بیماریها، آفات و علفهای هرز کلزا
مقدمه ویژگیهای خاص گیاه کلزا از جمله میزان روغن، پروتئین و کنجالۀ موجود در آن این گیاه را به یکی از منابع مهم در صنایع غذایی تبدیل کردهاست. کشت کلزا در کشور با توجه به نیاز آبی اندک و سازگاری با اقلیمهای متفاوت فواید بسیاری دارد. برای دستیابی به بهترین عملکرد و بیشترین محصول علاوه […]
مقدمه
ویژگیهای خاص گیاه کلزا از جمله میزان روغن، پروتئین و کنجالۀ موجود در آن این گیاه را به یکی از منابع مهم در صنایع غذایی تبدیل کردهاست. کشت کلزا در کشور با توجه به نیاز آبی اندک و سازگاری با اقلیمهای متفاوت فواید بسیاری دارد. برای دستیابی به بهترین عملکرد و بیشترین محصول علاوه بر رعایت شرایط و نیازهای کاشت، شناخت مواردی مانند بیماریها و آفات نیز که گیاه کلزا را تهدید میکنند ضروری است. شناخت عوامل تهدیدکنندۀ زراعت کلزا میتواند در کنترل و کاهش آثار مخرب آنها بر روی محصول بسیار مؤثر باشد.
فهرست محتوا این مقاله
بیماریهای کلزا
پوسیدگی سفید ساقه Sclerotinia sclerotiorum
این بیماری با نامهای پوسیدگی نرم پنبهای، کپک سفید و پوسیدگی اسکلروتینیایی نیز شناختهمیشود. ظهور این بیماری از استانهای گلستان، مازندران، گیلان و اردبیل گزارش شدهاست. پوسیدگی سفید Sclerotinia مشکلی جدی در تولید کلزا در زمان گلدهی است. زمان گسترش این بیماری اواخر فصل است و نخستین علائم قابلرؤیت در دورۀ گلدهی رخمیدهند. این بیماری در شرایط خنک و مرطوب گسترش مییابد. عفونت زمانی رخمیدهد که گلبرگهای افتاده با ساقۀ اصلی تماس پیداکنند و اسپورهای مرده روی گلبرگها جوانه بزنند.
ضایعات سفید این بیماری در اطراف عفونت اولیه ایجاد میشوند سپس بهصورت قارچ سیاهرنگ از درون و بیرون ساقه رشدمیکنند. پژمردگی ناگهانی و خشکشدن زودرس گیاهان معمولاً از اولین علائم قابلرؤیت است. از آنجایی که این بیماری در محصولات دیگر نیز وجود دارد باید بروز آن در کلزا بهدقت مورد بررسی قرارگیرد. برای جلوگیری از این آلودگی باید از کاشت کلزا در زمینهایی که پیش از این سایر میزبانهای این بیماری مانند سویا، آفتابگردان و لوبیا در آنها کشت شدهاست، خودداری شود. دامنۀ میزبانی این بیماری بسیار وسیع است و بیشتر در دولپهایها و پهنبرگها (مانند آفتابگردان، کلزا، کلم و کاهو) دیدهمیشود.
علائم دیگر این بیماری شامل لکههای خاکستری روی برگها و زودرسی بوتههای بیمار است که بهصورت منطقهای در مزرعه دیدهمیشود. در این بیماری ضایعات سختی شبیه به دانۀ تسبیح بر روی ساقه تشکیلمیشود که در نهایت در خاک میافتند و به منبع آلودگی سال بعد تبدیلمیشوند. این آلودگی میتواند ۷ تا ۸ سال در خاک زندهبماند. هرگاه آبوهوا بهمدت ۱ تا ۲ هفته بهصورت مرطوب باقیبماند با جذب رطوبت خاك اسكلروتینیا جوانهزده، اجسام نازكی شبیه به قارچ بهنام آپوتیشا تولیدمیكند . آپوتیشا حدود ۵/۴ تا ۹ سانتیمتر طول دارد و میلیونها اسپور هوایی تولیدمیكند .
