تولید گوجهفرنگی در زمین کشاورزی (فضای باز)
مقدمه تولید گوجهفرنگی در مزارع روباز طی ۳ دهه گذشته در سراسر جهان بهطور چشمگیری از سیستم کشت در زمینه ای عمدتاً لخت (بدون مالچ) به سمت کشت در مزارع دارای مالچ پلیاتیلن، حرکت کرده است، البته بخش عمده تولید با استفاده از این سیستم در کشورهای توسعه یافته انجام میشود. تولید جهانی گوجهفرنگی تازه […]
مقدمه
تولید گوجهفرنگی در مزارع روباز طی ۳ دهه گذشته در سراسر جهان بهطور چشمگیری از سیستم کشت در زمینه ای عمدتاً لخت (بدون مالچ) به سمت کشت در مزارع دارای مالچ پلیاتیلن، حرکت کرده است، البته بخش عمده تولید با استفاده از این سیستم در کشورهای توسعه یافته انجام میشود. تولید جهانی گوجهفرنگی تازه خوری، در درجه اول بر روی ارقام beefsteak، cherry، grape و round cluster، متمرکز است، درحالیکه برای صنایع فرآوری ارقام Roma بیشترین استفاده را دارند.
بر اساس آمارهای سال ۲۰۱۸ سازمان فائو، مناطق کشت گوجهفرنگی در سراسر جهان طی یک دهه گذشته افزایش یافته است و بیشترین افزایش در آفریقا و آسیا رخ داده است، این موضوع ممکن است تا حدودی به خاطر افزایش آگاهی عمومی از اهمیت مصرف سبزیهایی مثل گوجه فرنگی در رژیمهای غذایی انسان اتفاق افتاده باشد. لازم به ذکر است که نیاز به اطلاعرسانی بهتر در این زمینه در کشور ما احساس میشود.
در بخش اول این مقاله، پس از معرفی گوجهفرنگی، در مورد تولید و بازار جهانی این محصول، شرایط موردنیاز برای جوانهزنی بذر و چگونگی کشت گوجهفرنگی و در بخش دوم شرایط موردنیاز برای تولید مناسب گوجه فرنگی در گلخانه (ساختمان و تجهیزات داخلی) و همچنین چگونگی پرورش این گیاه شرح داده شد، در بخش سوم نیز به مدیریت آبیاری و تغذیه، کنترل بر چگونگی رشد گیاه (رشد رویشی یا زایشی)، سیستمهای کنترل محیطی و گلخانه ای، گرمایش و سرمایش، استفاده از شید (سایهبان)، استفاده از نور تکمیلی، غنیسازی co۲ و مدیریت رطوبت نسبی در گلخانه (مدیریت و تولید گوجه فرنگی گلخانه ای) پرداختیم و درنهایت با معرفی یک سیستم جدید که در هلند در حال استفاده است، بخش را به پایان بردیم، همچنین در انتهای بخش قبلی این مقاله اطلاعات آماری از زمان و میزان عرضه گوجه فرنگی در بازار ارائه نمودیم که میتواند برای انتخاب زمان کشت و مدیریت مزرعه مورد استفاده شما قرار گیرد.
در این بخش از مقاله (بخش چهارم)، مهمترین مسائل مربوط به مدیریت محصولات زراعی در کشتهای روباز (تولید مزرعهای)، از جمله تهیه خاک و ضدعفونی خاک، تکنیکهای کاشت، مدیریت محصول و برداشت محصول مورد بحث قرار خواهد گرفت.
فهرست محتوا این مقاله
آمادهسازی خاک
تولید گوجه فرنگی در زمین لخت و تولید در زمین دارای مالچ
در سراسر جهان از کشت در زمین های لخت (بدون مالچ)، بهطور گستردهای برای تولید گوجهفرنگی مناسب برای صنایع فرآوری و همچنین در زمینها و باغ های کوچک برای امرارمعاش و تولید اندک گوجهفرنگی استفاده میشود.
اگرچه کاشت در زمین های لخت باعث کاهش سرمایهگذاری اولیه و هزینههای تولید میشود، اما نسبت به محصولات زراعی کشت شده در زمین های دارای مالچ (بهعنوانمثال یک لایه نازک پلیاتیلن)، بازده پایینتر و احتمالاً درآمد خالص کمتری دارد.
البته در بسیاری از نقاط جهان تولید در زمین های لخت بهعنوان یک رویکرد سازگار با محیطزیست، برای مدیریت بسیاری از محصولات گیاهی مثل گوجهفرنگی، مورد بررسی قرار میگیرد.
در این سیستم تولید، سموم تدخینی، به دلیل عدم وجود مالچ پلاستیکی مورد استفاده قرار نمیگیرد، بنابراین برای استفاده از سموم تدخینی و حفظ طولانی مدت گازها و اثرگذاری مناسب آن ها بر روی بیماریهای خاک زاد، آفات و علفهای هرز، به کار گیری مالچ های پلاستیکی توصیه میشود.
مزایای فراوانی برای استفاده از مالچ های پلاستیکی در تولید گوجهفرنگی به ثبت رسیده است، برخی از این مزایا عبارتند از:
- حفظ رطوبت خاک
- زودرسی محصول گوجهفرنگی
- جلوگیری از برخورد میوهها با زمین و در نتیجه افزایش رشد و کیفیت میوهها
- کاهش شسته شدن کودها از بستر
- جلوگیری از متراکم شدن خاک بستر
نتایج تحقیقات نشان داده است که عملکرد اولیه و بازده کلی گوجه فرنگی تحت تأثیر دما و رطوبت خاک قرار دارد و عوامل در صورت استفاده از مالچ پلاستیکی سیاه در بالاترین سطح قرار خواهند گرفت، علاوه بر این، رنگ مالچ با تأثیر بر میزان تابش و همچنین کنترل دما، نقش مهمی در ایجاد شرایط مناسب محیطی برای گوجهفرنگی دارد. مالچها معمولاً دارای رنگ های سیاه، سفید و نقرهای هستند. رنگ مالچ با تأثیر بر الگوهای تابش و انتقال انرژی، بر روی میکروکلیمای گیاه تأثیرگذار است.
تحقیقات نشان داده است که مالچهای سفید یا نقرهای نور بیشتری را منعکس میکنند و میزان کمتری از تابش مادونقرمز، نسبت به قرمز را در مقایسه با مالچهای سیاه یا قرمز دارند، درحالیکه درجه حرارت خاک در زیر مالچهای سیاه و قرمز بالاتر است.
مطالعات بر روی گوجه فرنگی در خاورمیانه نشان میدهد که بالاترین بازده اولیه محصول از مالچهای پلاستیکی نقرهای، سفید با پشت سیاه و سیاه با پشت سفید در مقایسه با کشت در زمین لخت به دست آمده است و تمامی تیمارهای مالچ، بهطور قابل توجهی عملکرد محصول قابل فروش در بازار را افزایش دادهاند.
