان گرهها بهجای میگذارند. درکشت شن و ماسه (هیدروپونیک)، حاشیه برگها چروکیده و نکروز میشوند. علائم دیگر شامل حالت کرمخوردگی وسط ساقه و همچنین پوست درخت خشن خواهد شد و ترکخوردگی زیاد خواهد داشت. غالباً میوههایی که رشد میکنند ناقص هستند و رشد ناپایدار، ترکخوردگی و حالت شبیه بخیههای برجسته را روی میوه ایجاد میکند.
استفاده از نمونههایی از برگ بالغ در اواسط تابستان برای تعیین آستانههای کمبود و مسمومیت بور بهشدت کاربردی ولی بسیار سخت میباشد. اول، همیشه بین شدت علائم و محتوای بور در برگ همبستگی خوبی وجود ندارد. دوم، اثرات کمبود بور بر روی میوه و اختلالات میوه گاهی بدون علائم ظاهری برگی میباشد. ویلیامز و ورهوف (۱۹۴۸) با استفاده از بور در درختان هلو، تفاوت خاصی در اندازه میوه با درختان دارای کمبود بور مشاهده نشده است. بنابراین، تعیین تأثیر بور بر فرآیندهای ظریفتر در گیاه ممکن است دشوار باشد.
بااینوجود، محققان عموماً آستانههای کمبود روی را در حدود ۱۵ تا ۲۰ ppm تعیین کردهاند و برخی از نیز حتی تا ۳۰ ppm هم طبیعی گزارش دادهاند. ازنظر مسمومیت، آستانه بهطورکلی در حدود ۸۰ تا ۱۰۰ ppm گزارششده است، اما دیگران پیشنهاد میکنند که ممکن است مسمومیت از غلظت ۵۰ ppm شروع شود که شدن تأثیرات منفی بر روی درخت با زیادشدن غلظت بور بیشتر میشود. پیشرفت در روشهای نمونهگیری میتواند بسیار مفید باشد، زیرا به نظر میرسد دامنه کم بین آستانه اپتیمال تا مسمومیت بور، برای عملکرد بهینه، بسیار مهم میباشد که با دقت باید انجام گیرد. دای و همکاران (۱۹۸۴) برگهای بهاری را نسبت به برگهای میان تابستان، برای تشخیص مسمومیت بور بسیار بهتر گزارش کردهاند.
برای بیشتر محصولات باغی، از برگهای تازه جوانهزده معمولاً برای تعیین مقدار بور استفاده میشود. از طرف دیگر، بافت میوه میتواند برای تشخیص مقدار بور مفید باشد. زیرا بور در اندامهای گیاهان بسیار متحرک میباشد ولی میتواند در میوه تجمع پیداکرده و از حالت متحرک خارج گردد. اصلاح کمبود بور به بهترین وجه توسط برنامههای غذایی با اسپری بر روی شاخ و برگ انجام میشود. کاربرد خاکی کودهای حاوی بور هم میتواند مؤثر باشند، اما بسیاری از عوامل مانند pH و بافت خاک میتوانند در قابلجذب بودن کودهای بور دار تأثیرات زیادی بگذارد. در همین راستا میزان جذب در صورت کاربرد خاکی از کودهای حاوی بور غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
علاوه بر این، به دلیل حساسیت شدید هلو به مسمومیت بور، حتی از کاربرد خاکی کودهای بور نیز آسیب گزارششده است. دوز و مقدار توصیهشده بین ۱۰ تا ۳۰ کیلوگرم در هکتار (بسته به درصد موجود بور در کود و مقدار قابلجذب) متفاوت میباشد، اما هر سه تا پنج سال یک بار از کود بور بهصورت خاکی استفاده میشود. میزان توصیهشده برای اسپری بر روی شاخ و برگ از ۰.۵ تا ۲ کیلوگرم در هکتار توصیه میشود. اگرچه مطالعات بر روی بور نشان دادهاند كه جذب از طریق برگ و ميوه كمتر از ۵/۰٪ گزارششده است. اما به نظر میرسد كه اين ميزان برای اصلاح كمبود بور كافی باشد.