کنترل زراعی این آلودگی شامل تناوب ۳ تا ۴ ساله با ارقام غیرحساس، دفنکردن بقایای گیاهی پس از برداشت، مدیریت تاریخ کشت و تراکم بوته و تغذیۀ مناسب کودی است. در شرایط مرطوب و مراحل حساس رشد گیاه استفاده از قارچکشهای بنومیل، فولیکور و اپیرودیون توصیهمیشود.
ساق سیاه Leptosphaeriamaculance
این بیماری بذرزاد است و خسارتزاترین بیماری کلزا در استرالیا، کانادا و آلمان بهشمار میرود. این بیماری در ایران از استانهای مازندران و گلستان در سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۱ اولین بار گزارش شدهاست. علائم این بیماری بهصورت لکههای گرد تا نامنظم با مراکز سفید تا خاکستری با حاشیۀ بنفش بر روی برگها ظاهر میشود. این لکهها نقاط سیاهرنگی در مرکز دارند. این قارچ از طریق دمبرگ به ساقه رفته، لکههای کشیده و بیشکل سفید تا خاکستری و سپس قهوهای که در نهایت به شانکر منجرمیشود، ایجادمیکند. حملۀ قارچ به گلآذین باعث سوختگی گلها (بلایت) شده، غلافها آلوده میشوند و روی آنها زخم ایجادمیشود و نهایتاً به تولید بذرهای چروکیده منجر میشود که ممکن است جوانه نزنند.
دو نوع بیماری ساق سیاه در كلزا وجود دارد: گونۀ ضعف (غیر بیماریزا) و گونۀ سمی (بیماریزا). گونۀ بیماریزا پوسیدگی عمیقی در ساقۀ گیاه در نزدیكی خاك ایجاد میکند. این پوسیدگی قدرت رویش گیاه را كاهش داده، ممكن است باعث ایجاد حفره در گیاه شود. گونۀ بیماری زای آن در سال ۱۹۹۱ برای اولین بار در ایالت داكوتا در فصل زراعی در ۲۳ مزرعه كلزا یافت شد. ساق سیاه قارچی است كه اسپورهای آن بهوسیلۀ باران و وزش باد یا بذر آلوده انتقال مییابند. واریتههایی از كلزا وجود دارند كه به این نوع ساق سیاه مقاومند. عموماً گونۀ آرژانتینی مقاومت بیشتری به این بیماری از خود نشان میدهد و واریتۀ لهستانی به این بیماری حساستر است .
مبارزۀ زراعی این بیماری شامل کشت ارقام مقاوم، ازبینبردن بقایای گیاهی با سوزاندن یا شخم عمیق، غرقابکردن مزرعه بهمدت ۱۰ روز، کاشت بذرهای ضدعفونیشده و تناوب ۲ تا ۳ ساله با گیاهان غیرمیزبان بهویژه غلات است.
برای کنترل شیمیایی این بیماری میتوان از بنومیل، فلوتیریافول (بهصورت گرانول بهمقدار ۲ کیلوگرم در هکتار) و ضدعفونی بذرها با قارچکش استفاده کرد.
سفیدک داخلی Peronospora parasitica
این بیماری بهصورت محدود از استان گلستان گزارش شدهاست. علائم این بیماری شامل لکههای زرد تا خاکستری نامنظم و زاویهدار است که حالت موزائیکی به برگ میدهند. ضحیمشدن دمبرگ بارزترین علامت این بیماری است. ضایعات این آلودگی بر روی ساقه و کپسول نیز دیدهمیشوند. کنترل این بیماری شامل رعایت صحیح اصول زراعی، استفاده از بذرهای سالم، حذف بقایای گیاهی و استفاده از سموم متداول است.
