هرس هلو و اصول تربیت درخت و باغ هلو
هلو یکی از مهمترین محصولات میوه مناطق معتدل است که دارای تولید جهانی حدود ۱۴.۸ میلیون تن در سال است. از سال ۱۹۷۴ كاشت و تولید محصول هلو در سراسر جهان تقریباً دو برابر شده است كه بیشترین میزان کاشت در چین صورت گرفته است. در مدتزمان مشابه، تولید در هکتار از ۹.۷ به ۱۰.۴ […]
هلو یکی از مهمترین محصولات میوه مناطق معتدل است که دارای تولید جهانی حدود ۱۴.۸ میلیون تن در سال است. از سال ۱۹۷۴ كاشت و تولید محصول هلو در سراسر جهان تقریباً دو برابر شده است كه بیشترین میزان کاشت در چین صورت گرفته است. در مدتزمان مشابه، تولید در هکتار از ۹.۷ به ۱۰.۴ تن افزایشیافته است.
در پیشرفتهترین کشورها، میزان تولید بیش از ۱۵ تن در هکتار است. این تفاوت مطمئناً نشاندهنده تفاوتهای گسترده در تکنیکهای تولید ازجمله انتخاب و مدیریت طرح باغ (ارقام هیبرید، ریشه جهت پیوند، سیستم تربیتی و هرس، فاصله، پیوند، اندازه درخت) است. طرحهای نوع کاشت باغ هلو در سراسر جهان بسیار متفاوت است. ازلحاظ تجربی ثابتشده است که سیستمهای تربیتی مختلف میتواند پتانسیلهای تولیدی کاملاً متفاوتی داشته باشند.
مطالعات خیلی زیادی از اواسط دهه ۱۹۵۰ در سطح جهانی انجامشده است تا عوامل و فاکتورهای عملکرد درخت هلو را روشن کند و اخیراً این موارد موردبررسی قرارگرفته است. در نیمقرن گذشته شاهد تغییر گستردهای در فرمهایی تربیتی بر روی درختان هلو بودهایم و همواره افزایش مداوم در بهرهوری و کار آیی این تغییرات را همراه داشتهاند.
تحولات اساسی پیرامون این تکامل عمدتاً به خاطر افزایش کیفیت و کمیت میوه در جهت افزایش سود اقتصادی صورت گرفته است. برای اینکه رشد هلو در کشورهای پیشرفتهتر ازنظر اقتصادی پایدار بماند، بهویژه کشورهایی که زمین کشاورزی در آنها کم میباشد، افزایش کار آیی و بهرهوری باغ ضروری است.
فهرست محتوا این مقاله
اصول تربیت و هرس
در باغهای مدرن، بر کوتاه شدن دوره غیر مولد در دوره اول کاشت (عدم توجیه اقتصادی) تأکید میشود: هرچه زودتر درختان به بار بیایند، بار اقتصادی از روی باغ دار کاهش مییابد. روش مهم برای این کار تراکم بالای کاشت است: حتی اگر هر اصله درخت بهصورت جداگانه میوه زیادی نداشته باشد، تعداد بیشتر درختان در هکتار بازده اولیه قابلملاحظهای را خواهد داشت.
تکنیکهای هرس اتخاذشده در مرحله تربیت درخت، کلید تسریع در باردهی میباشد. امروزه این اجماع وجود دارد که مهمترین جنبههای تربیتی شامل کاهش تعداد برشهای هرس در سالهای اولیه، جلوگیری از بریدن سردرخت (سر زنی) از هر ارتفاع و نقطه، انجام هرس تربیتی در تابستان بهجای هرس زمستانی و تا حدی کاهش رشد رویشی درخت هلو میباشد.
هرس حداقلی
بهطورکلی، نهالها در سه یا چهار سال اول هرگونه تربیت شوند، تا آخر عمر و دوره زندگی خود همان رفتار و تربیت را ادامه میدهند. سیستم هرس حداقلی باعث شروع زودهنگام مرحله تولید میوه در درخت میشود. این مفهوم برای اولین بار توسط محققان ایتالیایی در اوایل دهه ۱۹۵۰ ترویج داده شد، که مزایای بهاصطلاح “potatura a tutta cima” (هرس سرزنی درخت) را نشان داد. Baldassari علیه برشهای هرس زیاد در سالهای اولیه این استدلال را انجام داد زیرا این امر باعث میشود تعادل درخت نسبت به فاز رویشی تغییر یابد، اما وی همچنین این مزیت را نشان داد که تنه درخت (و شاخهها) دستنخورده باقی بمانند (بدون هرس)، درخت زودتر به فاز زایشی و میوه دهی میرود.
بنابراین، فقط برشهای کم و کوچک جهت حذف شاخهها یا شاخههای درجهدو و سه باید انجام گیرد، درحالیکه کلیه برشها در شاخههای چوبی ۱ ساله (که بهطور گسترده برای ایجاد شکل منظم تاج یا تربیت تاج استفاده میشود) انجام نشود.
این نوع روش هرس باعث کاهش زمان لازم برای تغییر فاز درخت از فاز رویشی به فاز زایشی بسیار مؤثر میباشد. پیروی از این استراتژی به بهترین وجه با کاشت نهالهای سالم و قوی انجام میشود: بهترین شاخههای کبریتی را میتوان برای تشکیل شاخههای اصلی و دائمی درخت انتخاب و حفظ کرد.
بااینحال، تولید درختان بافرم مناسب و خوب میتواند دشوار باشد، زیرا درختان هلو برای توسعه و رشد عرضی مناسب نیاز به مقدار نور بالایی دارند و در نهالستان نیز هلوها بسیار نزدیک هم کاشته میشوند. درنتیجه، درختان هلو همچنین تمایل زیادی به رشد طولی زیادی دارند (خصوصاً روی پایههای قوی) و ممکن است دارای رشد عرضی کمتری باشد.
نازک شدن بیشازحد شاخههای کوچک و برش دادن آنها در بین گره اول یا دوم ممکن است باعث رشد مجدد شاخههای جانبی شود. شاخهها در صورت عدم رشد به سمت تنه اصلی (به درون تاج) و رو به زمین، میتوان بهعنوان شاخه اصلی نگاه داشته شود.
سر برداری درختان در سال اول، فقط در مورد درختانی که فاقد شاخههای فرعی یا شاخه ضعیف هستند، یا سیستم تربیتی آنها نیاز به سر برداری دارد، باید انجام گیرد. سر برداری باید در زمان کاشت انجام گیرد، طوری که نهال شروع به ایجاد شاخههای فرعی کرده و نهال پتانسیل رشد مجدد خود را در کل دوره رشد حفظ کند. هنگامیکه شاخههای فرعی تازه شکلگرفته بهاندازه کافی رشد طولی مناسب میرسند (رشد طولی حدود ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر) بهترین زمان برای انتخاب شاخه، بهعنوان شاخه اصلی میباشد.