برای تصحیح مسمومیت بور لازم است با استفاده از آب زیاد (آبشویی خاک) مقدار اضافی بور را از خاک و از منطقه ریشه دور کنیم. بور میتواند تا سه برابر بیشتر از مقدار سایر نمکها (کودهای معدنی) قابلجذب باشد، زیرا بور توسط ذرات خاک بهراحتی جذب و بلاک میشود و در شرایط مساعد خاک در اختیار گیاه قرار میگیرد.
آهن Fe
آهن در سلولهای گیاهی بهراحتی میتواند از حالت اکسیداسیون به حالتهای دیگر تبدیل شود و انرژی حاصل از این فرآیند نیز به گیاه میرسد. بنابراین، نقش اصلی آن در انتقال انرژی در طی فرایندهای فتوسنتز و تنفسی میباشد. کمبود آهن در خاکهای باغی دنیا کم میباشد اما در ایران این کمبود بهوفور وجود دارد. بااینحال، در شرایط آهکی خاک با pH زیاد (۵/۷ تا ۵/۸)، آهن در داخل درخت بیحرکت میشود و منجر به وضعیتی به نام کلروز آهن یا کلروز آهکی میشود. درختان هلو بهویژه به این نوع از کمبود آهن بسیار حساس میباشند و در بسیاری از مناطق هلو کاری در سراسر جهان یک مشکل اساسی بهحساب میآید.
در بعضی از مناطق، بیش از نیمی باغات را تحت تأثیر قرار داده و اصلیترین اختلال تغذیهای درختان میوه محسوب میگردد. درختان هلو نسبت به سایر گونههای میوه به کمبود آهن حساستر میباشد. علائم مشخصه كلروز آهن، ایجاد حالت “توری” بر روی برگها میباشد كه در آن رگ برگها سبز باقی میماند اما همه نواحی بافت بین (پهنک) زردرنگ میشوند.
این علائم با برگهای جوان شروع میشود اما سرانجام میتواند در کل درخت پخش شود. برگهایی که دچار آسیبدیدگی شدید شدهاند، به خاطر از بین رفتن کلروفیل در برگ، از بین میروند. سرانجام این برگها دچار لکههای حالت سوختگی میشوند و ممکن است باعث شکسته شدن گستردهای از شاخهها شوند. با کمبود شدید رشد شاخهها، تولید میوه و اندازه میوه به میزان قابلتوجهی کاهش مییابد. ظاهراً عوامل مختلفی ازجمله pH و میزان بیکربنات میتوانند باعث عدم دسترسی آهن برای گیاه شوند.
بنابراین، ایجاد یک ابزار تشخیصی برای تعیین کمیت یک چالش اساسی میباشد. موفقیت کمی در استفاده از آنالیز برگ از برگهای جمعآوریشده از سطح باغ و درختان گزارششده است. اخیراً، تجزیهوتحلیل و آنالیز گل پیشنهادشده است که میتواند مقدار آهن در گیاه را بهصورت دقیق نشان دهد. بااینحال، سطح غلظت آهن از سالبهسال بهطور قابلتوجهی متفاوت است. بنابراین هنوز توصیههای قطعی برای تأمین آهن ارائه نشده است. شاید سایر مواد غذایی در این اختلال نیز نقش داشته باشند و یک فرمول رگلاژ شده چندگانه (فرموله از چند کود برای جذب بهتر همه مواد غذایی) مواد غذایی برای تأمین آهن موردنیاز میباشد. ایگارتوا و همکاران. (۲۰۰۰) استفاده از نسبت K: Zn را با آهن موجود در گلهای درختان را برای تشخیص کمبود آهن پیشنهاد دادهاند.