دکوتا و همکاران نشان دادند که رنگ مالچ بر توازن طیف نور و مقدار نور و همچنین دمای منطقه ریشه تأثیر میگذارد. همچنین در تحقیقی که بر روی گوجهفرنگیهای مخصوص فرآوری انجام شد، مالچ سیاه دمای خاک را به میزان ۱ تا ۲ درجه سانتیگراد افزایش داد، بااینوجود مالچ ها گاهی اوقات ممکن است در اوایل تابستان در مناطقی که در این زمان از سال دارای بارندگی هستند، با ممانعت از نفوذ آب باران، باعث کاهش سطح رطوبت خاک شوند.
اگرچه افزایش درجه حرارت خاک یکی از مزایای استفاده از مالچ های پلاستیکی در شرایط سرد و معتدل است اما برخی از انواع مالچها میتوانند با بالا بردن بیشازحد دما، بهویژه در ماههای تابستان در مناطق گرمتر، رشد گیاه را کاهش دهند، این مطالعه نشان میدهد که میزان گرم شدن خاک با مقدار بازتاب مالچ همبستگی منفی دارد، مالچ سیاه دارای کمترین بازتاب نور و مالچ های نقرهای بالاترین بازتاب را دارند.
مطالعات دیگر نشان دادهاند که مالچ ها به دلیل پتانسیل بالا در کاهش آفات (علفهای هرز و حشرات) و محافظت از خاک در برابر فرسایش، میتوانند نقش مهمی در تولید پایدار سبزیجات داشته باشند. همچنین مالچ سیاه میتواند رشد ۱۰۲ گونه از علفهای هرز مختلف را کنترل کند.
در سال ۲۰۰۳ نشان داده شد که فویل آلومینیومی و مالچ های آلومینیومی در دفع آفات، بهویژه شتهها و تریپس ها مؤثر هستند.
خاک و خاکورزی
گوجهفرنگی صرفنظر از نوع و رقم آن، با طیف بسیار وسیعی از شرایط محیطی، سازگار است. گوجهفرنگی بهخوبی با انواع خاک سازگاری دارد و درصورتیکه مواد آلی به مقدار مناسبی در خاک وجود داشته باشد، هوادهی به ریشه های گوجهفرنگی به شکل بهتری صورت میگیرد، این شرایط برای بیشتر محصولات کشاورزی مفید است.
برای کشت گوجهفرنگی میتوان از خاک دارای بافت ماسهای درشت تا بافت رسی ریز و سنگین استفاده نمود، توجه داشته باشید که pH مناسب خاک بین ۶.۰ و ۶.۵ است.
نکته: درصورتیکه زهکشی خاک ضعیف باشد، معمولاً رشد ریشه با محدودیت شدید مواجه میشود و عملکرد کاهش خواهد یافت.
چگونگی آمادهسازی خاک بستگی به سیستم تولید دارد، جدا از اینکه کشت به چه صورت (کشت مستقیم بذر یا انتقال نشاء) انجام میگیرد، هدف کلی از آمادهسازی خاک، فراهم کردن شرایطی است که ریشه بتواند بهسرعت و به شکل مناسب گسترش یافته و گیاه درون بستر استقرار خوبی داشته باشد.
برای کشت در زمین های لخت (بدون مالچ)، به جهت دستیابی به ساختار مناسب خاک قبل از انتقال نشاء، ممکن است نیاز به سه تا شش بار عبور ماشینهای خاکورزی برای آمادهسازی بستر باشد اما در صورت کشت گوجهفرنگی در زیر مالچ پلاستیکی ممکن است به آمادهسازی بیشتری نیاز باشد زیرا باید پشتههای فشرده و مسطحی در خاک ایجاد شود تا ضدعفونی کردن خاک، کشیدن تیپ های آبیاری قطرهای و کشیدن مالچهای پلاستیکی، در موقع نیاز بهراحتی و بهموقع انجام شود.
نوع خاک (بهعنوانمثال میزان مواد معدنی و مواد آلی خاک) عمق خاکورزی و لوازم مورد نیاز برای این کار را مشخص میکند.
در زمینهایی که خاک زیرین فشرده است، به دلیل نفوذپذیری کم، ممکن است برای جلوگیری از آبگرفتگی و بهبود نفوذ ریشه در بستر، نیاز به خاکورزی اضافی وجود داشته باشد، بنابراین، برای نرم شدن افق زیرسطحی خاک و افزایش نفوذپذیری آن باید خاکورزی به شکل عمیقتری انجام شود، همچنین در زمین هایی که بهتازگی در آنها کشت میشود و قبلاً هیچ محصول ردیفی در آنها کاشته نشده باشد (بهعنوانمثال مراتع)، باید از زیرشکن استفاده نمود و گاهی ممکن است لازم باشد تا عمق ۶۰ سانتیمتری خاک شکافته شود. خاکورزی عادی، معمولاً در ۴۵ سانتیمتر بالای خاک و هنگامی که رطوبت خاک در حد ظرفیت مزرعه باشد، انجام میشود، در این سیستم باید خاک سطحی با تجهیزات مناسب (دیسک، چنگک و …)، زیر و رو شود.
توماس و همکاران (۲۰۰۱)، در کشت گوجهفرنگی مخصوص فرآوری، نشان دادند که تقریباً چهار تا شش مرحله خاکورزی (مثل شخم سطحی، دیسک زنی چندباره، ایجاد پشته و …)، برای تهیه بستر قبل از کاشت بذر لازم است که انجام شود، آنها همچنین نشان دادند که سیستم های مختلف خاکورزی مثل خاکورزی معمولی و دیسکزنی در مقایسه با سیستم بدون خاکورزی، باعث رشد و رسیدگی سریعتر محصول و درنتیجه افزایش عملکرد میشوند، همچنین نشان داده شده است که انجام خاکورزی علاوه بر افزایش عملکرد میتواند بر روی وزن خشک بوته (شاخه و برگ) نیز تأثیر مثبت داشته باشد.
شکل و اندازه مناسب پشته ها برای کشت
پشتهها در سیستم زمین لخت در مقایسه با مناطقی که محصول زیر مالچ رشد خواهد میکند، بسیار متفاوت است، در سیستم زمین لخت، پشتهها کمی در قسمت میانی برآمده هستند و با استفاده از یک گاوآهن میان پشتهها نهرهایی ایجاد میشود. پشته ها ۲۵ تا ۴۰ سانتیمتر ارتفاع و ۸۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر عرض دارند و معمولاً بین آنها ۱.۵ متر فاصله در نظر گرفته میشود.
در این سیستم، پشته ها نباید خیلی باریک و یا خیلی کوتاه باشند تا پس از کشت و یا پس از استفاده از دستگاههای علف زن، خاک کافی در اطراف ریشه و ساقه باقی بماند، همچنین در مناطقی که بارندگی زیادی دارند و احتمال فرسایش هیدرولیکی پشتهها وجود دارد، توجه به این موضوع ضروری است.
بسترهای پشته ای در مقایسه با زمینهای مسطح، برای کشت دارای مزیتهایی هستند که به برخی از آنها اشاره میشود:
- افزایش زهکشی
- هوادهی بهتر
- افزایش رشد ریشه های جانبی
- سهولت وجین کردن علفهای هرز و برداشت محصول گوجه فرنگی
ضدعفونی خاک
پرورشدهندگان گوجه فرنگی در زیر مالچ پلاستیکی، معمولاً برای مدیریت آفات خاکزی مثل قارچهای بیماریزا، باکتری ها، نماتدها و علفهای هرز، به ضدعفونی خاک تکیه میکنند.