آفات کلزا
بسیاری از حشرات ممکن است در مراحل مختلف رشد به کلزا حملهکنند. در ایران ۲۶ گونه آفت از مزارع کلزا گزارش شدهاست. از استان گلستان بزرگترین قطب تولید کلزا در ایران بیش از ۲۰ گونه آفت گزارش شدهاست. احتمالاً بیشترین خسارت آفات مربوط به کک است.
ککها
ککها سوسکهایی بهرنگ سیاه براق، سبز، قهوهای یا آبیتیرهاند که ۲ تا ۳ میلیمتر طول دارند. دو گونه از ککها بهنامهای Phyllotreta corrugate و Psylliodes cuprea فراوانی بیشتری دارند. حشرات ماده در حدود ۳۵ تا ۷۰ تخم در نواحی ریشه میگذارند. لاروها در بافت ریشه نفوذ میکنند. حشرات بالغ برگها را سوراخ میکنند و در پاییز در مرحلۀ ۴ تا ۶ برگی کلزا بیشترین خسارت را به مزرعه وارد میآورند
جمعیت بالای این آفت با تغذیه از جوانههای مرکزی باعث خشکشدن و ازبینرفتن گیاهچه میشود. لاروها از ریشه تغذیه میکنند و تنها در تراکم بالا خسارت وارد میکنند. خسارت این آفت با دستکاری زیاد خاک در سیستمهای سنتی افزایش مییابد. آبوهوای گرم، آفتابی و خشک نیز خسارت تغذیهای این آفت را تشدید میکند.
کنترل زراعی این حشره شامل تناوب کشت گندم یا جو با کلزا، کاشت زود هنگام، عمق مناسب کاشت، ازبینبردن بقایای گیاهی و ضدعفونی بذر با حشرهکش سیستمیک (گائوچو) است. آبیاری درمراحل اولیۀ رشد گیاه نیز باعث تسریع گذار از مرحلۀ حساس گیاه میشود.
کنترل شیمیایی ککها بهوسیلۀ تلههای چسبی که در ارتفاع ۲۰ سانتیمتری نصبمیشوند، انجاممیشود. این آفت ابتدا در حواشی مزرعه ظاهرمیشود و سپس به داخل مزرعه حملهمیکند. هنگامی که ۲۰ تا ۲۵ درصد برگهای کولتیدونی دچار خسارت شدند مبارزۀ شیمیایی ضروری است. حشرهکشهای دیازینون (۶۰درصد) بهمقدار ۱ در هزار و کونیفیدور (۳۵ درصد) بهمقدار ۵/۰ در هزار در این مرحله استفاده میشوند.
سوسک منداب Chrysomelidae
حشرۀ بالغ این آفت ۸ تا ۱۰ میلیمتر طول دارد و به رنگ قهوهای_قرمز است. بالپوشها هریک دو نوار سیاهرنگ دارند که یکی در کنارۀ بیرونی و دیگری در کنار بالپوش دیگر قراردارد. لارو این آفت ۳ جفت پای سینهای دارد و طول آن ۱۰ تا ۱۲ میلیمتر است. سر لارو سیاهرنگ است و پشت آن خاکستریتیره و شکم به رنگ زرد است. این حشره بهصورت تخم در خاک زمستانگذرانی میکند.
در بهار لاروها از خاک خارج میشوند و از پارانشیم برگ تغذیهمیکنند. لاروها ۴ سن دارند و در خاک شفیره میشوند. حشرۀ بالغ برای تابستانگذرانی بهحالت دیاپوز در عمق ۱۵ تا ۲۲ سانتیمتری خاک بهسرمیبرد. این حشره در سال ۱ نسل دارد. این آفت در حالت بلوغ و لاروی از برگ گیاهان خانوادۀ چلیپائیان بهخصوص کلزا، شلغم و ترب تغذیهکرده، تنها برگها را باقیمیگذارد.
