کلزا چیست؟ و پرورش کلزا در ایران
مقدمه زراعت دانههای روغنی در جهان با توجه به افزایش جمعیت، توسعۀ شهرنشینی و بالارفتن سرانۀ مصرف روغنهای نباتی گسترش چشمگیری داشتهاست. کشورهای اروپایی، کانادا و استرالیا با پرداخت یارانههای بالا به کشاورزان تلاش میکنند بازارهای جهانی را تسخیرکنند. در ایران نیز رشد جمعیت و تغییر ذائقۀ مردم منجر به افزایش واردات روغن گردیدهاست. یکی […]
مقدمه
زراعت دانههای روغنی در جهان با توجه به افزایش جمعیت، توسعۀ شهرنشینی و بالارفتن سرانۀ مصرف روغنهای نباتی گسترش چشمگیری داشتهاست. کشورهای اروپایی، کانادا و استرالیا با پرداخت یارانههای بالا به کشاورزان تلاش میکنند بازارهای جهانی را تسخیرکنند. در ایران نیز رشد جمعیت و تغییر ذائقۀ مردم منجر به افزایش واردات روغن گردیدهاست.
یکی از دانههای روغنی قابلکشت در ایران کلزا است. استخراج روغن کلزا در ایران از سال ۱۳۱۷ آغاز شدهاست. کشت کلزا تقریباً در تمام اقلیمهای کشور بهصورت پاییزه انجام میگیرد. کشت کلزا با توجه به ویژگیهای آن از قبیل درصد روغن و کنجاله، امکان کشت پاییزه، امکان برخورداری از نزولات آسمانی، امکان کشت در تناوب با گندم و جو و…. میتواند میزان نیاز کشور به روغن نباتی را برآورده سازد.
شناخت خصوصیات گیاه، شرایط کشت، آفات و بیماریها، ارقام موجود و نیازهای آن میتواند به بهبود وضعیت کشت کلزا در ایران کمککند.
فهرست محتوا این مقاله
گیاهشناسی
کلزا با نام علمی Brassica napus گیاهی یکساله است که جزء دانههای روغنی محسوب میشود. این گیاه متعلق به خانوادۀ Craucifere است و در انگلستان به آن Rapeseed و در فرانسه Colza میگویند. کلزا گیاهی از تیرۀ شببو و از جنس کلم است. این گیاه از تلاقیهای متعدد بین جنسهای sinapis و brassica حاصلگردیدهاست.
کلزا دو رقم بهاره و پاییزه دارد که رقم بهاره نسبت به پاییزه کممحصولتر و کوتاهتر است و مقاومت کمتری دارد. این گیاه یکی از گیاهان زراعی روغنی است که میتوان آن را درمناطق معتدل و ارتفاعات بالا و تحت شرایط نسبتاً خنک کشت کرد.
کلزا یک ریشۀ اصلی ضخیم و قوی با تعداد زیادی ریشه فرعی دارد. ارتفاع ریشۀ اصلی به 80 سانتیمتر میرسد. در مرحلۀ روزت قد گیاه بسیار کوتاه است. ارتفاع نهایی گیاه ۱۶۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر بسته به نوع رقم است. برگها در مرحلۀ ابتدایی روزت طویل و عریض با حاشیۀ گرد و در مرحلۀ ایستاده دندانهدار است. گلهای کلزا عمدتاً به رنگ زرد میباشند و ۴ کاسبرگ، ۴ گلبرگ و ۶ پرچم دارند.
غلافها پس از تلقیح از پایین به بالا تشکیلشده، همزمان با توسعۀ گل تکامل مییابند. دانهها به رنگ قهوهایتیره یا سیاه بوده، هرچه نارستر باشند روشنترند. وزن هر دانه بین ۵/۳ تا ۵ گرم متغیر است.
تاريخچۀ کلزا
زراعت كلزا از ۳۰۰۰ سال پیش در هندوستان رواج داشتهاست و از آنجا به چين و ژاپن راه يافتهاست. در اروپا استخراج روغن از دانۀ كلزا و دانۀ ساير گونههای متعلق به جنس براسيكا دستكم از قرن سیزدهم رواج داشتهاست. اين روغن ابتدا بهعنوان روغن چراغ استفاده میشده و سپس استفاده از آن بهعنوان روغن خوراكی مرسوم گرديدهاست.