تولیدکنندگان گوجهفرنگی تجاری در آمریکای شمالی و اروپا سالها ترکیبی از متیل برماید به علاوه کلروپیکرین را بهعنوان ماده اصلی ضدعفونیکننده خاک مزرعه مورد استفاده قرار دادهاند، بااینحال، متیل برماید بر اساس پروتکل مونترال که این ماده ضدعفونی کننده (متیل برماید) را بهعنوان یک ماده تخریب کننده ازن طبقهبندی میکند، از چرخه مصرف خارج شده است، متعاقب آن تحقیقات متعددی برای یافتن مواد ضدعفونی کننده تدخینی انجام شد و در پی آن گزینههای معدودی برای جایگزینی متیل برماید شناسایی شد اما هیچیک از آنها بر روی طیف گستردهای از عوامل، اثربخشی مناسب را نداشت، به همین دلیل دانشمندان مجبور شدند چندین استراتژی را بهطور همزمان بهکار بگیرند تا بتوانند به نتایج بهتری دست پیدا کنند.
بسیاری از مقالات منتشر شده، اثر سموم تدخینی مثل کلروپیکرین، دازومت، متام سدیم، متام پتاسیم و دی متیل دی سولفید را بر روی بیماریهای خاک زاد، نماتدها و علفهای هرز بررسی کردهاند. در بسیاری از موارد، ترکیب این سموم با علفکشها برای بهبود کنترل علفهای هرز مورد بررسی قرار گرفته است، همچنین تأثیر روشهای کاربرد و استفاده از مالچها، بر کارایی این مواد ضدعفونی کننده و اثر حفاظتی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
جدول زیر خلاصهای از حداکثر میزان استفاده و اثربخشی نسبی انواع سموم تدخینی، برای نماتدها، بیماریهای خاک زاد و کنترل علفهای هرز در فلوریدا را نشان میدهد.
ماده ضدعفونی کننده تدخینی | حداکثر استفاده در هکتار | فعالیت نسبی آفات | ||
نماتدها | بیماریها | علفهای هرز | ||
کلروپیکرین | ۳۳۵ کیلوگرم | بیتأثیر تا ضعیف | عالی | ضعیف |
متام سدیم | ۷۰۰ لیتر | متوسط تا خوب | ضعیف تا نامنظم | متوسط تا عالی |
۱ و ۳ دی کلروپروپن | ۱۷۰ لیتر | خوب تا عالی | بیتأثیر تا ضعیف | ضعیف |
۱ و ۳ دی کلروپروپن + کلروپیکرین | ۳۳۰ لیتر | خوب تا عالی | خوب تا عالی | ضعیف تا متوسط |
متام پتاسیم | ۵۷۰ لیتر | متوسط تا خوب | ضعیف تا نامنظم | متوسط تا عالی |
دیمتیل دیسولفید | ۵۷۰ لیتر | خوب تا عالی | خوب تا عالی | متوسط تا عالی |
بذر و نشاء
کاشت بذر و نشاء
در مورد کشت گوجهفرنگی، روش معمول استفاده از بذر و یا نشاء است، بااینحال، در برخی موارد نیز از نشاءهای پیوندی برای بهبود عملکرد و کیفیت محصول استفاده میشود. کشت مستقیم بذر معمولاً در زمینهای کوچک و یا در باغهای خانگی مورد استفاده قرار میگیرد. برای دستیابی به تراکم مناسب پس از جوانهزنی بذور، باید بذرها در عمق ۱ سانتیمتری کاشته شوند، در صورتی که بذر در عمق مناسب کشت نشود، علاوه بر اینکه رشد یکنواخت انجام نمیشود، ممکن است بسیاری از بذور جوانه نزنند و در نتیجه تراکم مناسب را در مزرعه نخواهیم داشت.
بافت و ساختمان خاک نقش عمدهای در ظهور گیاهچه (درصد گیاهان سبز شده) ایفا میکند. اگر خاکی که بذر در آن قرار میگیرد سست باشد، بذر بهتر میتواند از آن خارج شود، به همین دلیل در بعضی موارد با اضافه نمودن موادی مثل ورمیکولیت به سوراخهای کاشت، خاک را اصلاح نموده و شرایط را برای سبز شدن گیاهچه تسهیل میکنند. اگرچه شرایط محیطی متعددی برای جوانهزنی بهینه بذر گوجهفرنگی مورد نیاز است اما این محصول در مقابل شرایط نامساعد محیطی توانایی بقاء و سازگاری زیادی دارد.
آبیاری بیشازحد ممکن است باعث خفگی بذر شده و درصد جوانهزنی بذور را کاهش دهد، در شرایط مطلوب، جوانهها در حدود ۴ روز پس از کاشت از خاک خارج خواهند شد.
کاشت نشاء در مقایسه با کشت مستقیم بذر گوجهفرنگی دارای مزایای زیادی است، در ایالاتمتحده و مکزیک، کشت نشاء در فصل خنک سال ضروری است زیرا با این کار گیاهان ۴ تا ۶ هفته در مقایسه با کشت مستقیم بذر، بیشتر زمان داشته و میتوانند قبل از رسیدن به گرمای شدید، به تولید میوه بپردازند. یک نشاء خوب نباید دارای حجم زیادی باشد و علاوه بر آن، باید دارای ریشه کاملاً توسعه یافته باشد.
استفاده از نشاء، مقدار بذر مورد نیاز در واحد سطح را کاهش میدهد، این موضوع بهخصوص با توجه به هزینه بالای تهیه بذر هیبرید از اهمیت بالایی برخوردار است. میزان بذر مورد نیاز برای کاشت ۱ هکتار در مزرعه، به تراکم بوته و تعداد بذور در هر کیلو بذر بستگی دارد.
نتایج یک تحقیق نشان داده است که ۳۰ تا ۶۰ گرم بذر، برای ۱ هکتار نشاء با تراکم ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ بوته در هکتار کافی است همچنین در آزمایش دیگری گزارش شده است که حدود ۸۴ گرم بذر برای تولید ۱۰،۰۰۰ نشاء مورد نیاز است.
برای تولید نشاء، معمولاً دانهها را در سینیهای مخصوص چند سلولی کاشته و در اتاقک های رشد، گلخانهها یا فضاهایی که با شید (سایه بان) پوشش دادهشدهاند، قرار میدهند. این ساختارها با فراهم نمودن شرایط مناسب مثل رطوبت، نور و دما بر روی جوانهزنی بذر و توسعه گیاهچه، مؤثر هستند. برای تولید نشاء، باید دانش کافی از شرایط محیطی مورد نیاز برای تولید نشاء را داشته باشید.
به عنوان مثال دمای مطلوب روز برای جوانهزنی ۲۱ تا ۲۷ درجه سانتیگراد است، این در حالی است که برای شب دمای ۱۶ تا ۱۸ درجه سانتیگراد ترجیح داده میشود.