شخم عمیق و آبیاری در کاهش جمعیت آفت خصوصاً در زمستان مؤثر است. زمان مبارزه با ظهور و مشاهدۀ اولین حشرات بالغ و لاروهای سنین اولیه با سمومی که برای کلزا استفاده میشود (دیازینون ۵/۱ تا ۲ لیتر در هکتار و کلرپیریفوس ۲ تا ۵/۲ لیتر در هکتار) انجاممیشود.
شتهها
شتۀ مومی کلم Brevicoryne brassica
این حشره خاکستری و یا سبزرنگ است و ۶/۱ تا ۸/۲ میلیمتر طول دارد. این حشرات کلونیهای متراکم دارند که همواره با موم سفید پوشیدهشدهاست.
شتۀ شلغم Lypaphis erysimi
این حشره زرد تا سبز زیتونی است و ۴/۱ تا ۴/۲ میلیمتر طول دارد. کلونیهای این گونه نیز متراکم است.
شتۀ سبز هلو
این آفت زرد تا سبز کمرنگ و یا صورتی و قرمز است. طول بدن این حشره ۲/۱ تا ۴/۲ میلیمتر است و روی شکم شتههای بالغ لکههای سیاه وجود دارد.
شتهها به برگ، ساقه، غنچه و غلافهای در حال رشد حملهمیکنند و با مکیدن شیرۀ سلولی باعث کاهش شدید رشد و تغییر شکل آنها میگردند. بیشترین خسارت این آفت در مرحلۀ غنچه و گلدهی ایجادمیشود و موجب بدشکلی گل و غلاف و تشکیلنشدن دانه در غلاف میشود. علائم وجود شته بهصورت تغییر شکل و رنگ اندامها، کوتولگی و کاهش فاصلۀ میانگرهها، دیررسی و افزایش حساسیت به سرمای زمستانه دیدهمیشود. کوتولگی در اثر توکسینهایی که شته در زمان تغذیه وارد بافت گیاه میکند، ایجادمیشود و ممکن است حتی پس از کنترل شته و تا انتهای فصل نیز بوتههای صدمهدیده کوتاههر از گیاهان سالم باشند.
شته با تولید عسلک موجب تشکیل دوده روی اندامهای گیاه و کاهش فتوسنتز و ضعف گیاه میشود. شته همچنین ناقل برخی از بیماریهای ویروسی است. حساسترین مراحل آلودگی کلزا به شتۀ مومی، مرحلۀ ۴ تا ۶ برگی، تشکیل ساقه، غنچه و غلافهای اولیه است. شتهها در ابتدا در پشت برگها تجمعمیکنند و با ظهور ساقۀ گلدهنده و جوانهها به آنها حملهمیکنند. این حشرات از اواخر زمستان تا اواسط فروردین طغیان میکنند و جلوی رشد گیاه را میگیرند.
کنترل زراعی شتهها شامل تناوب کشت مناسب با گیاهان غیرمیزبان، کنترل علفهای هرز، کشت زود هنگام، استفاده از ارقام زودرس و کاشت ارقام مقاوم است. در ایران ارقام اکاپی و ساریگل (pf) و هیبریدهای هایولا ۳۰۸ و ۴۰۱ نسبتاً به شتۀ مومی مقاومند. ارقام طلایه و سرز حساسند و رقمهای لیکورد و SLMO46 نیمهحساس گزارش شدهاند.
انواع کفشدوزک (coccinnella septempunctuna)، مگسهای سیرفید (Episyrphus balteatus)، بالتوریها (Chrysopela carnea) و زنبورهای پارازیتوئید (Diaeretiellaarapae) در کنترل بیولوژیک شتهها نقش دارند.