هرس تابستانی (هرس سبز)
روش دیگر برای کوتاه کردن دوره غیرمولد درخت، هرس تابستانی (هرس سبز) است. دلیل اصلی کوتاه شدن دوره غیر مولد در هرس تابستانی، کنترل رشد رویشی غیرضروری را میباشد و به این نوع رشد را کنترل میکند. غالباً اکثر شاخههای خمیده، پیچخورده و نا به جا حذف میگردد. به این نوع هرس، هرس سبز نیز گفته میشود.
باید توجه داشت در مناطق با تابستان داغ معمولاً این نوع هرس در اواخر بهار انجام میگیرد. عملیات هرس سبز برای درخت، نسبت به هرس سیاه یا زمستانه بسیار کمتر “آسیبزا” میباشد زیرا هرس زمستانه باعث تحریک شدید درخت برای رشد رویشی سال آینده میگردد. درنتیجه، درخت کمتر در معرض رشد رویشی قرار میگیرد.
مزیت هرس تابستانی
اگر این هرس انجام نگیرد نتیجه آن برشهای سنگین در طول زمستان میباشد. مزیت دیگر این نوع هرس بر روی درخت، انرژی زیادی برای شاخههای اصلی خود میگذارد و انرژی نا به جا بر روی شاخههای دیگر نمیگذارد. هرس تابستانی عملی است که در مرحله تربیت باغ بسیار مهم است، درختان جوان (نهال) باید در اسرع وقت به مرحله بلوغ برسند که با این عمل سرعت رسیدن باغدار به سود اقتصادی افزایش مییابد. با این وجود، برخی از سیستمهای کاشت با تراکم بالا موجب ایجاد کانوپی متراکم و متمرکز میشوند که میتواند باعث از بین رفتن مقاومت قسمت چوبی درخت (پوسیدگی طوقه، پوسیدگی تنه و تشدید شدن رشد طولی و درنتیجه نازک شدن تنه اصلی) در قسمتهای پایین کانوپی شود. ازآنجاکه در هرس تابستانی شاخ و برگ حذف میشوند، این نهتنها بر رشد میوه و تاج در فصل جاری تأثیر میگذارد، بلکه بر رشد اولیه فصل رشد بعد نیز تأثیر میگذارد.
بهطورکلی شکلگیری میوه میتواند با هرس تابستانی (هرس سبز) بهبود یابد، اما اندازه میوه و کیفیت (قند، بافت و …) تحت تأثیر تغذیه و آبیاری میباشد. برنامهریزی کلی جهت هرس تابستانی به عوامل و فرایندهای مختلفی بهطور همزمان شامل مقدار نور، رشد میوه، رشد شاخهها، گل انگیزی و ذخیره مواد غذایی بستگی دارد.
روش کاشت بهعنوان ابزاری برای تربیت درخت و نهال
پیش رس کردن میوه بر روی درخت با تکنیک تربیت درخت یکی از روشهایی است که بهوفور مورد استفاده قرار میگیرد. بهطور تجربی، برای بهبود رشد و استقرار بهتر درخت در خاک، در سال اول و در بعضیاوقات سال دوم تمام میوهها از نهال حذف میشوند. این تکنیک جهت تربیت درختی بادوام و مقاوم میباشد که سالها دوام داشته باشد.
از آنجا که هدف تربیت درختان بادوام تغییر زیادی پیدا نکرده است، پیش رس کردن میوه بهعنوان یک وسیله طبیعی برای حفظ قدرت درختان با حداقل هرس میباشد. نهالهای هلو بهطور عادی در نهالستانها شاخ و برگدار تولید میکنند، مشروط بر اینکه نور کافی در طول فصل رشد در دسترس داشته باشند. درنتیجه، این پتانسیل وجود دارد که تعدادی میوه در سال اول کاشت بر روی درخت ظاهر شود. تعداد میوههایی که باید بر روی درخت باقی بماند باید اندک باشد: هدف اصلی کنترل رشد درختان و پیش رس کردن میوهها میباشد. ممکن است حداکثر پنج یا شش میوه در هر درخت در سال اول کاشت باقی بماند.
در سیب با افزایش تعداد درختان در هکتار، افزایش بازده اولیه مشاهدهشده است. کاشت باغ با تراکم کاشت بالا، بر پایه درختان کوتوله (پای رویشی) كه فاصله کاشت آنها بسیار نزدیک یکدیگر میباشند، سریعتر از باغهای معمول به حداکثر پتانسیل تولید خود میرسند. با این وجود بازده اولیه آنها به دلیل تعداد زیاد درختان چشمگیر میباشد. افزایش هزینههای تولید که در برخی از کشورها تولیدکنندگان با آن روبهرو هستند، تصمیم جدی آنها جهت کاشت درختان با پیروی از سیستمهای کاشت پرتراکم درخت بوده است.
ازآنجاییکه در حال حاضر پای پیوند پاکوتاه برای هلو وجود ندارد، گرایش به تراکم بالای درختان هرگز به سطحی که معمولاً برای سیب مشاهده میشود، نرسیده است، که اغلب سیبهای پاکوتاه با تراکمهای بالاتر از ۲۰۰۰-۳۰۰۰ و در برخی مواقع تا ۷۰۰۰-۸۰۰۰ درخت در هکتار کاشته میشود. پرورشدهندگان میتوانند از محصول بهعنوان ابزاری قدرتمند برای کنترل و حفظ قدرت درخت استفاده کنند. جالب است که رایجترین پای ریشه پیوندی در ایتالیا تقریباً دو دهه است که هیبریدی قوی از هلو و بادام (GF 677) بوده است. دلیل این تناقض آشکار این است که چوب هلو در شرایط نور کم سریعاً از بین میرود، ریشه قوی میتواند موجب بهبود مقاومت به شرایط کم نوری میشود و در صورت خشک شدن، توانایی تولید پاجوش مجدد از ریشه قدیمی را خواهد داشت.
نور و فیزیولوژی درخت
نور اولین عامل محرک همه گیاهان روی کره زمین است. تولید انبوه ماده خشک (بیوماس) یک گیاه بستگی به میزان نور دارد، اما در درختان میوه رابطه بین نور و عملکرد نسبتاً پیچیده است. زیرا ویژگیهای فتوسنتزی گونههای درختی به میزان نورگیری داخل کانوپی بستگی دارد. بنابراین لازم است قبل از بحث در مورد سیستمهای تربیتی باغهای هلو، این جوانب را بهطور مختصر مرور کنیم:
مشخصات فتوسنتزی
هلو از مسیر تثبیت کربن فتوسنتزی C3 استفاده میکند. نرخ تبادل کربن (CER) برگ هلو در حدود ۸۰۰ میکرومول در مترمربع در ثانیه میباشد که از انرژی خورشید استفاده میکند. نرخ تبادل کربن CER اشباع درخت در حدود ۱۶۰۰ ميكرومول در مترمربع در ثانيه از PAR را نشان میدهد.
ممکن است به این دلیل باشد که کانوپی درزمینه CER علاوه بر برگ، اندامهای تنفسی مانند چوب و میوه نیز در CER خود را نشان میدهند، همچنین میزان مختلف فتوسنتز بهدستآمده توسط برگها درشدت نورهای مختلف هستند، متفاوت خواهد بود.