اندازه سلولهای موجود در سینی کشت و مدت زمانی که نشاء در آنها نگه داشته میشود نیز بر قدرت و عملکرد نشاء تأثیر میگذارد. تفاوت در اندازه سلول میتواند بر مقدار ریشهزایی گیاهان مؤثر باشد و از این طریق تا حد زیادی روی رشد گیاه تأثیر بگذارد.
اگرچه کشت بذور گوجه فرنگی در سراسر دنیا در سینیهای مختلف و با اندازه سلولهای متفاوت صورت میگیرد ولی توصیه شده است که سینیهای کشت نشاء بهتر است دارای سلولهای مربعی با ابعاد ۱.۵ سانتیمتر باشند در این سلولها میتوان بهراحتی نشاء باکیفیت مطلوب را تولید نمود.
عمق سلول غالباً ۸ تا ۱۲ سانتیمتر است اما در مورد ابعاد سلول ها موتس و رابرتز در سال ۲۰۰۷ پیشنهاد کردند که سلولهایی که برای تولید نشاء گوجهفرنگی استفاده میشوند بهتر است دارای ابعاد ۵ در ۵ (سانتیمتر) باشند. استفاده از سلولهای بزرگتر از نظر اقتصادی دارای هزینه بیشتری است و ممکن است اقتصادی نباشد، سلولهای کوچک نیز ممکن است رشد ریشه را بیشازحد محدود کنند.
نتایج مطالعات انجام شده نشان میدهد که نشاءها باید بین ۵ تا ۷ هفته داخل سینی نشاء نگهداری شوند و درصورتیکه این مدت افزایش یابد سرعت بازدهی و عملکرد نهایی کاهش خواهد یافت، همچنین بذور باید در عمق ۶ تا ۱۲ میلیمتری سلولهای سینی کاشته شوند.
اگرچه در حال حاضر هیچ توصیه غذایی مشخصی برای پرورش نشاء گوجهفرنگی وجود ندارد، اما لازم است نکاتی را در مورد پرورش نشاء گوجهفرنگی در سینی کشت مورد توجه قرار داد، بهعنوانمثال مشخص شده است که مقدار متفاوت نیتروژن بیشترین تأثیر را بر روی رشد دارد اما استفاده بیشازحد نیتروژن همراه با تراکم زیاد نشاء درون سینیهای کاشته شده، میتوانند باعث تولید نشاءهای دارای ساقه باریک و کشیده و ریشههای ضعیف شوند، همچنین در هنگام تولید نشاء استفاده از فسفر در مقادیر بسیار کم ضروری است.
نکته
زمانی که ارتفاع نشاءها به ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر رسیده و دارای سه تا پنج برگ واقعی هستند، باید آبیاری را کاهش داده و همچنین دمای محیط را کاهش دهید، با این کار مقاومت گیاهان افزایش یافته و در آینده شانس بیشتری برای بقا خواهند داشت.
تولید نشاء پیوندی
تولید نشاءهای پیوندی روش دیگری برای تکثیر گوجهفرنگی است که در مقیاس بسیار کوچکتری نسبت به دو روش قبلی انجام میشود.
در برخی از مناطق دنیا از نشاءهای پیوندی برای افزایش مقاومت در برابر بیماریهای خاک زاد و نماتدها استفاده میشود. معمولاً برای پیوند زدن از ریشههای مقاوم انواع گوجهفرنگی های وحشی استفاده میشود و پیوندک مورد نظر بر روی آنها پیوند زده میشود. مطالعات گستردهای در این زمینه انجام شده است، در یکی از این مطالعات نشان داده شده است که استفاده از نشاء پیوندی میتواند بهعنوان یک ابزار مدیریتی مؤثر برای تولیدکنندگان محصول ارگانیک در جنوب شرقی ایالاتمتحده مورد استفاده قرار گیرد تا بتوانند خطر نابودی گوجهفرنگیهای غیرهیبرید، توسط بیماریهای خاک زاد را کنترل کنند.
خان و همکاران در سال (۲۰۰۶) نشان دادند که گوجهفرنگی های پیوندی صرفنظر از محیط زندگی (گلخانه و یا فضای باز)، نسبت به گیاهان غیرپیوندی قویتر هستند و در هر دو سیستم کشت، بازده بالاتری دارند و کیفیت گوجهفرنگی تحت تأثیر این روش قرار نمیگیرد.
تراکم کاشت نشاء در فضای باز
بیشتر تولید مزارع باز از گوجهفرنگی با ارقام مشخص انجام میشود، بااینوجود، بسیاری از ارقام رشد نامحدود گیلاسی، ارقام غیر هیبرید و … در بسیاری از مناطق جهان با استفاده از مالچ کاشته میشوند و به خاطر این تنوع بالا در تولید، فاصله روی ردیف و بین ردیف های کشت بسیار متفاوت است.
از طرفی، هدف نهایی تولید نیز بر تراکم کشت تأثیرگذار است، بهعنوانمثال، گوجهفرنگی اگر برای فرآوری کشت شود تراکم آن را بیشتر در نظر میگیرند زیرا هدف نهایی به دست آوردن مقادیر زیادی میوه، بجای تولید تک میوههای باکیفیت است. در مقابل، گوجهفرنگی beefstake، به فاصله بیشتری نیاز دارد تا رقابت درون گونهای را برای فضا، مواد غذایی و آب کاهش دهد و بتواند اندازه میوه ها را افزایش دهد.
در فلوریدا و کالیفرنیا تولید گوجهفرنگی beefstake در فضای باز، اغلب با تراکم تقریباً ۹۲۵۰ تا ۱۴۸۰۰ گیاه در هکتار صورت میگیرد، برای دستیابی به این تراکم فاصله بین ردیفهای کشت حدود ۱۵۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر و فاصله بین بوتهها بر روی ردیف ها حدود ۴۵ تا ۶۰ سانتیمتر در نظر گرفته میشود.
عباسی (۲۰۰۷) بیان کرد که فاصله ۵۰ سانتیمتر بین ردیف و روی ردیف، نسبت به فاصله ۵۰ سانتیمتر روی ردیف و ۷۵ سانتیمتر بین ردیف، میتواند عملکرد گوجهفرنگی beefstake را افزایش دهد. الاتیر نیز در سال ۲۰۰۲ بیان نمود که تراکم ۹۱۲۰۰ بوته در هکتار در مقایسه با تراکم ۳۰۴۰۰ گیاه در هکتار، عملکرد را تا ۴۰ درصد افزایش میدهد.
گوجهفرنگیهایی که برای فرآوری تولید میشوند با فاصله ۳۰ تا ۶۰ سانتیمتر بر روی ردیف کشت میشوند، در مقابل، ارقام grape (نوعی گوجهفرنگی گیلاسی که اندازه کوچک و بیضی شکل دارد و منشأ آن جنوب شرقی آسیا است)، گیلاسی و غیر هیبرید (وراثتی) رشد نامحدود، با تراکم کم (۷۵۰۰ گیاه در هکتار) کاشته میشوند و فاصله بین ردیفهای آنها بین ۱۸۰ تا ۲۱۰ سانتیمتر در نظر گرفته میشود.
برای کشت در زمین های لخت، سوراخهای کاشت به دو صورت دستی یا مکانیکی با کمک تراکتور ایجاد میشوند، درحالیکه در صورت استفاده از مالچ بر روی بستر کشت، سیستم دوم (مکانیکی) ترجیح داده میشود.