مصارف صنعتی کلزا بهعنوان روغن روانساز در طول جنگ جهانی دوم در آمریکای شمالی بسیار مرسوم شد. روغن کلزا توانایی چسبیدن به فلزات مرطوب را دارد بههمیندلیل بهعنوان روانکننده در صنایع موتوری دریایی کاربرد دارد. در سال ۱۹۳۶ گونۀ Brassicacampestris و چند سال بعد گونۀ Brassica.Napus به كانادا وارد شد.
توليد تجاری كلزا در غرب كانادا در سال ۱۹۴۲ بهعنوان منبع تأمينكنندۀ روغن روانساز در جنگ جهانی دوم آغاز گرديد اما به دليل قحطی و گرسنگی و كمبود منابع خوراكی مقداری از آن بهمصرف غذايی رسيد. امكان استفاده از روغن كلزا برای مصارف خوراكی در سال ۱۹۴۸ مورد توجه قرار گرفت و منجر به استخراج روغن خوراكی از كلزا در سالهای ۱۹۵۶ و ۱۹۵۷ گرديد. در سال ۱۹۶۸ اولين رقم كلزا با ميزان اسيداروسيك پايين در كانادا توليد شد.
اسید اروسیک یک اسید چرب است که موجب بیماریهای قلبیعروقی میشود. ارقام ميداساسپان و تورچ از نخستين رقمهای اصلاحشده با اسيد اروسيك پايين میباشند كه در كانادا كشت شدهاند. بين سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۷ ميزان اسيداروسيك روغن رقمهای كلزا و شلغم روغنی به كمتر از ۲ درصد كاهش يافت.
در سال ۱۹۷۴ رقم تارو بهعنوان اولين رقم دو صفر كلزا كه مقدار اسيداروسيك و مقدار گلوكوزينوليت آن پايين بوده، معرفیشد. نام کانولا در سال ۱۹۷۹ توسط شرکت کانادایی اویل کراشرز برای روغنهایی با اسید اروستیک کمتر از ۲ درصد بهکارگرفتهشد. در سال ۱۹۸۱ توليد رقمهای كلزا با ميزان گلوكوزينوليت بالا تقريباً متوقف شد. مدتی پس از معرفی رقمهای دو صفر شلغم روغنی نيز اصلاح و آزاد گرديد.
از جمله ارقام اصلاحشده میتوان به رقم كندل اشارهكرد كه علاوه بر مقدار کم گلوكوزينوليت و اسيد اروسيك، فيبر كمتری نيز دارد. رقمهای دارای اين ويژگی به رقمهای سهصفر شهرت يافتهاند اما هنوز در سطح وسيع مورد استفاده قرارنگرفتهاند.
با توليد ارقام جديد و كاهش ميزان مواد مضر در روغن و كنجالۀ كلزا سير صعودی توسعۀ كشت آن شدت گرفت بهطوریكه سرعت رشد توليد آن پس از معرفی ارقام جديد از سایر دانههای روغنی بيشتر بودهاست. خاستگاه كلزا هنوز دقيقاً مشخص نيست اما بهاحتمال قوی از آسيا و اروپا سرچشمه گرفتهاست زيرا گونههای متعلق به شلغم روغنی بهصورت وحشی از غرب اروپا تا چين پراكندهاست. بنابراين، میتوان پذيرفت كه کلزا دو موطن يكی در افغانستان و پاكستان و ديگری در مديترانه دارد. همچنين ممكن است يك ناحيۀ فرعی آن تركيه و ايران باشد.
اهميت و مصارف كلزا
امروزه، تولید ارقام کانولا در سراسر جهان سالانه در حدود ۵/۷ میلیون تن است. کانادا در حدود ۱۵ درصد از سهم تولید جهانی را در اختیار دارد و سهم اتحادیۀ اروپا ۱۷ درصد است. ایالات متحدۀآمریکا کمتر از ۱ درصد از تولیدات جهانی کانولا را داراست و ایالتهای مینهسوتا و داکوتا بزرگترین تولیدکنندگان کانولا در آمریکا هستند. کانولا در بین روغنهای گیاهی در جهان در رتبۀ پنجم است. رتبههای اول تا چهارم مربوط به دانۀ سویا، آفتابگردان، بادام زمینی و دانۀ کتان است. همانند دانۀ سویا، کانولا حاوی مقادیر بالایی روغن و پروتئین است. این دانه حاوی ۴۰ درصد روغن و ۲۳ درصد پروتئین است و هنگامیکه روغن گرفتهشود و کنجاله باقیبماند، کنسانترۀ خوراکی با پروتئین بالا (۳۷%) بهدستمیآید که برای دامها بسیار مناسب است.