جرم برگ در سطح درخت نسبت به برگهای داخل کانوپی کمتر است و برگ بهعنوان یک ترکیبکننده بیولوژیکی در معرض نور فعالیت دارد. مقدار تجمع نیتروژن در برگهایی که در سایه هستند بیشتر از برگهایی میباشد که در معرض نور هستند. این دادهها نشان میدهد که تجمع نیتروژن در برگ موجب به حداکثر رساندن فعالیت کربن در کل درخت میباشد.
تاثیر مقدار جذب نور در انتشار مواد غذایی و غیر غذایی در گیاه
مدلهای ریاضی نشان میدهد که میزان نوری که توسط یک درخت جذب میشود، پتانسیل عملکرد گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. بااینحال، عملکرد و پتانسیل واقعی یک درخت منعکسکننده نفوذ دما، تعادل تحرکات موجود در درخت/ تولیدمثل درخت، تعادل هورمونی و وضعیت غذایی و آبی موجود در درخت میباشد.
بهرهوری نور توسط درخت از میزان جذب نور در باغ به طراحی آن (یعنی فرم درخت، فاصله درخت و جهت کاشت ردیفها) و عرض جغرافیایی (شدت تابش) بستگی دارد. هدف، اطمینان از استفاده بهینه همزمان از نور و توزیع خوب نور در کانوپی و تاج درخت میباشد. مدلسازی نحوه پخش و انتشار نور در درخت سیب نشان داده است که دو روش برای افزایش میزان جذب نور از تاج و کانوپی درخت وجود دارد: یا با افزایش تراکم کانوپی (که باعث توزیع ضعیف نور در کانوپی میشود) یا با افزایش شاخص سطح برگ باغ LAI ؛ نسبت سطح برگ به واحد سطح زمین با کاشت مقدار بیشتری از درختان با اندازه کوچکتر امکانپذیر میباشد.
این مدلسازی پایه و اساس تئوریکی برای باغهایی با تراکم کاشت زیاد سیب و سایر محصولات باغی در سراسر جهان ازجمله هلو را پایهگذاری کرده است. با توجه به نتایج مطالعات در نقاط مختلف جهان، نشان دادهشده است كه بازده سیب در کاشت خطی با مقدار نوری كه از درخت عبور میکند، ارتباط دارد.
کاشت درختان با تراکم کم اغلب منابع بیشتری را برای رشد رویشی در اختیار درخت قرار میدهد، که باعث افزایش جذب نور بدون افزایش عملکرد میشود. از طرف دیگر، طرحهای کاشت درخت در باغ بر پایه درختان قدکوتاه، قادر به جذب نور زیاد و توزیع در کانوپی های کوچکتر میشود که ممکن است درختان بتواند میوه بیشتری را حفظ کند.
میزان جذب نور و توزیع آن نهتنها به میزان شدت نور در عرض جغرافیایی بستگی دارد، بلکه به نوع هوای غالب در طول تابستان نیز وابسته است. بهعنوانمثال، در شمال شرقی ایالاتمتحده آمریکا یا در شمال اروپا، شرایطی که در تابستان حاکم است، شامل ساعتهای زیاد روشنایی میباشد که باعث تغییر در نسبت نور مستقیم / غیرمستقیم موجود میشود. این بهنوبه خود بر میزان نوری که میتواند به موقعیتهای داخلی کانوپی برسد تأثیر دارد.
محققان در نیویورک گزارش دادند که حداکثر نفوذ نور به داخل کانوپی نهتنها تحت شرایط نور مستقیم میباشد، بلکه ترکیبی از شدت تابش مستقیم نور و نور پراکنده (نور غیرمستقیم) میباشد. از طرف دیگر، اقلیم مدیترانهای در مناطقی مانند ایتالیا، کالیفرنیا و اسپانیا معمولاً دارای مقادیر بسیار زیاد نور مستقیم هستند و این ممکن است تا حد زیادی این روابط را تغییر دهد. الگوهای توزیع نور در انواع مختلف درخت میوه متفاوت است.
بهطورکلی، قسمت بیرونی کانوپی باعث جذب بخش زیادی از نور میباشد و این امر باعث کاهش نفوذ مقدار قابلتوجهی از نور به داخل کانوپی میشود. همین دلیل باعث به کار بردن روشهای تربیتی مختلف جهت توزیع نور بهتر به داخل کانوپی شده است.
این مطالعات نشان داده است که در کلیه سیستمهای تربیتی، سرعت نفوذ نور از اطراف تاج به داخل کانوپی درخت کاهش مییابد. معمولاً منطقهای که از نور کافی برای تولید کیفیت بالای میوه بهره میبرد در حدود ۱.۵ متری خارج از کانوپی به سمت بالای تاج درخت میباشد( در رقمهای پاکوتاه). سطح نور در کانوپی نیز با ارتفاع درخت از سطح زمین متفاوت است، زیرا لایههای بالایی برگ سایهای را در زیر درخت و با میزان مختلفی در طی روز ایجاد میکند.
تقریباً در تمامی سیستمهای تربیتی باغ، در اختیار قرار گرفتن کل نور برای گیاه مقدور نمیباشد. ازجمله دلایل این امر، نیاز به فضای بین ردیفها برای رفتوآمد تجهیزات و لزوم کاشت بافاصله مناسب جهت انجام کارهای باغبانی و تربیتی درختان میباشد: اگر درختان بسیار نزدیک به هم کاشت شوند، فقط لایههای بالایی کانوپی، نور را دریافت میکنند. در باغها بهصورت تجربی گزارششده است که بیش از ۸۰٪ جذب نور را تاج درخت انجام میدهد و مطمئناً میانگین آن برای باغهای صنعتی بسیار کمتر است. در بسیاری از موارد، باغهایی که دارای مدیریت خوب بودهاند، ممکن است ۵۰٪ نور موجود توسط تاج درخت جذب شود. در هلو، الگوهای روزانه فوتون فتوسنتزیک فتوسنتزی (PPF) جذبشده در چهار سیستم تربیت هلو در کالیفرنیا، که در تراکم کاشت متفاوت بود، اندازهگیری شده است.
PPF جذبشده در ساعات میانه روز (از ساعت ۹ تا ۱۵ ) برای کلیه سیستمهای تربیتی نسبتاً ثابت بود. در باغهای کاشت با تراکم بالا (۱۱۹۶ درخت در هکتار) و سیستم خطی (۹۱۹ درخت در هکتار) هر دو نور بیشتری نسبت به باغهای تراکم پایین کاشت (۹۱۹ درخت در هکتار) جذب کردهاند. تراکم ۲۹۹ درخت در هکتار حداقل نور را جذب میکند. سیستمهای KAC-V با تراکم کاشت بالا و تقریباً دو برابر کمتر نور را جذب کردهاند، اما هیچ سیستمی بیش از ۵۰٪ از نور موجود را جذب نخواهد کرد. همچنین برخی از محققان دریافتند که درختان سیبی که به شکل Y تربیت میشوند نور بیشتری نسبت به سیستمهای تربیتی دیگر جذب میکنند.