سوراخهای کاشت کمی عمیقتر از طول ریشه ایجاد میشوند تا ریشههای جانبی را به رشد بیشتر تحریک کنند، در همین ارتباط واورینا و همکاران در سال (۱۹۹۶) نشان دادند که عمق کاشت میتواند تأثیر زیادی بر عملکرد نهایی گوجهفرنگی داشته باشد. در این مطالعه مشخص شد که نشاءهایی که عمیقتر کاشته شدهاند در برداشت اول در مقایسه با نشاءهایی که در عمق معمول کشت شدهاند، دارای میوههای بزرگتر و رسیدگی سریعتری هستند، این اتفاق ممکن است به خاطر دسترسی بهتر ریشههای نشاء و بخش پایینی ساقه به منابع ضروری رشد باشد و منجر به افزایش ریشههای معمولی و ریشههای جانبی شود.
مدیریت محصول
شرایط محیطی
برای اینکه بتوانیم بهره وری را به حداکثر ممکن برسانیم باید دانش روشنی از شرایط محیطی موردنیاز برای تولید مناسب گوجهفرنگی، در اختیار داشته باشیم.
نور عامل اصلی و تعیینکننده در عملکرد محصول است، اگرچه تولیدکنندگان در مزارع باز نمیتوانند برخی از عوامل محیطی مثل دما و نور را کنترل کنند اما در شرایط نامساعد میتوانند با بهکارگیری شیوههای مناسب در تولید، مثل چگونگی کود دهی و آبیاری، به کاهش اثرات مخرب اینگونه شرایط نامساعد کمک کنند.
برخی محققان بیان کردهاند که رشد بهینه گوجهفرنگی در دمای ۱۷ تا ۲۳ درجه سانتیگراد رخ میدهد و در دماهای بالاتر از ۳۳ درجه سانتیگراد و پایینتر از ۱۲ درجه سانتیگراد، رشد بهطور کامل متوقف میشود و میانگین دمای روزانه بالاتر از ۲۵ درجه سانتیگراد (دمای روز بالاتر از ۳۰ درجه سانتیگراد و دمای شب بالاتر از ۲۰ درجه سانتیگراد) باعث کاهش میوه در برخی از ارقام گوجهفرنگی میشود.
ریلسکی و همکاران در سال ۱۹۹۴ نشان دادند که درجه حرارت و تابش کم باعث شکل گیری نامناسب و ایجاد ناهنجاری در گلها، عدم گردهافشانی مناسب، ایجاد لکه بر روی میوه و … میشود.
بستن و تربیت بوتهها
بیشتر انواع گوجهفرنگی برای حمایت از وزن شاخ و برگها و همچنین برای جلوگیری از تماس میوه با خاک، نیاز به تربیت و هدایت بوته دارند تا از بیماریها و آسیبهای مکانیکی نیز در امان باشند.
همچنین، بستن و استفاده از قید برای نگهداشتن بوتهها بهصورت عمودی، برداشت محصول را تسهیل میکند و امکان استفاده یکنواختتر از سموم دفع آفات و محلولپاشی کودها را فراهم میسازد، البته به گفته کمبل و همکاران (۲۰۰۴)، بستن بوتهها باید در زمانی که شاخ و برگ گیاهان خشک است انجام شود تا از شیوع بیماریهای باکتریایی متداول مانند لکه برگ باکتریایی جلوگیری شود.
روشهای مختلفی برای بستن و تربیت بوتههای گوجه فرنگی وجود دارد که بسته به نوع تولید، دارای هزینه و پیچیدگی های متفاوتی هستند، سادهترین روش تولید، استفاده نکردن از روش های تربیتی (مثل بستن بوتهها به قید) است، در حال حاضر این سیستم معمولاً برای محصولاتی که برای فرآوری تولید میشوند بهطور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد.
انواع دیگر گوجهفرنگی را با استفاده قیم و بستن با نخ، قرار دادن داخل قفس، استفاده از سیم مفتول یا ترکیبی از این روش ها پرورش میدهند.
یک داربست ساده برای گوجهفرنگی شامل تکههای کوچک چوبی است که بهصورت عمودی در بسترهای کاشت فرو نموده و با استفاده از ریسمانهای نایلونی، یک قفس در اطراف گیاهان ایجاد مینمایند.
بستن بوتهها به چوب میتواند رسیدن میوه را تا یک هفته جلو انداخته و منجر به عملکرد نهایی بالاتر در مقایسه با سیستم بدون داربست تولید گوجهفرنگی گردد، در همین زمینه، در تحقیقی که در سال ۲۰۱۲ بر روی گوجهفرنگی Roma صورت گرفت، نشان داده شد که بستن بوتههای گوجهفرنگی به چوب میتواند عملکرد میوه قابل فروش را تا ۲۵ درصد در مقایسه با نبستن بوتهها افزایش دهد.
هرس
هرس گوجهفرنگی یک عملیات میدانی برای از بین بردن شاخههای جانبی ناخواسته است، بسته به رقم گوجهفرنگی، این کار معمولاً ۲ تا ۴ هفته پس از انتقال نشاء با حذف جوانههای جانبی از سطح زمین تا زیر اولین خوشه میوه انجام میشود.
بیشتر تولیدکنندگان گوجهفرنگی گرد در فلوریدا و کالیفرنیا و مکزیک در اوایل فصل رشد، محصولات خود هرس نموده و شاخههای اضافه را حذف میکنند.
نکته: هرس زودهنگام شاخه میتواند یک روش بالقوه برای کاهش بیماری لکه باکتریایی باشد، زیرا باعث کاهش میزان شاخ و برگ در نزدیکی خاک میشود و در نتیجه تماس با خاک که میتواند بهعنوان نقطه اولیه ورود باکتری باشد کاهش یافته و به کاهش خسارات احتمالی منتج خواهد شد، ازاینرو میتوان این روش را خصوصاً برای نقاطی که شرایط محیطی برای گسترش اینگونه بیماریها آماده است، بهعنوان یک روش مدیریتی کارآمد، توصیه نمود، همچنین برخی محققان بیان کردهاند که هرس میتواند تولید زودهنگام میوه را نیز تسریع کند.
علیرغم این گزارشها، برخی تحقیقات نشان داده است که هرس شاخ و برگ برای برخی از ارقام مشخص گوجهفرنگی ضروری نیست و حتی ممکن است باعث کاهش بازده کلی شود، همچنین ناورات و جینیکوین در سال ۲۰۰۰ بیان کردند که اگر شاخهها، هر ۲۱ روز یکبار هرس شوند، قطر ساقه گوجهفرنگی، قدرت گیاه، تعداد و وزن میوه کاهش مییابد.
در آزمایشی که ولاد و سانتوس در سال ۲۰۱۰ انجام دادند، هرس سنگین (هرس دو برابر هرس معمولی)، میزان عرضه محصول در بازار فصلی را در مقایسه با تولید بدون هرس، کاهش داد.