کلزا باید هر دو هفته یکبار و با مشاهدۀ آفت هر هفته پایش شود. آستانۀ مبارزه شامل ۲ شته در هر بوته در زمان گیاهچه، ۵ شته به ازای هر برگ در مرحلۀ روزت، ۲۰ درصد سرها (ساقههای گلده) در مرحلۀ غنچه و مشاهدۀ یک کلونی در هر مترمربع است. کنترل شیمیایی شتهها شامل سموم پریسیکارپ (شتهکش اختصاصی که روی دشمنان طبیعی کم خطر است به میزان ۵/۰ تا ۱ کیلوگرم در هکتار)، پیمتروزین (شتهکش اختصاصی بهصورت پودر ۲۵% یک کیلوگرم در هکتار و بهصورت گرانول ۵۰% نیم کیلوگرم در هکتار)، ایمیداکلوپراید (۵/۰ لیتر در هکتار)، فلونیکامید (۲ در هزار)، دیازینون (۱ تا ۵/۱ در هزار) و تیومتون (۱ تا ۵/۱ در هزار) است.
از آنجا که حملۀ شتهها از حاشیۀ مزرعه و بهصورت لکهای میباشد، بهتر است مبارزه در لکههای آلوده صورتگیرد تا دشمنان طبیعی کمتر ازبینبروند. ضدعفونی بذرها بهمدت سه هفته نیز میتواند گیاهچههای کلزا را در برابر شتهها مصون نگهدارد ( گائوچو بهمیزان ۱۲ تا ۱۴ گرم و کروزر بهمیزان ۷ تا ۱۰ میلیلیتر در ۱ کیلوگرم بذر).
سرخرطومی ساقۀ کلزا Curcalionidae
این حشره به طول ۳ تا ۴ میلیمتر و بهرنگ سفید مایل به خاکستری است و خرطومی خمیده، نازک و بلند دارد. لارو این آفت سفیدرنگ است و ۴ تا ۶ میلیمتر طول دارد. تخمهای این حشره به رنگ سفید است و در سوراخهای روی ساقه و غلاف دیدهمیشود. علائم اولیۀ خسارت این آفت بهصورت تخمریزی در قسمتهای پایین ساقه و روی بافت گیاه است. در طول زمستان لاروهای سنین اول و دوم معمولاً از دمبرگ و گلبرگ اصلی تغذیهمیکنند اما از سن سوم وارد ساقۀ اصلی و طوقه میشوند. خسارت این آفت به بافت ساقه بهصورت قسمتهای نرم و فاسدشده دیدهمیشود. درون ساقه حالت اسفنجی پیدامیکند و بافت ساقه در محل تغذیۀ آفت شکننده میشود.
خسارت لارو عمدتاً در غلاف یا ساقه دیدهمیشود. حشرات بالغ از گلها تغذیهمیکنند. خسارت به طوقه باعث میشود بوته در اثر وزش باد و سنگینی غلاف ورسکرده، شاخههای جانبی زیادی تشکیلدهد. خسارت این آفت در طوقه شرایط ورود بیماریها را فراهممیکند. غلافهای آسیبدیده زودتر میرسند و دانهها ریزش پیدامیکنند.
کنترل زراعی با استفاده از ارقام مقاوم، کشت گیاهان تله در حاشیۀ مزرعه زودتر از واریتۀ اصلی و استفادۀ متعادل از کودهای نیتروژن و سولفوردار انجاممیشود (دورۀ لاروی با افزایش سطح نیتروژن افزایش مییابد). در اروپا آستانۀ اقتصادی ضرر این آفت ۲۰ تا ۳۰ عدد سرخرطومی در هر ۱۰ تورزدن در مرحلۀ گلدهی است. استفاده از تلههای زردرنگ حاوی آب و مشاهدۀ یک حشره بهازای هر ۵ بوته و نیز مشاهدۀ حشرات بالغ و تخمریزی روی بیش از ۲۰ درصد بوتهها کنترل شیمیایی را ضروری میکند. حشرهکش کلرپیریفوس بهمیزان ۲ لیتر در هکتار، تیاکلوپراید ۳ لیتر در هکتار و دیازینون ۱ لیتر در هکتار در این شرایط مورد استفاده قرارمیگیرد.