این سیستم تربیتی همچنین هلو را قادر به جذب نور بیشتر در این سیستم تربیتی میکند. برخی از محققان جذب نور را در سه سیستم تربیتی (شلجمی، وازیت و Y-trellis) را در تراکم تجاری استاندارد اندازهگیری کردهاند. Y-trellis از سال دوم دارای ۵۰ درصد جذب نور بیشتر میباشد و در برخی از فصول حدود ۸۰ درصد جذب نور انجام میگیرد.
کیفیت میوه
کیفیت میوه هلو به موقعیت آن در داخل کانوپی و تاج درخت بستگی دارد، زیرا میزان نور بر روی میوه و برگهای نزدیک میوه، تأثیر میگذارد. حساسیت هلو به نور در طول فصل متغیر است: استفاده از سایهانداز (Shade) در قسمت بالا تاج درخت در ۶ هفته قبل از برداشت محصول و اندازهگیری میزان جذب نور توسط میوه، امکان شناسایی سطح بحرانی نور را برای جنبههای مختلف کیفیت میوه هلو فراهم میکند.
تمایز جوانه گل
مقدار جذب نور زیاد در تاج میتواند موجب افزایش تراکم کانوپی ها شوند. در صورت بروز این مسئله، فرآیند تمایز جوانه گل ممکن است تحت تأثیر قرارگرفته و موجب تأثیرات منفی بر کیفیت عملکرد میوه خواهد داشت. سطح جذب بیش از ۷۰٪ از نور موجود برای باغات سیب نیز گزارششده است، اما چنین سطحی از توزیع نور به داخل تاج درخت برای ادامه بازدهی بالای میوه باکیفیت خوب کافی نیست.
سیستمهای مدرن تربیتی درخت
در مناطق تولید میوه در دنیا، محدودیتهای نسبتاً خاص محیطی، فنی، مدیریتی و اقتصادی ممکن است باعث انتخاب سیستمهای تربیتی شود و طراحی باغ را که تولیدکنندگان میتوانند انجام دهند را محدود کند. این محدودیتها روی انتخاب رقم، ریشه جهت پیوند، سیستم تربیت درخت و فاصله درخت تأثیر میگذارد و نتیجه آن چیزی است که بهطورمعمول بهعنوان مدیریت باغ تعریف میشود. پرورشدهنده موفق کسی میباشد که توانایی تطبیق تکنیکهای مختلف را برای تربیت و مدیریت درختان با شرایط اقلیمی محلی خود را داشته باشد.
به دلیل همین تنوع در اقلیمهای مختلف، میتوان گفت سیستمهای تربیتی هلو از چهار فرم اساسی درخت پیروی میکند، تنوع بسیار زیادی از هر یک از این فرمهای تربیتی وجود دارد که به نوع درخت (عادت رشد، جوانههای جدید، درختان پیوندی) بستگی دارد. کاشت با تراکم بالا هلو، نیاز به سازگاری و تغییر در سیستمهای تربیتی دارد، زیرا هر سیستم تربیتی بهطور ایدئال با یک تراکم خاص سازگار میباشد.
یکی از ویژگیهای متداول بسیاری از سیستمهای تربیتی باغ هلو با توجیه اقتصادی انتخاب میگردد، باغداران در تلاش هستند تا هر چه زودتر باغ را به مرحله تولید و بازده اقتصادی برسانند. اگر نهالهای قوی و تقویتشده کاشته شود، احتمال بالایی وجود دارد که از سال اول باردهی درخت شروع شود. این نهتنها راهی برای کاهش دوره غیر بارده در ابتدای کاشت باغ است، بلکه بهمنظور کنترل پتانسیل درختان نیز انجام میشود، بنابراین در مرحله رشد رویشی که درختان هلو تمایل به رشد بیشازحد دارند، بهترین زمان برای تربیت و فرم دهی درخت میباشد.
از طرف دیگر، زودرس کردن میوههای سردرختی بهطورمعمول موجب کاهش عمر باغ میشود. تراکم بالای کاشت درخت هلو در کشورهای جنوبی اروپا (ایتالیا، اسپانیا و فرانسه) بهصورت معمول و روتین تلقی میشود و این کار انجام میگیرد. بهتر است نهالهای مورداستفاده در باغات از نمونههای بسیار قوی، اصلاحشده و پیوند خورده استفاده گردد.
انواع سیستمهای تربیتی هلو
جامی (Open vase)
تربیت جامی درخت بیش از ۱۵۰ سال است که در باغهای تجاری انجام میشود. در سراسر جهان، این سیستم تربیتی احتمالاً یکی از پرطرفدارترین روشهای تربیتی دنیا میباشد. درختان با تربیت جامی در کالیفرنیا، ایالاتمتحده آمریکا معمولاً دارای سهشاخه اصلی است که هرکدام دارای دوشاخه ثانویه هستند. درختان بالغ نسبتاً قائم بوده و حدوداً ۴ تا ۵ متر طول دارند. در شرق آمریكای شمالی درختان جامی و اصلاحشده دارای سه تا شش شاخه اصلی و از برشهای نوک این شاخههای اصلی موجب توسعه عرضی و پهن شدن درخت(۲.۲ تا ۳.۲ متر) میشود. این تکنیک را میتوان در باغهایی با تراكم ۲۲۰ تا ۵۵۰ درخت در هكتار استفاده کرد.
تربیت جامی درختان، با حدود ۵۰۰ درخت در هکتار، مهمترین سیستم تربیتی درخت در اسپانیا، فرانسه و یونان میباشد. در اسپانیا انواع تربیت جامی شامل vaso Italiano ، vaso de plataformas و vaso Californiano میباشد. تفاوت اصلی در زاویه شاخههای اصلی و نحوه قرارگیری شاخههای فرعی میباشد. درختان با تربیت جامی ایتالیایی بهطور گستردهتر (پهنتر) تربیت میشوند و فاصله کاشت آنها بیشتر است، شاخهها جوری تربیت میشوند که افقیتر باشند. “vaso de plataformas” داراي شاخههاي اصلی افقیتر میباشد (۳۵ تا ۴۰ درجه ) و بر روی هر شاخه دارای سهشاخه فرعی میباشند. ویژگیهای ‘vaso Californiano’ دارای سهشاخه اصلی نسبتاً قائم (۱۵ تا ۲۰ درجه عمودی) است که هرکدام دارای دوشاخه ثانویه (فرعی) هستند.