اصلاح کلروز آهن با استفاده از کود بهصورت محلولپاشی بر روی شاخ و برگ با مواد مختلف نتایج متغیری ایجاد میکند و در صورت مؤثر بودن، فقط برای تأمین موقتی آهن میباشد. استفاده از مواد كلات شده مانند Fe EDDHA [etylenediaminedi (o-hydroxyphenyl) استيک اسيد يكی از بهترين روشهای تأمین آهن میباشد، اما بسيار گران است. ظاهراً در صورت استفاده از طریق سیستم آبیاری با حجم کم آب میتوان از دوز های پایینتری استفاده کرد. درنهایت بهترین راهحل برای کاهش pH خاک، استفاده از مواد اسیدی میباشد. این میتواند برای کل سطح خاک بسیار گران باشد، اما درصورتیکه تنها بخش کمی از خاک (منطقه ریشه) اسیدی شود، برای جذب مواد غذایی مخصوصاً آهن، کافی خواهد بود.
با انتخاب برخی از ذخایر و منابع موجود، تعیین دوز مناسب و دانستن میزان جذب آهن جهت تأمین آهن و رفع کلروز بسیار مهم میباشد. پایه پیوند ‘GF 677’ که هیبرید بین هلو و بادام میباشد، پیوندک هلو بر روی آن پیوند میخورد و عملکردهای خوبی را برای تأمین آهن از خود نشان داده است.
منگنز Mn
منگنز نقش مهمی در فتوسنتز دارد و همچنین تعدادی از سیستمهای آنزیمی را نیز فعال میکند. کمبود منگنز در بیشتر مناطق هلو در سراسر جهان وجود دارد. بهطورکلی، علائم مشاهدهشده کاملاً جزئی بوده است و ازآنجاییکه عملکرد و رشد رویشی بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر قرار نمیگیرند، یک مشکل جدی محسوب نمیشوند. در صورت کمبود شدید، علائم بهصورت لکههای سبز روشن و کوچک، بهطور نامنظم در مناطق بین رگبرگها و در حاشیه برگهای پیر ظاهر میشود.
سرانجام درختان هلو که در این مناطق رشد میکنند، در قسمت امتدادی و میانی برگها سبز باقی میماند و الگوی کمبود منگنز مشخصه «بهصورت چپ و راست» را نشان میدهد. بهطورکلی بر روی اندازه میوه، اندازه برگ و رشد شاخهها تأثیر چندانی ندارد. علائم کمبود شدید شامل خشکیدگی انتهای شاخهها، زودرس شدن میوههای بیکیفیت با کاهش چشمگیر گل و میوه میباشد. تقریباً تمام جداول آستانه کمبود منگنز را در برگها (در اواسط تابستان) در حدود۲۰ ppm طبق آزمایش و تحقیقات تعیین کردهاند. اکثر محققان دریافتند که اسپری (MnSO4) بر روی شاخ و برگها در بهار، مؤثرترین روش برای تأمین منگنز در درختان هلو میباشد.
مس Cu
نقش اصلی مس در گیاهان انتقال انرژی در هنگام فتوسنتز میباشد، اما در چندین فرایند دیگر گیاه نیز نقش دارد. باوجود گزارشهای زیاد از کمبود شدید مس در هلو و سایر درختان میوه، به نظر نمیرسد این ماده غذایی مشکلات عمدهای را در باغهای هلو ایجاد کند. شاید به دلیل استفاده گسترده از سموم مس دار، بهعنوان کنترلکننده عمومی قارچ، مس نیز برای گیاه تأمین میشود. کمبود شدید مس بیشتر در سایر درختان میوه مانند سیب، گلابی و مرکبات قابلمشاهده میباشد.
علائم کمبود مس با تغییر رنگ برگها به سبز کمرنگ تا زرد روشنبین رگبرگهای برگها در بهار مشخص میشود. رشد جوانههای متعدد در شاخههای زیرین کانوپی درخت منجر به انشعابهای غیرطبیعی و ظاهر شدن تعداد خیلی زیاد شکوفه میشود و در تخریب بافت گسترده شاخهها میتواند نقش داشته باشد. درختان آسیبدیده غالباً دارای سبزینگی کمتری میباشند. آستانه کمبود بهطورکلی در برگها ۳ ppm میباشد که در اواسط تابستان مشخصشده است.