سوسکهای گلخوار Scarabidae
دو گونه به نامهای سوسک گلخوار بور (Epicometis hirta) و گلخوار سیاه (Oxythyrea cinctella) فراوانی بیشتری دارند. گلخوار بور سیاه مات است و کرکهای متراکم زرد روشن دارذ. بالپوشهای این حشره نقاط سفید کوچکی دارد و روی گردۀ آن یک برجستگی است. لاروهای این حشره در خاک زندگی میکنند و از منابع گیاهی پوسیده تغذیهکرده، خسارت چندانی ندارند. حشرات کامل از اجزای گلها تغذیهمیکنند و در جمعیت بالا باعث کاهش عملکرد میشوند اما در بیشتر موارد جمعیت بهحدی نیست که مبارزه را توجیهنماید. این آفت در سالهای خشک خسارت بیشتری وارد میکند. بیشترین خسارت در پایان دورۀ گلدهی رخمیدهد. آلودگی در حاشیۀ مزارع بیشتر است.
آستانۀ خسارت اقتصادی برای این آفت تعیین نشدهاست. کنترل زراعی این آفت شامل شخم زمین در اواخر پاییز و یا اواخر زمستان برای جلوگیری از زمستانگذرانی حشرات کامل و نصب تلههای تشت آبیرنگ (حاوی آب صابون) به منظور شکار حشرات بالغ است. در صورت بروز خسارت، استفاده از حشرهکشهای کمخطر نظیر تیاکلوپراید و فوزالن پیشنهاد میشود.
سوسک گردهخوار کلزا Nitidulidae
حشرۀ بالغ ۵/۱ تا ۷/۲ میلیمتر طول دارد و بهرنگ قهوهای متمایل به سیاه است که سطح پشتی آن بر اثر تابش نور به رنگ سبز براق دیدهمیشود. این آفت در سال ۱ نسل دارد. حشرات بالغ این آفت به رنگ زرد تمایل دارند و معمولاً بهصورت گروهی از خانوادۀ چلیپائیان بهخصوص کلزا تغذیهمیکنند. در صورت بستهبودن گل، قاعدۀ گل را میجوند و بر روی آن سوراخی ایجاد میکنند و در آن تخممیگذارند. لاروها درون غنچهها و گلها رشدمیکنند. کلزا در مرحلۀ غنچهدهی نسبت به خسارت آفت حساسیت بیشتری از مرحلۀ گلدهی دارد. اگر جمعیت آفت زیاد باشد، غنچهها ازبینرفته، گلها نارس و عقیم میشوند.
کنترل زراعی سوسک گردهخوار شامل کاشت زود هنگام، کشت ارقام زودرس و کاشت گیاهان تله (مانند آفتابگردان، گل جعفری و…) در حاشیۀ مزرعه است.
آستانۀ خسارت این آفت وجود ۲ تا ۳ عدد حشرۀ بالغ روی هر بوتۀ کلزا در مرحلۀ غنچهدهی است. در صورت بروز خسارت در مرحلۀ غنچهدهی که ۷۰ تا ۸۰ درصد گلها بازنشدهاند، استفاده از حشرهکشهای کم خطر مانند تیاکلوپرابد و یا فوزالن توصیهمیگردد.
کرم مفتولی Elateridae
حشرات کامل ۸ تا ۱۱ میلیمتر طول دارند و قهوهای مایل به زرد هستند. لاروها زرد مایل به قهوهایاند و بدنی کشیده و سفت دارند. دورۀ لاروی این آفت ۲ تا ۴ سال طول میکشد. لاروها از دانه، گیاهچههای جوان و بخشهای زیرزمینی گیاه تغذیهمیکنند و موجب پژمردگی، مرگ گیاه و لختشدن منطقهای مزرعه میشوند. لاروهای این حشره از آفات مهم خاکزی در مرحلۀ گیاهچهای تلقیمیشوند. خسارت در مزارع دیم بهخصوص بعد از گندم زیاد است اما اغلب بهصورت لکهای است. خاکهایی با مقادیر بالای هوموس و بقایای گیاهی برای زندگی و رشد آفت مناسب است.