در ایتالیا، تربیت جامی از دیرباز جزو محبوبترین سیستمهای تربیتی در مناطقی میباشد که جهت کاشت و رشد آنها شمالی و جنوبی بوده است. تربیت و هرس سنتی دیگر جواب گوی باغبانی امروزه نمیباشد. تراکم آن خیلی كم میباشد (۴۰۰ درخت در هكتار و شاید كمتر) و بهتبع آن بازده بهویژه در سالهای اولیه كم است. علاوه بر این، این سیستم نیاز به هرس دقیق دارد، که بسیار گران و وقتگیر میباشد. یک نوع از تربیت جامی که در برخی از مناطق ایتالیا پذیرفتهشده است، نوعی تربیت جامی به نام (delayed vase) میباشد. این درخت مبتنی بر پایه طبیعی درخت هلو است و تمام اصول مدرن هرس را رعایت میکند که شامل حداقل هرس هلو در سالهای اولیه، عدم سر برداری در اوایل کاشت، هرس و حذف میوه جهت کنترل قدرت درخت میباشد.
حفظ تاج درخت به مدت ۳-۴ سال موجب رشد شاخههای پایین بهصورت طبیعی میشود و درنتیجه بهصورت طبیعی تاج درخت باز میشود. در همین زمان، با تولید میوه، تاج درخت به بازده اولیه کمک زیادی خواهد کرد. هنگامیکه از نهالهای قوی برای کاشت استفاده میشود (نهالهای قوی نباید از ۵۰-۷۰ سانتیمتری از سطح زمین، شاخههای فرعی زیاد داشته باشند)، این درخت در سالهای اول و دوم نیاز به هرس بسیار کمی دارد. هرس تابستانی جهت تربیت درختان انجام میشود و برای حفظ پتانسیل چوب و شاخههای درون کانوپی باید در طول عمر باغ انجام شود. تعداد شاخههای حفظ شده ممکن است از چهار تا شش متغیر باشد، که در دو جهت حفظ میشوند. تراکم درختان در حدود ۵۵۰ درخت در هکتار است. در خاکهای فقیر، هرس جامی میتواند برای افزایش مقاومت به شرایط سخت و زنده ماندن استفاده شود . ارتفاع تاج تا زمین میتواند در فاصله ۲/۲ تا ۵/۵ متر از سطح زمین حفظ شود. درحالیکه این کار را با پیوند ارقام بارده مناسب بر روی ریشههای مقاوم مناسب (پای پیوند) و یا در محیطهای کم استرس عملکرد خوبی داشته باشد.
یک نوع هرس جامی که گاهی در ایتالیا و اسپانیا مورداستفاده قرار میگیرد بهاصطلاح “forma libera” یا شکل آزاد است. در این نوع هرس درخت در ۳ تا ۴ سال اول هرس شدید نخواهد شد، که باعث میشود خیلی زود به مرحله تولید و میوه دهی برسد، اما در صورت نیاز شدید به هرس، هرس بسیار سبک و کمی انجام خواهد شد. ازآنجاکه درخت شکل ظاهری بوتهای ایجاد میکند، در اغلب موارد برای فرم دهی جامی هرس سنگین انجام میشود، که باعث کاهش شدید عملکرد در سالهای اول پسازاین هرس اصلاحی میشود. بهطورکلی مزایای درختان بافرم جامی و مرکز باز در تعداد محدودی از درختان را در هکتار میتوان کشت کرد (که به کاهش هزینههای کاشت کمک میکند).
از کاستیهای این نوع هرس شامل کاهش عملکرد محصول در سالهای اول رشد خواهد بود (اگر درختان سر برداری شده باشند و یا در حین تربیت بهشدت هرس شوند)، کاهش مقاومت در برابر یخبندانهای نا به جا در زمان نهالی و درختان جوان که بیشتر مستعد به یخزدگی بوده و همچنین مشکل بیشتر در انجام برخی اقدامات کشاورزی مانند کاربردهای علفکش و علف زنی به دلیل گسترش شاخههای درخت میباشد.
هرس پالت
سیستمهای آموزش Hedgerow (پرچینی) بهصورت گسترده در دهه ۱۷۰۰ در باغهای فرانسه استفاده میشده است. Hedgerows در اوایل دهه ۱۹۰۰ در باغهای تجاری در ایتالیا معرفی شد، اما سیستم تربیتی مدرن پالتی توسط Baldassari (1950)، یک پرورشدهنده خلاق در فرارا (شمال ایتالیا) معرفی شد، که از فرم جامی سنتی و هرمی به این سیستم تربیتی تغییر یافت. معمولاً هرس پالت بر روی یک نهالهای قوی و مناسب انجام میگیرد که بدون هرس رهاشده باشند و در صورت هرس سنگین درخت دچار ضعف شدید میشود. ولی معمولاً درخت در سال اول بعد از کاشت بهطور آزاد (بدون هرس) رشد میکنند. اگر سرعت رشد کند و بهاندازه کافی نباشد، اولین لایه تاج نهال یا درخت را میتوان در اولین تابستان هرس کرد، در غیر این صورت این نوع هرس به سال رشد دوم موکول میشود.
شاخههای اصلی پایین تاج بسته بهسرعت رشد درخت، در سالهای دوم یا سوم رشد انتخاب میشوند. شاخهها با توجه به ارتفاع (حداقل کمتر از ۸۰-۱۰۰ سانتیمتر از سطح زمین یا نزدیکترین شاخه به زمین) و زاویه شاخه فرعی، بدون رعایت مدل هندسی انتخاب میشوند. انتخاب شاخهها در تابستان این مزیت را دارد که کار با آنها راحتتر است (اگر قبلاً خشبی نشده باشند) و عموماً منجر به انتخاب شاخههایی با زاویه بیشتر میشد. که این شاخهها پهنتر خواهد شد که ازنظر مکانیکی قوی خواهد بود و همچنین موجب کاهش رشد رویشی خواهد بود.
انتخاب و موقعیتیابی شاخههای فرعی ممکن است به زمان قابلتوجهی نیاز داشته باشد و یکی از بزرگترین اشکال این سیستم در مقایسه با سیستمهای مبتنی بر رشد آزاد را نشان میدهد. شاخهها بهوسیله طناب یا سیم به سیمهای داربست بسته و هدایت میشوند، که از درخت برای تربیت پشتیبانی میکند و از درخت را برای تشکیل ساختار پرچینی حمایت میکند. تعداد شاخهها، گاه به یک ردیف کاهش مییابد، و به سمت فضای بین درختان مجاور رشد کرده و بزرگ میشود. درختان با سیستم تربیت پالت در مقایسه با سایر سیستمها کندتر رشد میکنند، اگر در سال اول نهالها سر برداری نشوند، توسعه کانوپی مانند سایر سیستمهای تربیتی دیگر بسیار گسترده خواهد شد.
هرس شلجمی
هرچند این سیستم تربیتی برای هلو مناسب نمیباشد ولی برای برخی از ارقام هلو جهت برخی از مقاصد استفاده میشود. از دلایل اینکه این نوع هرس برای هلو مناسب نیستند این میباشد که در این سیستم هرس درختان بسیار بزرگ میشوند، مقاومت تنه و شاخههای درخت را در کانوپی کاهش میدهد، فرم درختان و ظاهر خود میوه بهراحتی حفظ نمیشود و این عوامل میتواند استفاده از این سیستم تربیتی را نفی کند. به همین دلیل از توضیح زیاد برای این نوع هرس برای هلو خودداری میکنیم.