نیاز آبی درخت هلو
درختان هلو نسبت به سایر درختان میوه نیاز آبی بیشتری دارند. اکثر کارشناسان اتفاقنظر دارند که هلو بومی چین میباشد. اکثر مناطق هلو کاری در چین دارای رطوبت زیادی هستند. بنابراین، به نظر میرسد هلو در شرایط مرطوب با آب فراوان دارای بهترین عملکرد میباشد و به همین دلیل به آبیاری درخت هلو باید توجه زیادی شود. از دیدگاه عملی، باغهای هلو غالباً در مناطقی با بارندگی زیاد تأسیس و کاشت میگردند و فقط آبیاری تکمیلی در صورت کمبود رطوبت در برخی از فصول باید انجام میگیرد.
یکی از بزرگترین مزایای کاشت درختان در مناطق مرطوب، افزایش اندازه میوه میباشد. از دیگر مزایای این شرایط آبوهوایی، میوهها بهصورت یکنواخت به رسیدگی میرسند و آسیب کمتری در زمستان و بیماری کمتر درخت میباشد. در آبوهوای سردتر، اگر آبیاری تکمیلی تا اواخر فصل ادامه داشته باشد، جوانههای گل و پتانسیل بقای درخت افزایش مییابد. آبیاری تکمیلی همچنین برای درختان جوان (نهال) دارای مزایای قابلتوجه رشدی و افزایش پتانسیل زنده ماندن را برای نهال نشان میدهد. بهطورکلی، درختان بهطور قابلتوجهی بهتر رشد میکنند و بنابراین خیلی زودتر به مرحله تولید خواهند رسید.
آبیاری بیشازحد میتواند منجر به ایجاد بیماری در درختان هلو شود، زیرا یکی از حساسترین گونههای میوه به شرایط ماند آبی و شرایط بیهوازی خاک هلو میباشد. بنابراین، در خاکهای سنگین و یا خاکهایی که دارای لایههای نفوذناپذیر یا زه کش کم و ضعیفی دارند، مدیریت آبیاری بسیار مهم و حساس میباشد. حتی در خاکهای سبک نیز، آبیاری بیشازحد میتواند منجر به علائم کلروز آهن و بالا رفتن احتمال شیوع بیماری فایتفترا (پوسیدگی ریشه) شود.
در مناطق خشکتر، آبیاری یک عملیات ضروری و جز کارهای اساسی باغ به شمار میرود (تکمیلی محسوب نمیگردد). تحقیقات زیادی انجامشده است تا میزان آب مورداستفاده در باغ هلو را تعیین کنند. از طریق تبخیر خاک و از طریق مقدار تعرق برگ و اندامهای گیاهی، میزان آب آبیاری به دست میآید. ترکیبی از این دو بهعنوان تبخیر و تعرق (ET) نامیده میشود و میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی باشد. اول، شرایط آبوهوایی میتواند اثرات چشمگیری بر روی ET باغ داشته باشد. در آبوهوای گرم، آفتابی و خشک، درختان به آب بسیار بیشتری نسبت به شرایط خنک، ابری و مرطوب نیاز دارند.
تنش آبی
استرس آبی میتواند تأثیرات منفی زیادی در رشد و بهرهوری درختان هلو داشته باشد. با استرس شدید، فتوسنتز و رشد رویشی بسیار کاهش مییابد و منجر به کاهش تولید میوه میشود. در استرس آبی، آوندهای چوبی بهمرورزمان کار آیی خود را از دست میدهند. در مناطق خشک و فاقد آبیاری مناسب و کافی، درختان هلو سریعتر از سایر درختان میوه خشک میشوند، مگر اینکه برای کاهش سطح تبخیر برگ و میوهها بهشدت هرس شوند.
باردهی سنگین درخت به دلیل باز شدن روزنههای بیشتر برگ جهت افزایش فتوسنتز جهت اغذیه میوههای تشکیلشده، موجب افزایش مصرف آب به دلیل تعریق و تعرق میشود و درنتیجه منجر به استرس بیشتر آبی خواهد شد. کیفیت میوه همچنین تحت تأثیر تنش آب میباشد. زیرا اندازه میوه کاهشیافته و جوانههای غیرطبیعی گل ایجاد میشود که منجر به اختلالاتی در ظاهر میوه میشود.در تنش آبی حتی میوههای نرمال دچار چروکیدگی پوست میوه خواهند شد و فاقد رنگ گیری در برابر تنشهای شدید آب یکی دیگر از تأثیرات منفی تنش آبی میباشد. تنش شدید آب بعد از برداشت میوه نیز میتواند باعث کاهش عملکرد در فصل بعد شود.