کنترل زراعی کرم مفتولی شامل تناوب کشت، تاریخ صحیح کاشت، ضدعفونی بذر با گائوچو یا کروزر و شخم یا دیسک زمین در اواخر بهار و اوایل تابستان پس از برداشت محصول گندم و یا کلزا میشود. برای جلوگیری از خسارت و کاهش تعداد بوته در مترمربع ضمن مدیریت کاه و کلش محصول سال قبل، بهتر است مقدار بذر در واحد سطح افزایش یابد و با کوددهی موجبات تسریع رشد کلزا فراهم شود.
کنترل شیمیایی این آفت با پایش میزان آلودگی صورت میگیرد. از تلۀ طعمهای پیش از کاشت برای تعیین تراکم و جمعآوری لاروها استفاده میشود. تراکم ۱ تا ۲ لارو در تله آلودگی متوسط و بیش از ۲ عدد نشانۀ آلودگی بالاست. کربوفوران ۵ درصد (۵/۱ کیلو در هکتار)، دیازینون گرانول ۱۰ درصد (۱۰ کیلو در هکتار) و کلرپیریفوس گرانول ۵ درصد (۲۰ تا ۲۵ کیلو در هکتار) برای کنترل شیمیایی این آفت مورد استفاده قرارمیگیرد.
کنترل بیولوژیک این آفت توسط دشمنان طبیعی آن یعنی کلاغ، سار و سوسکهای کارابیده صورت میگیرد.
سفیدۀ کلم Pieridae
طول بدن این حشره ۲۰ و عرض بدن با بالهای باز به ۶۰ تا ۷۰ میلیمتر میرسد. هر دو حشرۀ نر و ماده در حاشیۀ بال رویی یک لکۀ تیره دارند. حشرات ماده دو نقطۀ سیاهرنگ در بال جلویی دارند. لارو این آفت با بدن پرزدار بهرنگ زرد مایل به سبز است و ۶۰ میلیمتر طول دارد. لاروها از برگ و در مواردی ساقه و غلاف کلزا تغذیهمیکنند. تراکم سفیدۀ کلم در مزارع کم است و خسارت آن ناچیز است.
تاکنون خسارت اقتصادی و مبارزۀ شیمیایی با آن در مزارع گزارش نشدهاست. این آفت در نیمۀ دوم فروردین دیدهمیشود. این حشره در مراحل مختلف تخم، لارو و شفیره دشمنان طبیعی دارد. یکی از مهمترین پارازیتوئیدهای لارو زنبور Apantelesglomeratus است که تخمهای خود را درون بدن لارو میگذارد. تخمها درون بدن لارو تفریخ میشوند و از محتویات بدن لارو تغذیهمیکنند.
شبپرۀ پشت الماسی Plutella xulostella L.
این آفت یکی از شایعترین و مضرترین آفات خانوادۀ چلیپائیان در اغلب کشورهای جهان است. این آفت در سال ۱۳۷۸ در استان تهران طغیان کرد و خسارات فراوانی برجای گذاشت. این آفت در سالهای خشک میتواند مشکلساز شود. لاروها زرد کمرنگ تا سبز روشنند و ۱۱ تا ۱۳ میلیمتر طول دارند. لاروها از گلها و غلافهای جوان تغذیهمیکنند و پوست بافتهای قدیمیتر را میکنند. دانههایی که در غلافهای آسیبدیده وجود دارند معمولاً به رشد کامل نمیرسند. لاروها علاوهبر تغذیه از گلها و برگها، با فضولات خود آنها را نابودمیکنند.
کنترل زراعی شامل تنظیم آبیاری، کوددهی مناسب، استفاده از ارقام زودرس و مقاوم، تناوب کشت و استفاده از گیاهان تله است. استفاده از فرومونهای جنسی نیز میتواند موجب سردرگمی نرها و کاهش جمعیت این آفت شود. استفاده از حشرهکشها زمانی ضروریست که بیش از ۲۰ لارو بر روی هر گیاه دیدهشود. این آفت نسبت به بیشتر سموم مقاومت پیداکردهاست.