ارقام تجاری کلزا از دو گونه گسترش یافتهاند، براسیکا ناپو Brassica napus (گونۀ آرژانتینی) و براسیکا کامپستریس Brassica campestris (گونۀ لهستانی). هردوی این ارقام دانههایی تولیدمیکنند که از نظر اسیدهای چرب اشباعنشدۀ اولئیک، لینولئیک و لینولنیک بسیار غنی است. واریتۀ آرژانتینی نسبت به واریتۀ لهستانی پتانسیل عملكرد و ارتفاع و درصد روغن بالاتری دارد. واریتۀ آرژانتینی برای رسیدگی كامل به حدود ۹۵ روز و واریتۀ لهستانی به ۸۰ روز نیاز دارد .
روغن ارقام دارای اسيد اروسيك در صنايع صابونسازی، پلاستيكسازی و همچنين بهعنوان روانكننده در دستگاههای صنعتی و موتورجت كاربرد دارد. کاربرد دیگر کلزا بهعنوان علوفۀ دام است. در گذشته از این گیاه برای تغذیۀ دام و طیور استفادهمیشدهاست. کلزا میتواند در یک فصل رشد در حدود ۱ تا ۲ تن مادۀ خشک تولیدکند. مطالعهای که در کانزاس انجامشده، نشان میدهد علوفۀ کلزا در زمستان حاوی ۲۱ تا ۲۳ درصد پروتئین است درحالیکه این مقدار در گندم زمستانه در حدود ۲۴ درصد است.
عادات رشد
هر دو گونۀ پاییزه و بهارۀ کلزا در دسترس است. رشد کلزا در ۶ مرحله دستهبندی میشود. بخش عمدۀ مدیریت این محصول به طول مدت و ویژگیهای گیاه در هریک از این مراحل بستگی دارد. مرحلۀ اولیۀ (صفر) کشت شامل جوانهزنی است. جوانهزنی ممکن است ۴ تا ۱۰ روز طول بکشد. این دوره از نظر تأثیر عوامل بیماریزای خاکزی دورۀ حساسی تلقی میشود. در کانادا قارچکشهای مخافظ بذر در گونۀ بهاره مورد استفاده قرارمیگیرند اما تأثیر آنها در ایالات متحده بهاثبات نرسیدهاست. سرعت جوانهزنی به عواملی مانند درجۀ حرارت، رطوبت خاک سطح تماس خاک با بذر و عمق کاشت بستگیدارد.
مرحلۀ یک مرحلهای است که گیاه جوان از خاک بیرون آمدهاست. کوتیلدونها توسط یک هیپکوتیل فعال از خاک به بیرون هلدادهمیشوند. در این مرحله نیز بذرها همچنان میتوانند تحت تأثیر پاتوژنهای بیماریزای حاکزی و حملۀ ککها قرارگیرند. از آنجا که کلزا در مراحل اولیۀ رشد بسیار ضعیف است و توان رقابت ندارد، استحکام آن در خاک بسیار حائز اهمیت است.
مرحلۀ دو مرحلۀ تشکیل طوقه است که با افزایش سطح برگ مشخص میشود. کلزا بهمدت چند هفته در این مرحله باقی میماند. در پایان این دوره، سطح برگ به بیشترین میزان خود میرسد و گیاه توانایی رقابت مییابد. افزایش طول روز و افزایش دمای هوا باعث آغاز مرحلۀ سوم یعنی مرحلۀ غنچهدهی میشود. در این مرحله گیاه به ۳۰ تا ۶۰ درصد از مادۀ خشک دستیافتهاست. در طول دورۀ گلدهی و پرشدن غلاف گیاه برای تأمین قند کافی به تجمع شاخه و برگ نیاز دارد.