اگر شرایط تنش آبی کنترلشده بر روی درخت انجام گیرد و با دقت مدیریت شود، میتواند به نتایج خوب و برداشت مناسبی رسید. ازآنجاکه درختان هلو ذاتاً بسیار نیرومند هستند، هرساله به هرس سنگین نیاز دارند. بنابراین، کاهش مقدار رشد رویشی ناشی از تنش آبی بهطورکلی در نظر گرفته میشود زیرا میتوانند هرس را کاهش داده و نفوذ نور را به درون کانوپی بهبود بخشد. علاوه بر این، گزارششده است که تیمارهای میوه و مجموعه میوه با تنش متوسط آب افزایشیافته و یا بدون تغییر باقی میمانند، بنابراین ادامه بهرهوری مشکلی نخواهد بود.
علاوه بر این، گزارششده است که مجموعه گل و میوه با تنش متوسط آب افزایش مییابد، بنابراین ادامه بهرهوری مشکلی نخواهد بود. ازآنجاییکه کاهش استرس موجب کاهش تعداد روزنه در سطح برگ میشود، کاهش جذب کربن نیز گزارششده است، بنابراین این امر منجر به افزایش راندمان آب و کاهش مصرف آب در گیاه میشود. بااینحال، وزن تازه میوه نسبت به تنش آبی بسیار حساس است، درحالیکه وزن خشک میوه تحت تأثیر قرار نمیگیرد ولی وزن میوه تازه میتواند کاهش یابد.
برمن و دژونگ (۱۹۹۶) با برداشت میوه با وزن کم یا متوسط از درخت، متوجه شدند که تنش آبی باعث کاهش وزن تر میوه میشود اما وزن خشک آن تغییر نمیکند. ولی با افزایش وزن میوهتر، وزن خشک میوه تغییر خواهد کرد. افزایش غلظت قند میوه عموماً در درختان هلو با ایجاد تنش همراه میباشد. بااینحال، گزارششده است که غلظت بیشتر قند میتواند بدون کم شدن اندازه میوه اتفاق بیفتد.
کوباشی و همکاران. (۲۰۰۰) ثابت کردند که ایجاد استرس متوسط آبی میتواند موجب افزایش سوربیتول، ساکارز و قندهای کلی میوه شود. رشد میوه میتواند در این شرایط به دلیل پایین آمدن فشار اسمزی ریشه و درنتیجه پتانسیل ترشح بیشتر هورمون و افزایش سنتز قند در گیاه رخ دهد. به نظر میرسد ایجاد تنش کنترلشده بر روی درختان میوه میتواند کیفیت میوه را افزایش دهد.
راهکارهای مؤثر و درست ایجاد تنش آبی
مزایای بالقوهای که در ایجاد و تحمیل تنش بر روی درخت میباشد، منجر به ایجاد چند راهکار و شیوه برای تحمیل تنش آبی در باغهای تجاری هلو شده است. یک رویکرد ایجاد تنش آبی، دوره بعد از برداشت محصول (میوه) برای سال بعد متمرکز میشود. ایجاد استرس بدون میوه بر روی درخت، دارای دو استراتژی جهت صرفهجویی در مصرف آب و درعینحال به حداقل رساندن مشکلات مربوط به بهرهوری و کیفیت میوه در فصل بعد میباشد که میتواند از برخی صدمات ریشهای (بیماری) جلوگیری کند.