تربیت درخت بهصورت Y شکل
برای تربیت درختان به شکل Y، درخت سر برداری میشود و فقط دوشاخه مناسب داربست اولیه حفظ میشود، که برای رشد عمودی بر روی سیم یا قیمهای تعبیهشده رشد میکنند. این سیستم برای تراکم زیاد، تا ۲۰۰۰ درخت در هکتار مناسب میباشد، اما معمولاً تراکم بین ۹۰۰ تا ۱۵۰۰ درخت در هکتار، با فواصل بین ۴/۴ تا ۵/۵ متر و فاصله ردیفی ۱.۲-۱.۵ متر انتخاب میشود. این شکل تربیت درخت برای اولین بار سالها پیش انجام و معرفی شد، اما مزیت آن برای میزان جذب نور بسیار زیاد موردتوجه قرارگرفته شده است.
این سیستم تربیتی تا دو برابر نسبت به تربیت شلجمی و تربیت جامی (۴۰٪ در مقابل ۲۰٪ پرتوی ورودی) به خاطر افزایش سطح برگ جذب نور انجام میدهد. یک نوع از این سیستم بهاصطلاح “V” معروف است، در این سیستم درختان بهصورت ردیفی کاشته میشوند، در امتداد ردیفها، بهگونهای هرس و تربیت میکنند که یک سایبان V شکل تشکیل میدهد و در این سیستم میتواند تراکم کاشت بسیار زیاد باشد و به ۲۰۰۰ درخت در هکتار نیز برسد. تراکم درختان بهطورمعمول بین ۹۰۰-۱۲۰۰ درخت در هکتار میباشد و درختان را حدود ۵.۵ متر ارتفاع حفظ میکنند. کانوپی A شکل با جهتگیری در ۶۰ درجه بهصورت اریب بر روی ردیفهای مجاور به سمت یکدیگر رشد مییابد(فاصله بین گشت).
Y-trellis مورداستفاده در جنوب ایتالیا از زاویه بیشتری در بین شاخهها برخوردار است (۴۵ درجه، در مقایسه با ۳۵ درجه برای دیگر نقاط) ، که اجازه میدهند در وسط ردیف یکراه مناسب به برای رفتوآمد ماشینآلات ایجاد شود و نور بهتری به وسط درختان تابیده شود. جذب نور در این سیستم ایتالیایی بیش از ۷۰% میباشد.
هدف از این نوع تربیت، محدود کردن رشد و حفظ باروری درختان باوجود اندازه کوچکتر از درختان معمول میباشد. این نوع هرس به تاتورا نیز معروف میباشد زیرا توسط نویسندگان “FsTatura” معرفیشده است. در بهار شاخههای گل دهنده و میوهدار تشکیل میشود. با استفاده از یک ریشه قوی (‘GF 677) به دلیل تراکم بالای درخت (۲۰۰۰ درخت در هکتار) این چرخه قابل حفظ میباشد. متوسط عملکرد برای باغ چهار تا پنجساله 18 تن در هکتار بوده، اما عملکرد در برداشت اول (سال سوم بعد از کاشت) ۱۴ تن در هکتار میباشد.
Y-trellis سیستم تربیتی میباشد که در باغات مکانیزه و کنترلشده در جنوب ایتالیا مورداستفاده قرار میگیرد. زیرا این نوع تربیت و کاشت با شرایط اقلیمی منطقه ایتالیا کاملاً سازگار میباشد. فاصله کاشت درختان کاهش مییابد (۵/۴ متر × ۵/۱ متر) و تراکم درختان نسبتاً زیاد است (حدود ۱۵۰۰ درخت در هکتار)، به این معنی میباشد میوه در این درختان زودرس شده و دارای بازده بالایی میباشد. بازده این نوع سیستم کاشت در جنوب ایتالیا تا ۳۰ تن نیز گزارششده است.
سیستم کاشت علفی (چمنزار)
باغ علفی یا چمنزار، در اصل توسط هادسون در سال ۱۹۷۱ انجام شد، یک باغ با تراکم فوقالعاده بالا (حدود ۱۰۰۰۰ درخت در هکتار) برای پوشش کامل زمین توسط سیب در نظر گرفته شد تا برداشت مکانیکی میوههای درختان بهراحتی انجام گیرد. چرخه تولید میوه هر دو سال یکبار انجام شد. با افزایش رشد رویشی و پس از برداشت میوه، درختان تحت یک هرس شدید (تاج برداری) قرار گرفتند. باغ علفزاری سیب ازنظر اقتصادی مقرونبهصرفه نبود زیرا درختان سیب هر دو سال یکبار تولید محصول میکردند.
کشت محافظتشده (تونلی)
این نوع کشت هلو در چند سال گذشته در جنوب ایتالیا بهطور گستردهای انجام میشود، جایی که شرایط آب و هوایی استفاده از تونلهای پیویسی (بدون گرمایش) جهت رشد بهره میبرند، بهویژه نهالهای ارقام حساس مورداستفاده قرار میگیرند. این نوع کاشت میوه میتواند سودهای بالایی را برای تولیدکننده به ارمغان آورد زیرا در اینگونه تولید، میوه تازه خارج از فصل به بازار عرضه میشود. امروزه بیشتر این صنعت در زیر تونلهایی قرار دارد که توسط قوسهای PVC پشتیبانی میشوند. سیستم کاشت آنها نیز بهصورت ردیفی بوده و تراکم درختان حدود ۱۵۰۰ درخت در هکتار کاشته شده و با سیستم کاشت Y تربیت میشوند.
از ارقام زودرس، مانند “Armking” به همراه ارقامی که نیاز سرمای پایینی دارند مورداستفاده قرار میگیرد، زیرا این امکان را میدهد که اولین برداشتها زودتر از موعد انجام گیرد. طبق این معیارها، یک رقم معمول جهت رشد در تونل، “Maravilha” است. ارقام کمعرض دارای شاخص باروری و درصد میوه دهی بسیار بالاتری به بقیه ارقام دارند که نسبتاً به سرما نیز مقاوم نیز میباشد. بهمنظور حفظ تمایز جوانههای گل ده و صفات کیفیت خوب میوه، نیاز به هرس دقیق تابستانی (هرس سبز) این درختان وجود دارد. اکثریت قریب بهاتفاق باغهای تجاری مبتنی بر سیستم تربیتی Y-trellis هستند.
تأثیر سیستم تربیت درخت و تراکم درخت بر عملکرد
تأثیر شکل درخت بر عملکرد
مقایسه اشکال مختلف برای ارزیابی عملکرد درخت، بهویژه ظرفیت سیستم برای تولید میوه پیش رس، یک ویژگی بسیار مهم در باغات میباشد. اغلب سیستمهای تربیتی که حداقل هرس اولیه را میطلبند بسیار زودرس هستند و تمایل به بازدهی و باردهی بالاتری در چهار تا شش بار برداشت خواهد داشت. بسیاری از آزمایشها این مزیت را برای سیستمهای طبیعیتر نشان دادهاند. شکل آزاد، که در ابتدا تقریباً بدون هرس است، همگی به هرس اولیه نیاز دارند و نسبت به سیستمهای تربیتی مانند شلجمی یا Y-trellis جهت برداشت زودرس هستند.