ازآنجاکه هرس بهصورت دستی انجام میشود، به کشاورزان توصیه میشود تا ویژگیهای رقم کاشته شده خود را ارزیابی کنند و بر اساس آن برای هرس تصمیمگیری نمایند، بهعنوانمثال در ایالاتمتحده آمریکا، هرس گوجهفرنگی beefsteak یکبار در طول فصل و بر اساس مشاهدات مستقیم و تخمین میزان رشد و نوع تولید، میتواند ۱۲۵ تا ۲۰۰ دلار در هکتار سودآوری را افزایش دهد.
کنترل علفهای هرز
مدیریت علفهای هرز در مزارع گوجهفرنگی بستگی به سیستم تولید و نوع گوجهفرنگی کشت شده دارد. علفهای هرز برای دستیابی به فاکتورهای اساسی رشد مانند آب، مواد مغذی و نور با محصول اصلی رقابت میکنند و میتوانند با کاهش دسترسی گیاه اصلی به این عوامل، عملکرد را بهشدت تحت تأثیر قرار دهند. درصورتیکه کشت در زمین لخت (بدون استفاده از مالچ) انجام شود، علفهای هرز باید بین ردیف ها و همچنین بر روی ردیف های گوجهفرنگی کنترل شوند اما هنگامی که تولید با کمک مالچ پلاستیکی و بهکارگیری سموم تدخینی در زیر پوشش مالچ انجام میشود، هجوم علف های هرز بهشدت کاهش یافته و از شیوههای متفاوتی در مقایسه با تولید در زمین لخت، برای کنترل علفهای هرز استفاده میشود.
این اتفاق را میتوان علاوه بر تأثیر بهکارگیری سموم تدخینی تا حدودی به ممانعت فیزیکی مالچ پلاستیکی از رشد علف های هرز نسبت داد، بنابراین در زمینهای دارای مالچ، علفهای هرز بیشتر در سوراخهای کاشت و یا در فاصله بین ردیفها مشاهده میشوند.
لازم به ذکر است که نوع گوجهفرنگی، نقش مهمی در تصمیمگیری در مورد زمان و چگونگی کنترل علفهای هرز دارد، بهعنوانمثال، گوجهفرنگی هایی که برای فرآوری تولید میشوند، نیاز کمتری به علفکش یا ماشینهای علف زنی در مقایسه با انواع گوجهفرنگی هایی که بهصورت عمودی و با کمک قیم تربیت میشوند دارند زیرا:
- (الف) گوجهفرنگی هایی که برای فرآوری تولید میشوند تمایل دارند که سریعتر زمین را بپوشاند و رقابت با علفهای هرز را کاهش دهند
- (ب) چرخه تولید برای گوجههای مناسب فرآوری بسیار کوتاهتر است.
مدیریت علفهای هرز در تولید گوجهفرنگی ازلحاظ اقتصادی دارای اهمیت ویژهای است و میتوان آن را به استراتژی ها یا روش های کنترلی زیر تقسیم نمود
- دستی
- مکانیکی
- شیمیایی
- مدیریت یکپارچه علفهای هرز
کنترل دستی علف هرز
کنترل دستی علفهای هرز شامل از بین بردن یا بریدن علفهای هرز با دست خالی یا به کمک وسایلی مثل کجبیل، چاقو و … است. این روش معمولاً در باغهای کوچک خانگی یا کشاورزی معیشتی مورد استفاده قرار میگیرد، این روش وقتی علفهای هرز کوچک باشد بسیار مؤثر است و صدمه کمی به محصول وارد میکند، اما وقتگیر است و بهویژه در کشورهای توسعه یافته، روشی پرهزینه است.
کنترل مکانیکی علف هرز
برای کنترل مکانیکی علفهای هرز از انرژی حاصل از سوخت یا نیروی حیوانات برای بهکارگیری تجهیزاتی مثل گاوآهن، کولتیواتور، موور و چنگک استفاده میشود. کنترل مکانیکی معمولاً برای کنترل علفهای هرز بین ردیفها و اطراف مزارع استفاده میشود و برای مزارع بزرگ گوجهفرنگی میتواند بسیار مؤثر باشد اما نیاز به خرید یا اجاره تجهیزات دارد و در سطوح کم بهصرفه نخواهد بود.
آیورز و ساندرز در سال ۲۰۱۰ بیان کردند که برای به حداقل رساندن آسیب به ریشههای گوجهفرنگی در سیستمهای زمین لخت، بهتر است کولتیواتور چند بار در بین ردیفها حرکت نموده و با عمق کمکار نماید.
کنترل شیمیایی علف هرز گوجه فرنگی
برای کنترل شیمیایی علفهای هرز از علفکشهای مختلفی که بهمنظور مختل کردن عملکردهای حیاتی متابولیک و یا ساختار گونههای هدف ساخته شدهاند استفاده میشود. در حال حاضر تعداد زیادی علفکش با قابلیت پیش رویشی و یا پس رویشی در بازارهای جهانی وجود دارد ولی میزان دسترسی به آنها در کشورهای مختلف، متفاوت است.
استفاده از علفکشها درزمینه تولید در فضای باز در بسیاری از نقاط جهان، از جمله ایالاتمتحده آمریکا و مکزیک به خاطر مدیریت سخت علفهای هرز در وضعیت بحرانی قرار دارد. بهطورمعمول، کمترین دوز مصرف توصیه شده برای سموم مربوط به خاکهای شنی یا خاکهایی با محتوای مواد آلی زیاد است، همچنین توصیه میشود که علفکش یا ترکیبی از علفکش ها را بر اساس علفهای هرز خاص موجود در زمین خود انتخاب کنید، زیرا هر علفکشی نمیتواند هر علف هرزی را کنترل نماید.
در کشت زمین های لخت، علفکشهای پیش رویشی را پس از آمادهسازی بستر برای جلوگیری از رشد علف های هرز پهنبرگ و باریک برگ در خاک به کار میبرند، در طول فصل از یک یا چند علفکش برای کنترل علفهای هرز موجود در بین ردیفها استفاده میشود.
هنگامی که از مالچ پلاستیکی استفاده میشود، مقدار زیادی از کنترل علفهای هرز فصلی با کمک سموم تدخینی انجام میشود، بااینحال، برای کنترل برخی علفهای هرز سرسخت و مزاحم که در مالچ نفوذ میکنند، مانند Cyperus rotundus و C. esculentus، ممکن است نیاز به استفاده از علفکشهای انتخابی در بستر کشت وجود داشته باشد، انواع دیگر علفکش ها نیز ممکن است برای کاربرد در بین ردیف های کشت همانگونه که برای کشت در زمین های لخت شرح داده شده، مورد نیاز باشند.
مدیریت یکپارچه علفهای هرز از ترکیب دو یا چند روش کنترل تشکیل شده است و یک روش پایدار برای مدیریت علفهای هرز در محصولات زراعی ازجمله گوجهفرنگی است، نمونه بارز این استراتژی کنترل، استفاده از مالچ برای کنترل علفهای هرز و بهبود عملکرد گیاهان زراعی است، درحالیکه استفاده از علفکشهای پیش رویشی برای کاهش احتمال ایجاد مزاحمت توسط علفهای هرز در بین ردیفهای کشت صورت میگیرد.