گلدهی در مرحلۀ چهارم آغاز میشود و ۱۴ تا ۲۱ روز بهطول میانجامد. روزانه، در حدود ۳ تا ۵ گل شکوفا میشود و حدود ۴۰ تا ۵۵ درصد گلهایی که بازشدهاند غلافها را ایجادمیکنند. رسیدگی یا مرحلۀ پنجم از زمان ایجاد آخرین گلها روی ساقه شروع میشود. پرشدن غلافها ۳۵ تا ۴۵ روز پس از گلدهی کامل میشود. دانهها در این مرحله در حدود ۴۰ درصد رطوبت دارند. زمانی که ۳۰ تا ۴۰ درصد بذرهای موجود در غلافها تغییر رنگ دادند، محصول آماده است.
الزامات محیطی
آبوهوا
کلزا گیاهی است که بهراحتی با آبوهوای سرد و معتدل سازگار میشود. کمترین دما برای رشد کلزا ۰ درجۀ سانتیگراد (۳۲ درجۀ فارنهایت) گزارش شدهاست. کلزا در دمای ۵ درجۀ سانتیگراد (۴۱ درجۀ فارنهایت) خاک جوانهزنی میکند اما دمای بهینه ۱۰ درجۀ سانتیگراد (۵۰ درجۀ فارنهایت) است. ارقام پاییزه در مکانهایی با زمستانهای معتدل و پوشش برف رشدمیکنند. این محصول با موفقیت در مناطقی با پوشش برف تولیدمیشود. زمان کاشت تأثیر چشمگیری در بقای این محصول دارد.
خاک
كلزا در اغلب خاكها قابلرویش است اما بهترین نوع خاك برای كلزا خاك رسی_لومی است به شرط آنكه سله نبندد. خاك مورد كشت كلزا باید زهكشی سطحی كامل و داخلی نسبتاً خوبی داشتهباشد. کلزا در خاكهایی كه آبایستایی دارند و زهكشی آنها نامناسب است، قابلرویش نخواهد بود. اگر رطوبت خاك بهحدكافی از محصول سال قبل باقی نمانده باشد، کلزا باید بهعنوان یك محصول زراعی بعد از آیش در نظر گرفتهشود.
کلزا در خاکهای متوسط و زهکشیشده بهترین عملکرد را دارد. این گیاه pH 5/5 و شرایط شوری را تحملمیکند. در هلند بهدلیل تحمل شوری این گیاه از آن بهعنوان اولین محصول در خاکریزهای تازه خشکشده استفادهمیشود. کلزا در طول فصل رشد در حدود ۴۰ تا ۴۵ سانتیمتر (۱۶ تا ۱۸ اینچ) آب نیاز دارد. میزان مصرف آب در این گیاه در تیرماه یعنی در زمان گلدهی و پرشدن غلافها ۲۰ تا ۲۱ سانتیمتر (۸ تا ۳/۸ اینچ) است.
الزامات زراعی
آمادهسازی بستر
نحوۀ استقرار گیاه بهدلیل ناتوانی آن در رقابت بسیار اهمیت دارد. کاشت این گیاه در بستر نرم و در عینحال مستحکم به حفظ عمق کاشت و ظهور جوانه کمکمیکند. بهمنظور آمادهسازی بستر، خاک به عمق ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر (۴ تا ۵ اینچ) شخم زدهمیشود.
تحقیقات اخیر نشان دادهاست که میزان خاکورزی کمتر نیز در رشد کلزا موفقیتآمیز بودهاست. كلزا یك گیاه بسیار حساس به سلۀ خاك است. رطوبت بذر و خاك برای جوانهزنی بسیار حیاتی است بنابراین كاشت كلزا در خاكهای خشك توصیهنمیشود. جوانههای كلزا در خاكهای فشرده و سلهبسته بهآسانی خسارت میبیند. بنابراین، بایستی بستر خاك را نرم تهیه كرد اما طوری نباشد كه بهآسانی توسط باد فرسایش یابد. به همین دلیل چنگزنی گیاهك كلزا برای مبارزه با علف هرز توصیهنمیگردد .
زمان کاشت
بسته به رقم این گیاه میتواند هم در پاییز و هم در بهار کشت شود. کشت پاییزه باید بهنحوی برنامهریزی شود که پیش از خطر یخزدگی ۶ مرحلۀ رشد و توسعۀ ریشه بهدرستی انجامشود. این زمان در حدود ۲۵ مرداد تا ۱۱ شهریور است.