بالاترین بازدهی این سیستمها معمولاً به سالهای اول( ۴ تا ۶ برداشت ) سال محدود میشود. باید توجه داشت که بازدهی باغات با بالاتر رفتن سن باغ پایین میآید. کاشت درخت با تراکم کم در درختانی باتربیت جامی، عملکرد بیشتری در هر درخت رادارند، اما عملکرد کمتر از واحد سطح زمین در زیر سایبان یا در واحد حجم سایبان نسبت زیاد میباشد. در آزمایش دیگر فرم تربیت جامی و مرکز باز در تراکم کم (۳۷۰ درخت در هکتار) و در تراکم متوسط (۷۴۰ درخت در هکتار) مقایسه شد. در این دو روش تربیت اثر متقابل فرم درخت و تراکم درخت معنیدار نبود و شکل درخت تأثیر کمی بر عملکرد کلی داشت.
پرورشدهندگان درختان تربیتی شلجمی با سیستم تربیتی پالت کاشته شده در ۱۲۹۲ درخت در هکتار مقایسه کردند. سیستم تربیتی در اولین دوره ۴ ساله بر عملکرد کلی تأثیر نمیگذارد. Menzies (1988) تربیت پالت را با کانوپی متراکم انجام داد، هر دو سیسم تربیتی را در تراکم ۱۰۰۰ درخت در هکتار مقایسه کرد: پس از ۶ سال عملکرد کلی سیستم تربیتی شلجمی حدود ۲۵٪ بیشتر از حالت پرچینی بوده است. تیلور (۱۹۸۸) شش سیستم آموزش مختلف را با تراکم ۱۶۸۰ درخت در هکتار مقایسه کرد.
بازده در سال چهارم از بالاترین به پایینترین حالت به شرح زیر است: جامی> پرچینی بلژیکی> تاتورا > بادبزنی> شلجمی بوده است. در سیب، رابینسون (۱۹۹۷) نشان داد که اختلاف عملکرد بین سیستم تربیتی Y-trellis ، سیستم تربیتی بوتهای باریک و سیستم تربیتی پالت مربوط به جذب بهتر نور میباشد. فتوسنتز كل تاج درختان هلو بهطور خطی با میزان نوری كه به درون تاج درخت تابیده میشود ارتباط مستقیم دارد، صرفنظر از سیستم تربیتی. Y-trellis جذب نوری خیلی بیشتری داشته است، بالاترین میزان فتوسنتز و بالاترین بازده را در طی فصل برداشت را داشته است.بنابراین، سیستمهای تربیتی با تراکم کاشت یکسان، تفاوت زیادی در عملکرد در طول عمر باغ نشان نمیدهند. این تفاوت در باردهی ممکن است فقط در سالهای اول رشد محسوس باشد.
تأثیر تراکم کاشت بر عملکرد
برنامهریزی و تصمیم بر نوع هرس باید بر اساس تراکم کاشت درختان و شرایط باغ انجام گیرد. درنتیجه، درختان به ۲ سال یا بیشتر زمان نیاز دارند تا بتوانند فضای اختصاصیافته خود در باغ را پرکرده و رشد کنند، حتی در خیلی از مواقع درختان را هرس نمیکنند تا رشد درخت با سرعت بیشتری انجام شود. چندین آزمایش انجامشده بر روی تراکم درخت، متنوع بوده است. درحالیکه برخی از مطالعات پاسخ مثبت به عملکرد در افزایش تراکم کاشت را تائید میکنند، چندین نویسنده دریافتند که عملکرد در هکتار با تراکم اپتیمال موجب افزایش بازدهی میشود.
هزینه تهیه و خرید درختان بسیار زیاد است، با اضافه کردن بخش قابلتوجهی از کل هزینههای کاشت در باغات با تراکم بالا (خصوصاً برای ارقام اصلاحشده)، بهراحتی میتوان فهمید که تراکم تأثیر مهمی بر روی جنبههای اقتصادی کاشت تأسیس باغ هلو دارد. ازآنجاکه حداکثر بهرهوری از باغ تا زمانی که درختان بتوانند در فضای اختصاص دادهشده خود رشد کرده و مرحله رشد رویشی خود را تکمیل کنند، تولید تجاری و زیاد برای درخت امکانپذیر نیست، به همین دلیل زمان بیشتری را برای رسیدن به بلوغ کامل نیاز دارند.
کاشت درختان کوچک با تراکم بالا همراه با حداقل هرس موجب پیش رس شدن میوهها میشود. اما هنگامیکه درختان فضای اختصاص دادهشده خود را پر کنند، بازدهی محصول با میزان نوری که از آن عبور کرد، کم خواهد شد. به همین دلیل است که تقریباً در تمام آزمایشات افزایش عملکرد کلی باغ و افزایش تراکم درختان بعد از چند فصل اول رابطه ضعیفی وجود دارد. محققان پس از شش سال کشت دریافتند که بالاترین تراکم کشت با ۲۳۳٪ بیشتر از حالت استاندارد درخت در هکتار، تنها ۳۸٪ میوه بیشتر تولید میکند. این در حالی است که در سال دوم بعد از کاشت درختان با تراکم بسیار بالا ۱۴ تا ۲۰ تن در هکتار تولید انجام میشود که در مقایسه با سایر سیستمها ۵ تا ۱۱ تن در هکتار بوده است.
از سال چهارم به بعد، زمانی که باغات به رشد کامل خود میرسند، هیچ تفاوتی در عملکرد بین تمامی سیستمهای تربیتی وجود ندارد. سیستمهای تربیتی مبتنی بر کاشت با تراکم بالا، کاشت درختان قدکوتاه و کوچک مناسبتر هستند و بهطورکلی پتانسیل بازده اولیه بالایی دارند. بعد از رشد کامل درختان، این مزیت از بین میرود و خطر از دست دادن کامل تولید به دلیل رقابت بیشازحد بینگونهای درختان عاملی میشود که باید با دقت موردبررسی قرار گیرد. به دلیل تعامل بین رفتار درخت با شرایط محیط، تراکم ایدئال درخت با شرایط محیطی و سیستم تربیتی متفاوت خواهد بود. صرفنظر از سیستم تربیتی، در اکثر مطالعات عملکرد گزارششده معمولاً با افزایش تراکم به بالای ۱۰۰۰ درخت در هکتار نسبتاً جزئی بوده است.