در جدول زیر فهرستی از علفکشهای مناسب برای کنترل علفهای هرز مهم و مشکلساز در مزارع گوجهفرنگی فلوریدا، ارائه شده است. توجه داشته باشید که ذکر یک علفکش به معنای توصیه برای استفاده از آن نیست و لازم است قبل از استفاده توصیههای روی برچسب را مطالعه نموده و با مشورت کارشناس مربوطه اقدام به استفاده از سموم نمایید.
ماده فعال (علفکش) | گروه علفکشی | علفهای هرز کنترل شده و توصیهها |
پیش از حضور گیاه و یا پیش از رویش | ||
Carfentrazone | مهارکنندههای پروتوپورفیرینوژن اکسیداز | ظهور پهنبرگ |
EPTC | مهارکنندههای سنتز چربی | پهنبرگ یکساله و گراس ها مناسب برای نشاءهای گوجه فرنگی رشد کرده در مالچ های کم تراکم |
Flumioxazin | مهارکنندههای پروتوپورفیرینوژن اکسیداز | پهنبرگ یکساله و گراس ها |
Halosulfuron | مهارکنندههای استولاکتات سنتاز | برادری و مهره زرد / بنفش. فقط دو بار در هر فصل |
Lactofen | مهارکنندههای پروتوپورفیرینوژن اکسیداز | پهن برگها استفاده بین ردیفها و فقط با استفاده از سمپاش دارای محافظ |
S-metolachlor | مهارکنندههای سنتز زنجیره اسیدهای چرب | پهن برگهای یکساله، گراس ها کاربرد فقط در بین ردیفها |
Napropamide | مهارکنندههای سنتز زنجیره اسیدهای چرب | پهن برگهای یکساله، برای کشت مستقیم بذر یا نشاء گوجهفرنگی در خاکهایی که بهاندازه کافی خشک است، استفاده شود و تا عمق ۵ سانتیمتری با خاک بهطور کامل مخلوط شود |
Oxyfluorfen | مهارکنندههای پروتوپورفیرینوژن اکسیداز | برای پهن برگها و برخی گراس ها و جگن ها برای برگ گوجه فرنگی پیوند شده باید ۳۰ روز فاصله درمانی – کاشت داشته باشد |
Paraquat | انتقال دهندههای الکترون فتوسیستم ۱ | ظهور پهن برگها و گراس ها پیش از حضور گیاه برای سوزاندن علف هرز استفاده کنید |
Pelargonic acid | ناشناخته | ظهور پهن برگها و گراس ها پیش از حضور گیاه برای سوزاندن علف هرز استفاده کنید |
Pendimethalin | مهارکنندههای ساخت میکروتوبول | گراس ها از استفاده در زیر مالچ پلاستیکی اجتناب شود |
Rimsulfuron | مهارکنندههای استولاکتات سنتاز | پهن برگهای یکساله، برای فعالسازی به باران یا آبیاری احتیاج دارد |
Trifluralin | مهارکنندههای ساخت میکروتوبول | پهنبرگ یکساله و گراس ها |
پس از رویش | ||
Carfentrazone | مهارکنندههای پروتوپورفیرینوژن اکسیداز | جوانه زنی پهن برگها استفاده بین ردیفها و فقط با استفاده از سمپاش دارای محافظ |
Clethodim | بازدارنده های استیل کوآنزیم آ کربوکسیلاز | گراس های یکساله و چندساله |
DCPA | اکسین های مصنوعی | گراس های یکساله و برخی پهن برگها |
Halosulfuron | مهارکنندههای استولاکتات سنتاز | پهن برگ های بذری کوچک و جگن ها |
Lactofen | مهارکنندههای پروتوپورفیرینوژن اکسیداز | پهن برگها استفاده بین ردیفها و فقط با استفاده از سمپاش دارای محافظ |
S-metolachlor | مهارکنندههای سنتز زنجیره اسیدهای چرب | پهن برگهای یکساله، گراس ها و استفاده فقط در بین ردیفها |
Metribuzin | بازدارنده های فتوسیستم ۲ | فقط پس از انتقال و استقرار نشاء و یا در صورت کشت مستقیم بذر پس از رسیدن به مرحله ۵ برگی (۵ برگ واقعی) |
Paraquat | انتقال دهندههای الکترون فتوسیستم ۱ | ظهور پهن برگها و گراس ها پیش از حضور گیاه برای سوزاندن علف هرز استفاده کنید |
Pelargonic acid | ناشناخته | ظهور پهن برگها و گراس ها سمپاشی بین ردیف ها |
Rimsulfuron | مهارکنندههای استولاکتات سنتاز | پهن برگها و گراس ها |
Sethoxydim | بازدارنده های استیل کوآنزیم آ کربوکسیلاز | گراس ها |
Trifloxysulfuron | مهارکنندههای استولاکتات سنتاز | پهن برگ ها و جگن ها. اسپری مستقیم به بستر نشاءهای گوجهفرنگی |
گراس ها: این نام در مورد گیاهان تیرهی گرامینه بکار میرود که دارای ساقه های تو خالی و بندبند هستند.
جگن ها: این گیاهان نیز مانند گراس ها بهطورمعمول در مراتع و در طول فصل رشد ظاهر میشوند و بهصورت علفی رشد میکنند، اما بر خلاف گراس ها دارای ساقه گرد و توپر هستند.
یک استراتژی مناسب برای محصولات زراعی، از جمله گوجهفرنگی، استفاده از مالچ برای جلوگیری از رشد علفهای هرز و بهبود عملکرد گیاهان است، در این روش باید با بهکارگیری علفکشهای پیش رویشی در بین ردیف ها، احتمال ظهور علفهای هرز را در فضاهای بدون مالچ کاهش داد.
برداشت و مدیریت پس از برداشت
میزان و زمان برداشت و عرضه محصول گوجه فرنگی در مزرعه (فضای باز)
در حال حاضر ۱۲۶ هزار هکتار از زمین های زراعی کشور، (فضای باز) زیر کشت گوجه فرنگی قرار دارند و مقدار تولید در این زمین ها ۵۳۵۱۰۰۰ تن برآورد شده است. (برای کسب اطلاعات بیشتر به انتهای بخش سوم مقاله در مورد تولید گوجه فرنگی گلخانهای مراجعه کنید)
مرحلهای از رشد گوجهفرنگی که شما اقدام به برداشت محصول مینمایید بستگی به نوع محصول و بازار هدف دارد، بهعنوانمثال، برای مصرف در بازارهای محلی، بهطورمعمول از گوجهفرنگیهای رسیده که حداقل یکسوم میوهها به رنگ صورتی یا مایل به قرمز باشند، استفاده میشود، این کار باعث میشود حداقل برای یک هفته میوه تازه باقی بماند.
زمان مناسب برای برداشت، ساعات اولیه صبح است، البته پسازآن که رطوبت سطح میوه از بین رفت، همچنین میتوان برداشت محصول را بعدازظهر و بهعنوان آخرین کار روز انجام داد، دلیل اینکه برداشت باید در ابتدا یا انتهای روز انجام شود این است که برداشت میوه در دماهای زیاد میتواند باعث کاهش استحکام میوه شده و درنتیجه حساسیت به قارچها و باکتریها در هنگام حملونقل بهشدت افزایش خواهد یافت.