کشت بهاره باید بلافاصله پس از خشکشدن زمین و مناسب شدن آبوهوا انجامشود. همانند گیاه جو، کلزای بهاره بهطورکلی در صورتیکه زودرس کشت شود، بهترین عملکرد را دارد. ارقام بهارۀ كلزا در اواسط فروردین ماه یا اوایل اردیبهشت برای دستیابی به بهترین عملكرد كاشتهمیشود.
اگر تاریخ كشت به اواخر اردیبهشت موکولشود، عملكرد محصول كاهش مییابد و اگر در آخر خرداد صورت گیرد كاهش چشمگیری در بازده به وجودمیآید زیرا كلزا در زمان گلدهی به استرسهای گرما و خشكی بسیار حساس است
كاشت زودتر از اردیبهشت ماه خطر روبهرویی با استرس گرما و خشكی را كاهش می دهد. جوانۀ كلزا مقاوم به سرماست و می تواند سرمای ۴- درجۀ سانتیگراد را تحملكند. کشت پاییزۀ کلزا در مناطق معتدل شمال اروپا با آبوهوای ساحلی در شهریور ماه (سپتامبر) انجاممیشود و با دورۀ رویش ۳۲۰ روزه در تیر ماه (ژوئیه) برداشت میگردد.
کلزای بهاره در مناطق معتدل اروپا با آبوهوای ساحلی مرطوب در فروردین ماه (آوریل) کشت میشود و با دورۀ رویشی ۱۶۰ روزه در شهریور ماه (سپتامبر) برداشت میگردد و در مناطق معتدل غرب کانادا، با آبوهوای قارهای در اردیبهشت ماه (ماه مه) کشت میشود و با دورۀ رویشی ۱۲۰ روزه در شهریور ماه (سپتامبر) برداشت میگردد.
خواب بذر در كلزا را میتوان با بذرافشانی كلزا در سرما و تقریباً در زمانی كه خاك یخ زده، شكست. برای اطلاع بیشتر مقاله نحوه شکستن خواب بذر را بخوانید.
بذر پس از قرارگرفتن در خاك و با مساعدشدن هوا جوانه میزند. بذر بعد از كاشت تا اوایل بهار بهصورت خواب باقیمیماند و وقتی در بهار شرایط آبوهوایی مطلوب گردید، كلزا جوانهزده، سر از خاك بیرون میآورد. تعیین زمان كاشت در مواقعی كه كشاورزان نمیتوانند با تقویم تاریخ كاشت عمل كشت را انجامدهند، بسیار مشکل است.
در این مواقع باید خاك سرد شود اما یخ نزند (صفر درجۀ سانتیگراد در عمق ۵ سانتیمتری خاك). اگر دمای خاك به ۳ درجۀ سانتیگراد یا بیشتر از آن برسد، بذرها جوانهزده اما بهمحض اینكه خاك یخ بزند جوانهها خواهند مرد. در گذشته كشاورزان دریافتهاند كه بهخواببردن بذر كلزا وقتی كه دمای خاك به نقطۀ انجماد نزدیك میشود بسیار دشوار است مگر اینكه اولین برف ببارد .
روش کاشت و میزان بذر
کلزا معمولاً در عمق ۵/۲ تا ۳ سانتیمتری (۱ تا ۲/۱ اینچ) کاشتهمیشود. ردیفها باید ۱۷ سانتیمتر (۷ اینچ) یا کمتر با یکدیگر فاصله داشتهباشند. تحقیقات نشان میدهد فاصلۀ ۷ سانتیمتر (۳ اینچ) مابین ردیفها موجب عملکرد بهتر و بازده بیشتر میشود.
ریزی و درشتی دانه بر مقدار بذر مصرفی تاثیرگذار است. هر قدر دانهها درشتتر باشند، در هر کیلوگرم بذر تعداد کمتری بذر وجود دارد و در نتیجه مصرف بذر بیشتر میشود. شرایط کاشت از جمله خطر بالقوۀ بیماریها و آفات بر مقدار بهینۀ بذر مصرفی تاثیرمیگذارد. در شرایطی ضعیفتر از شرایط بهینه به بذر بیشتری نیاز است.
در شرایط بهتر از متوسط ۶۰ تا ۸۰ درصد بذرها گیاهان زنده تولیدمیکنند و در شرایط متوسط ۴۰ تا ۶۰ درصد بذرها بوتههای زنده بهدست میدهند. بنابراین، در موقع کاشت بذر علاوه بر قوۀ نامیه باید به این موارد نیز توجه شود.