روش دوم تحمیل استرس در هنگام رشد میوه بهگونهای که کاهشی (یا حتی افزایش) در اندازه میوه ایجاد نشود. اجرا و مدیریت این استراتژی بسیار دشوار است و تنها در شرایط خاص ممکن است موفقیتآمیز باشد. تحمیل تنش آبی پس از برداشت هلو در اوایل ژوئن(خرداد و تیر)، برای چهار سال پیدرپی در کالیفرنیا انجام شد و تأثیرات خوب و مثبتی بر روی درخت و کیفیت میوه داشته است. باغ هلو کاشت شده در خاکهای شنی و عموماً سیستم آبیاری با روش غرق آبی میباشد. با پایان فصل رشد، با ایجاد استرس بر روی درخت با روشهای بازی با آب (عدم آبیاری منظم و روتین، دانستن پتانسیل برگ در استفاده از آب، رشد تنه و…) نشان داد که استرسهایی با شدت قابلتوجهی ایجاد شود، اما خسارت بر روی درخت حداقل بوده و بازدهی در فصل بعدی کاهش نمییابد.
مقدار و حجم هرس در سال جاری (هرس زمستانه) کاهش نسبتاً چشمگیری مییابد، زیرا اکثر رشد رویشی در اوایل فصل رخ میدهد ولی این تنش آبی موجب کاهش رشد رویشی خواهد شد. بزرگترین اشکال در این نوع استرس، افزایش قابلتوجه میوه در سال بعد میباشد که برای داشتن میوههای باکیفیت مجبور به هرس میوه خواهیم بود ولی ازنظر مزه و کیفیت کلی میوه بهمراتب بهتر از سال قبل خواهد بود. بنابراین، صرفهجویی قابلتوجهی در مصرف آب آبیاری میتواند بدون کاهش عملکرد اتفاق بیوفتد. سطح استرس بهاندازهای باید باشد که باعث کاهش عملکرد در سال بعد نشود.
رویکرد دوم برای تحمیل تنش آبی بهطورکلی بهعنوان آبیاری کم تنظیمشده (RDI) تعریفشده است. این شامل آبیاری با حجم کم آب در مرحله رشد آهسته (یا مرحله دوم) هلو در اواخر فصل است و همچنین مربوط به دوره رشد سریع شاخهها میباشد. در طول مرحله رشد سریع میوه (مرحله III)، بعد از برداشت محصول، از آبیاری کامل (یا بیشتر) استفاده میشود. این نظریه، که هنوز بهخوبی اثبات نشده است، بیان میکند که با کم کردن دوره آبیاری در فصل رشد رویشی، میتوان تا حد زیادی رشد رویشی درخت را مهار کرد. احتمال زیاد تنظیم فشار اسمزی در درخت میوه نیز در این مدت اتفاق میافتد. هنگامیکه استرس در مرحله سوم کاهش یابد، میوه به دلیل رقابت کمتر نسبت به شاخهها (رشد رویشی) یا با افزایش فشار ریشهای منجر به افزایش بیشتر سرعت رشد میشود.
مطالعات انجامشده از استرالیا نتایج مثبت را با استفاده از سیستم RDI گزارش دادهاند، درحالیکه اندازه میوه در مقایسه با درخت شاهد که دارای آبیاری کامل هستند، ۳۰ درصد افزایش داشته است. محققان دیگر موفقیت مشابهی نداشتهاند، زیرا اندازه میوه با RDI کاهش داشته ولی افزایش قابلتوجهی نداشته است. بااینوجود، صرفهجویی آب که بین۳۵ تا ۴۰ درصد، در این مطالعات قابلتوجه بوده است. بنابراین، RDI یک استراتژی مناسب برای حفاظت از آب، بهویژه در مکانهایی که آب کم یا بسیار گران است، مناسب میباشد.
استراتژی RDI قبل از استفاده گسترده، نیاز به اصلاح و مطالعات زیادی دارد. هنوز در مورد جزئیات نحوه اجرای این رویکرد سؤالهای زیادی وجود دارد. بهعنوانمثال، زمان دقیق تحمیل و کاهش استرس مشخص نیست. لی و همکاران (۱۹۸۹) شواهدی را ارائه دادند كه با شروع استرس قبل از مرحله دوم رشدی، نتایج بهتری حاصلشده است. همچنین، در مواردی که ریشهها عمیق هستند یا نفوذ آب به خاک ضعیف است، ممکن است کاهش استرس قبل از شروع مرحله سوم رویشی آغاز شود. ژیرونا و همکاران. (۱۹۹۳) گزارش دادند كه يک دوره ۳ هفتهای پس از سر گرفتن آبياری، برگهای درختان پتانسيل کامل خود را برای استفاده بهینه از آب دوباره آغاز میکند.