کنترل علفهای هرز
بهترین روشهای کنترل علفهای هرز شامل خاکورزی، استقرار مناسب و کنترل آنها در محصولات قبلی است. ازبینبردن کامل علفهای هرز صخرهای مانند خردل وحشی (Wild mustard)، پنیکرس (Pennycress)، تربچۀ وحشی (Wild raddish) و کیسۀ کشیش (Shepherd’s purse) تقریباً غیرممکن است. خردل وحشی یك بذر آلودهكنندۀ جدی برای كلزاست كه میتواند باعث كاهش كمیت و بازارپسندی محصول گردد. جوانۀ كلزا به رقابت زود هنگام علف هرز بسیار حساس است. برنامۀ مؤثر مبارزه با علف هرز میتواند شامل مبارزۀ زراعی، مكانیكی و شیمیایی باشد .
روشهای زراعی کنترل علفهای هرز مانند گیاه جو از خود کلزا آغاز میشود. پیروی از دستورات و الزامات کشت توان رقابت کلزا با علفهای هرز را افزایش میدهد. همچنین بهتر است مزارعی جهت کشت انتخاب شوند که در آنها سابقۀ علفهای هرز از خانوادۀ خردل وجود نداشتهباشد.
اقدامات کنترل مکانیکی در کلزا بهدلیل فاصلۀ کم ردیفها امکانپذیر نیست زیرا چرخش ماشینآلات بسیاری از گیاهان را ازبینمیبرد. از آنجاکه بذر كلزا در عمق كمی از خاك كاشتهمیشود استفاده از كجبیل و دندانفنری دوار برای مبارزه با علف هرز توصیهنمیشود. این ابزار میتوانند به جوانههای كلزا صدمه زده، تعداد بوته در هكتار را كاهش دهند.
Treflan تنها علفکشی است که برای کانولا در ایالات متحده بهثبت رسیدهاست. از Treflan و Poast در کانادا برای کنترل علفهای هرز استفاده میشود. Treflan کنترل مناسبی ارائه میدهد اما علفهای هرز خانوادۀ خردل را برجا میگذارد. استفاده از این سموم پیش از کاشت توصیهمیشود.
Sethoxydim ، quizalofop و clethodim علفكشهای بعد از كاشت در علوفههای نازك برگ در كلزا میباشند. كاربرد مخلوط گوزالوفوب و كلتودیم با یك علفكش پهنبرگ بهصورت زیاد توصیهنمیشود زیرا ممكن است باعث كاهش كنترل علف هرز نازكبرگها شود. قبل از پركردن مخزن سم باید بهطور كامل بقایای سموم علفكشی كه برای كلزا مضرند، شسته شوند. بقایای علفكش سلفونیولریا بهعلاوۀ علفكش فنوكسی به مقدار ناچیز میتواند برای كلزا مضر باشد .
جمعبندی
گیاه کلزا نیز مانند سایر گیاهان زراعی دچار انواع بیماریها، آفات و علفهای هرز میشود که در روند رشد و میزان محصول نهایی آن اختلال ایجاد میکنند. شناخت این موارد در پیشگیری، درمان و به حداقل رساندن عوامل مؤثر در ایجادشان بسیار ضروری است. بیماریهای مهم کلزا شامل ساق سیاه، پوسیدگی سفید ساقه و سفیدک داخلی است. آفات مهم کلزا نیز شامل انواع شته، سوسک منداب، ککها، کرم مفتولی و سفیدۀ کلم میشود. هر کدام از این موارد بهنحوی بر رشد و باردهی کلزا تأثیر دارند. برای کاهش و یا از بینبردن این عوامل میتوان از روشهای مختلف کنترل زراعی، کنترل مکانیکی و کنترل شیمیایی استفاده کرد.