میوهها باید با احتیاط فراوان جمع شوند تا از آسیب و ایجاد کوفتگی در آنها جلوگیری نموده و کیفیت میوهها حفظ شود. میوه ها باید در جعبه یا ظروف پلاستیکی مخصوص جمعآوری شوند تا از تماس زیاد با یکدیگر و برخورد دم گل ها با میوه های مجاور جلوگیری شود.
میوهها نباید در معرض تابش مستقیم آفتاب قرار بگیرند، همچنین پس از برداشت نباید محصول روی زمین قرار بگیرد و در صورت امکان باید با ماشینهای سردخانه دار به مقصد منتقل شوند. سایر توصیههای مرتبط با مدیریت پس از برداشت، به نیاز بازار بستگی دارد اما در بیشتر موارد، میوه پس از برداشت باید در دمای بین ۴ تا ۱۰ درجه سانتیگراد و با رطوبت نسبی بالا (بیش از ۸۰ درصد) نگهداری شود.
برداشت گوجهفرنگی های beefsteak، معمولاً ۶۵ تا ۸۰ روز پس از انتقال نشاء شروع میشود و بسته به نوع رقم، مدیریت، تقاضای بازار و شرایط محیطی، یک یا دو بار در هفته انجام میشود.
بسته به نیاز بازار، میوهها ممکن است با و یا بدون کاسبرگ برداشت شوند، همچنین با توجه به نوع و رقم گوجه فرنگی، میوهها ممکن است بهصورت تکتک و یا با خوشه برداشت شوند.
برای برداشت خوشه ها باید قیچی را ضدعفونی نموده و خوشه ها از نزدیک ساقه بریده شوند، البته برای برداشت میوه ها بهصورت تکی پس از بلوغ میوه ها میتوان با کمک دست و با کمی چرخاندن و کشیدن میوه، آنها را از خوشه جدا نمود.
گوجهفرنگی تازه خوری را بر اساس میزان بلوغ برای عرضه به بازار در چند کلاس طبقهبندی میکنند که عبارتند از:
نارس، رسیده سبز A، رسیده سبز B، رسیده سبز C، صورتی، قرمز روشن، قرمز، قرمز کامل و …
این سطوح بلوغ بر اساس مورفولوژی و ساختار، رنگ خارجی، رنگ داخلی و ترکیبات تشکیل دهنده تعیین میشوند.
در عملیات میدانی وسیع در ایالات متحده و مکزیک که محصول گوجه فرنگی باید در مسافت های طولانی حمل و نقل شوند، میوه ها در مرحله بلوغ که دانه ها تشکیل شده و میوه آبدار است، به صورت سبزرنگ برداشت میشوند.
در هنگام برداشت گوجه فرنگی، کارگرها از سطل برای جمع آوری میوه ها استفاده میکنند و این سطلها را در ظروف بزرگتری که دارای گنجایش ۴۰۰ تا ۶۰۰ کیلوگرم میوه هستند، تخلیه میکنند.
گوجهفرنگیها سپس به محل های مخصوص بستهبندی منتقل میشوند، در آنجا میوه ها بر روی تسمه نقاله ریخته میشوند و با آب دارای کلر (۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیگرم کلر در لیتر) آغشته میشوند.
طبقه بندی میوه
پس از برداشت، میوهها بهصورت خیلی بزرگ (بیش از ۷ سانتیمتر قطر)، بزرگ (قطر ۶.۴ تا ۷ سانتیمتر)، متوسط (قطر ۵.۷ تا ۶.۳ سانتیمتر) و بیارزش (قطر کمتر از ۵.۷ سانتیمتر یا میوههایی با لکهها یا جراحات قابل مشاهده) طبقه بندی میشوند، سپس در جعبههای مقوایی قرار گرفته و برای مدت چند هفته در دمای ۱۳ تا ۱۶ درجه سانتیگراد نگهداری میشوند.
در بسیاری از موارد، با استفاده از اتیلن با غلظت حداقل ۱۰۰ میلیلیتر در مترمکعب، میوهها را وادار به شروع رنگ گیری (رنگ صورتی) میکنند. در کالیفرنیا و دیگر مناطق جهان، هنگام رسیدن میوهها، گوجهفرنگیهای کشت شده با هدف فرآوری را بهصورت مکانیکی برداشت میکنند. تامپسون (۲۰۰۲) اظهار داشت که گوجهفرنگی مخصوص فرآوری بهتر است با ماشین برداشت شود زیرا صدماتی که ممکن است به کیفیت میوه وارد شود، تأثیری بر روی عملکرد محصول در زمان فرآوری نخواهد داشت.
جمع بندی
در این مقاله مزایای استفاده از مالچ را بیان کردیم و توضیح دادیم که در اکثر کشورها، خصوصاً کشورهای پیشرو، این روش در حال گسترش است و کشت در زمین لخت به خاطر معایب و هزینههایی که دارد باید بهمرور کنار گذاشته شود، ازاینرو به کشاورزان عزیز توصیه میشود که هرچه سریعتر به استفاده از مالچهای پلاستیکی روی آورده و از این طریق بهرهوری کار خود را افزایش دهند.
ازآنجاکه کاشت نشاء میتواند شما را سریعتر به محصول رسانده و عملکرد نهایی را نیز افزایش خواهد داد توصیه میشود که بجای کشت مستقیم بذر از کاشت نشاء استفاده نمایید، همچنین اگر با مشکل عوامل آسیب رسان خاکزی در مزرعه خود مواجه هستید بهتر است از نشاءهای پیوندی که در برابر این عوامل مقاوماند استفاده نمایید و با کمی افزایش هزینه اولیه ریسک های بعدی را کاهش داده و هزینههای سمپاشی را نیز کاهش دهید.
در این بخش از مقاله (بخش چهارم)، در مورد آمادهسازی خاک و خاکورزی، کشت بذر، کشت نشاء، کشت نشاء پیوندی، تراکم کاشت نشاء، مدیریت محصول و شرایط محیطی، بستن و تربیت بوتهها، هرس، مدیریت و کنترل علفهای هرز، برداشت و مدیریت پس از برداشت، مطالبی ارائه شد، امیدواریم این مطالب و توصیهها موردتوجه شما کشاورزان عزیز قرار گیرد.
سلام آقای مهندس من یک مقاله در مورد محاسبه مقدار نهاده ها و توزیع و بازاریابی و قیمت تمام شده محصول گوجه فرنگی برای یک هکتار سال ۹۹میخوام .برا کار کلاسی لطفا کمکم کنید .
سلام
از وبسایت مرکز آمار ایران میتوانید فایلهای مربوطه را دانلود کنید.
همچنین ادارات جهاد کشاورزی، نظام مهندسی کشاورزی و یا مصاحبه حضوری با فروشگاههای خدمات کشاورزی و کشاورزان نیز میتواند کمک کننده باشند.
با سلام . مهندس از بابت اطاعات به روز که در اختیارمون قرار دادی ممنونم . ارزو میکنم همیشه سربلند و موفق باشی …. یاشا ( زنده باشی )
سلام
خوشحالیم که مفید بوده است.
ممنون از ثبت نظرتان
عالی
با تشکر از شما