تحقیقات زیادی در مورد عوامل مؤثر در تنظیم فشار اسمزی ریشهای در درخت میوه نیز لازم است. به نظر میرسد شدت استرس میتواند بر فشار اسمزی ریشهای تأثیر داشته باشد. سرعت ایجاد و تحمیل شدت استرس نیز میتواند مهم باشد. بیشتر مطالعات انجامگرفته بر روی تکنیک RDI فقط برای ایجاد این تنش صورت گرفته است و اندازهگیری میزان آب مصرفی انجامنشده است.
جمعبندی
درخت هلو نسبت به سایر درختان میوه هستهدار، درختی بسیار حساس میباشد. این درخت نسبت به برخی از کمبودهای مواد غذایی که دیگر درختان به کمبود آنها واکنش نشان نمیدهد، واکنش نشان میدهد. یکی دیگر از مواردی که باید به آن توجه داشت این است که درخت هلو در صورت قرار گرفتند در معرض تنش و کمبود مواد غذایی در سال بعد شروع به تولید شکوفه و درنتیجه میوه بیشتری میباشد. برای داشتن درختان قوی با رشد مناسب، میزان تغذیه و مواد غذایی که در سال قبل برای درخت استفادهشده بسیار مهم میباشد.
باید توجه داشت یکی از مراحلی که کمتر موردتوجه قرار میگیرد تغذیه مناسب تغذیه و آبیاری میباشد. زیرا در صورت تغذیه و آبیاری نامناسب، درخت در سال بعد با کاهش شدید بار مواجه خواهد بود. یکی دیگر از موارد کنترل و مدیریت آبی برای گیاه میباشد. زیرا با مدیریت صحیح آب، هم میتوان گیاه را در مقابل بسیاری از استرسهای محیطی مقاوم ک رد و هم میتوان ریشه و طوقه درخت را از بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه حفظ کرد. یکی از رویکردهای جدید تحمیل و ایجاد استرسهای کنترلشده برای درخت میباشد تا شکوفههای بیشتر و درنتیجه میوه جدید تولید کند.
با سلام
اگر امکان دارد نیاز آبی درخت هلو را برای مناطق سرد و خشک همانند شهرستان شاهرود و شمال شاهرود که دارای دمای -۱۵شب و +۱۰روز در زمستان و +۱۰شب و +۳۰روز در تابستان است بفرمایید.
به جهت تامین نیاز آبی بوسیله سامانه قطرهای و اینکه و بدلیل اینکه آبیاری با تانکر سیار صورت گیرد. آیا مفرون بصرفه است؟
تشکر
میزان آب مصرفی به بافت و ساختمان خاک ، سن درختان، نوع پایه ، دما و شیب زمین بستگی دارد و فرمول خاصی برای آن نیست
سلام. ما طی چهار سال یک هسته هلو متعلق به منطقه شندآباد آذربایجان شرقی را در باغچه خانه مان در تهران به یک درخت رسانده ایم که حدود بیست میوه نورس دارد. من از اطلاعات این مقاله به عنوان یک بیسواد در باغداری نتوانستم متوجه بشوم که چند روز یک بار باید به این درخت آب بدهم که میوه هایش به ثمر برسد. ممنون ازمقاله شما.
سلام
آبیاری تابعی از رطوبت و شرایط خاک شما است بنابراین برای هیچ خاکی نمیشود آبیاری خاصی توصیه کرد. بهترین روش استفاده از لوله یا میلگرد است که با فروبردن به عمق خاک تشخیص دهید. اگر ۵ تا ۷ سانت عمق خاک خشک بود میتوانید آبیاری انجام دهید.