نتیجهگیری
همانطور که در بالا گفته شد، انتخاب سیستم تربیتی، فاصله کاشتی را که درخت میتواند رشد کند را تعریف میکند و اغلب استراتژی تربیتی درخت را نیز تعریف میکند، یعنی دنبالهای از وقایع هرس تابستانه و زمستانه که منجر به رشد کامل درخت و سیستم تربیت درخت خواهد شد. درنتیجه، عملکرد ممکن است بهطور چشمگیری تحت تأثیر این دو عامل باشد، اما همیشه این افزایش عملکرد در تراکم بالای کاشت اتفاق نمیافتد. غالباً بازده در سالهای اولیه، صرفنظر از سیستم تربیتی، به نفع تراکم بالاتر کاشت است، اما بعد از رشد کامل ممکن است این اختلاف افزایش محصول از بین برود یا معکوس شود. محققان بعد از تحقیق ۴ ساله اول کاشت باغ، به این نتیجه رسیدند که باردهی و بازدهی کلی بالا فقط در سه سال اول باردهی مربوط به کاشت با تراکم بالا میباشد.
پس از ۹ سال، افزایش جمعیت و تراکم درختان از ۳۹۷ به ۱۱۵۷ درخت در هکتار (۲۹۰٪) منجر به افزایش فقط ۱۲٪ عملکرد کلی میوه در هکتار میشود. افزایش هزینههای هرس و نگهداری در تراکم بالای کاشت نیز بالاتر بوده است. باغداران و محققان به این نتیجه رسیدند که توجیه کاشت تراکم بالای درختان در سالهای ابتدایی میباشد، اما تراکم بالای کاشت توجیه اقتصادی کمی در طول عمر باغ خواهد داشت. افزایش تراکم درخت میتواند در تراکمهای بسیار کم اثرات مفیدی داشته باشد، زیرا در این فاصلههای وسیع، زمان لازم برای تأمین فضای اختصاص دادهشده به درخت بسیار طولانیتر است و بنابراین عملکرد باغهای با تراکم بالای کاشت برای دورههای طولانیتر برتری خواهد داشت.
مزیت اصلی تراکم بالای کاشت نسبت به سیستمهای کم تراکم این است که فضای باغ بهسرعت پر میشود. این عمل موجب آن میشود که ازلحاظ زمانی و مقدار باردهی باغهای جوان بهبود یابد. محققان سیستم تربیتی KAC-V (909 درخت در هکتار) را با سیستم تربیتی جامی (۲۹۸ درخت در هکتار) مقایسه کردند.
بازده کلی برای ۳ سال اول حدود ۴۴ تن در هکتار برای KAC-V و ۲۴ تن در هکتار برای جامی بوده است، اما پس از ۸ سال بازدهی به ترتیب ۲۲۴ و ۱۹۰ تن در هکتار میشود. بنابراین، افزایش عملکرد به دلیل تراکم زیاد درخت موقتی است و توجیه اقتصادی چنین سیستمهایی ممکن است به هزینه خرید درختان و ارزش ارقام کشت بستگی داشته باشد. استراتژی تربیتی، که نتیجه انتخاب سیستم تربیتی درختان میشود، میتواند تأثیر زیادی بر بهرهوری بهویژه در سالهای اولیه که دارای بحران اقتصادی میباشد، داشته باشد. استراتژی تربیتی بدون هرس در سالهای اولیه این موضوع را نشان بهخوبی نشان میدهد.درختان با سیستم تربیت جامی معمولاً در اولین سال کاشت به حال خود گذاشته میشوند و این باردهی و بازده قابل توجیه نخواهد داشت.
روندی که در آینده پیش خواهد رفت
محققان و تولیدکنندگان تجاری سیستمهای تربیتی باغ هلو را بهطور گسترده مورد ارزیابی قرار دادهاند. اگر ارقام جدید و پایههای اصلی با استفاده از سیستمهای تربیتی جهت تنظیم رشد رویشی درخت هلو اصلاح نشوند و در دسترس زیاد قرار نگیرد، باغها در آینده از سیستم کاشت با تراکم کم یا متوسط پیروی خواهند کرد. رایجترین سیستمهای تربیتی درخت (یعنی جامی و مشتقات آن در نیمکره غربی و در قسمتهای زیادی از اروپا استفاده میشود، روش پرچینی و Y-trellis در برخی از کشورهای اروپایی) ادامه خواهد یافت. مطمئناً، استراتژیهای تربیتی و مدیریتی برای برطرف کردن نیاز به بهبود محصولات باغی، برای کاهش بار اقتصادی رشد هلو در سالهای اولیه در کشورها، تحولات خود را ادامه خواهند داد. میتوان انتظار داشت که سیستمهای تربیتی باغ هلو در مناطق مختلف جهان متفاوت خواهد بود و این نشاندهنده شرایط اقتصادی و فناوری در مناطق مختلف است.
عوامل بسیار مهمی در انتخاب رقم جهت احداث باغ شامل عوامل فیزیولوژیکی و روش باغ داری میباشد. تجربههای قبلی، هزینه و در دسترس بودن زمین، نیروی کار ماهر، مالکیت زمین و تجهیزات قبلی مطمئناً عوامل بسیار مهمی جهت اخذ بهترین تصمیم هستند. در صورت در دسترس بودن زمین نسبتاً ارزان و کاشت مساحتهای زیاد میتواند درآمد باغ را افزایش دهد. از طرف دیگر، زمین جهت احداث باغ بسیار گران میباشد. بیشتر کشورهای درحالتوسعه با صنایع تبدیلی هلو در نیمکره جنوبی واقعشدهاند و کشاورزان قیمت عمدهفروشی بالایی را برای میوههای تازه صادرشده به کشورهای توسعهیافته در خارج از فصل خود به دست میآورند. زمین و نیروی کار هم در دسترس و هم ارزان میباشد، اما نیروی کار غیر ماهر هستند.
باغهای کوچک در اکثر کشورهای اروپایی بر صنعت هلو حاکم هستند و صاحبان باغ هلو اکثر کارهای جاری باغ را انجام میدهند و به پرورش این درختان بهصورت حرفهای علاقهای نشان نمیدهند زیرا هزینههای نگهداری بسیار بالا میباشد.
در کشور ما کاشت و تربیت درختان هلو نیز بهصورت گسترده انجام نمیگیرد و تحقیقات بسیار کمی در مورد پایههای هلو و پیوند این درختان صورت گرفته است. این درخت به دلیل عمر بسیار کم نسبت به سایر درختان مثمر دیگر مانند سیب و گلابی کمتر مورداستفاده قرار میگیرد.
درود بر شما.باغچه ای دارم ۴۰۰۰ متر حدود ۳۰۰درخت سرد سسیری .هرساله کود ۲۰۲۰۲۰ بهار چال کود میکنم اما آنچنان ثمری دریافت نمیکنمبخصوص سیب ها وزردالو.ضمنا در باغ از علف هرزی بنام مور رنج مبرم اگر امکان داره راهنمایی بفرمایید ممنون خواهم شد
سلام
برای دریافت برنامه تغذیه ای به شماره ۰۹۱۲۹۴۰۵۰۴۸ در واتساپ درخواست برنامه کودی ارسال کنید.
برای کنترل علف هرز باید به نحوی از علفکش استفاده شود که علف کش به هیچ نحوی با درختان تماس نداشته باشد. استفاده از علف کش تماسی پاراکوآت یا علفکش سیستمیک گلیفوزیت.