مقدار بذر کمتر بهمعنای تعداد بوتۀ کمتر است بنابراین زمان طولانی لازم است تا گیاه سطح مزرعه را بپوشاند. این وضعیت به علفهای هرز فرصت میدهد تا خود را مستقرکرده و با زراعت رقابت کنند. تعداد بذر کمتر (تعداد بوتۀ کمتر) به گیاه اجازه میدهد که شاخۀ بیشتری تولیدکند. این کار دورۀ رشد را طولانیتر کرده، سبب تأخیر در رسیدن میشود.
کلزا به دو روش دستپاش و مکانیزه کشت میشود. در کشت دستپاش به میزان بذر بیشتری نیاز است. در این روش بستر بذر باید کاملاً صاف شود و پس از پخش بذر یک دیسک یا غلطک بسیار سبک زدهشود تا تماس کافی بین بذر و خاک ایجاد گردد. آبیاری باید با دقت زیاد انجام شود تا از شستهشدن بذر و پراکندگی در بستر مزرعه جلوگیری گردد.
در روش کشت مکانیزه میتوان با خطیکار غلات و یا بذرکار پنوماتیک عمل کاشت را انجام داد. در هنگام استفاده از بذرکار غلات باید تنظیم دستگاه را با توجه به عمق مناسب کاشت و میزان بذر مطلوب تغییر داد. این عمل کمی مشکل است زیرا که بذر کلزا نسبت به بذر غلات ریزتر بوده، عمق کاشت آن سطحیتر است. از آنجایی که شرایط فیزیکی خاک در همۀ مناطق کشور مناسب نیست و تمامی بذرهای کشت شده قادر به سبزشدن نمیباشند، استفاده از دستگاه پنوماتیک بجز در مناطق خاص کشور توصیهنمیشود. در هر دو روش کاشت، استفاده از لولر قبل از کاشت از اهمیت ویژهای برخوردار است و عامل مهمی در سبزی یکنواخت و آرایش مناسب بوتهها محسوب میشود.
بذرهای کلزا در صورت حفرکردن حدود ۶ تا ۸ کیلوگرم در هکتار و در صورت پخشکردن در حدود ۶ تا ۸ کیلوگرم در هکتار بسته به اندازۀ بذر و بافت خاک کشت میشوند. برای بازده بالاتر باید در حدود ۶ تا ۸ گیاه در هر مترمربع پس از عمل وجین و تنککردن باقیبماند.
کوددهی
عكسالعمل كلزا به كودها شبیه به غلات دانهریز است و بستگی به حاصلخیزی خاك دارد. ازت و گوگرد كلید موفقیت برای رسیدن به عملكرد بالا است. مواد نیتروژندار و پتاسه نمیتوانند بهصورت مستقیم با بذر تماس پیداكنند و باید بهصورت نواری حداقل به فاصله ۵ سانتیمتر دورتر از بذر ریختهشوند. آزمایش خاك برای تعیین صحیح مقدار مواد غذایی مورد نیاز گیاه باید انجام شود.
کلزا نیاز فراوان به ازت دارد و غالباً بهعنوان گیاهی با نیاز بالای ازت (بیشتر از گندم) شناختهمیشود. گیاه کلزا ازت مورد نیاز خود را از سه منبع ازت قابلجذب که در زمان کاشت در خاک وجود دارد، ازت آزادشده از مواد آلی خاک در طول دورۀ رشد و کودهای ازته تأمین مینماید. کودهای مورد نیاز کلزا برای دستیابی به عملکرد مطلوب از ۵۰کیلوگرم ازت در هکتار تا ۲۴۰ کیلوگرم متفاوت است. واکنش محصول نسبت به مصرف کود ازته تحت تأثیر تیپ خاک، رطوبت و تعادل عناصر قراردارد.
به طور کلی ازت مورد نیاز کلزا بهتر است در دو نوبت مصرف شود. یکی از روشهای مناسب مصرف کود ازته قراردادن ازت در ردیفهای کاشت بذر است. کلزا در برابر قرارگیری کود ازته در جوار بذر بسیار حساس است زیرا نمکهای حاصل از کودها فشار اسمزی خاک را افزایش داده، در نتیجه جذب آب توسط بذر به تأخیر میافتد.
نیتروژن
علائم اولیۀ کمبود ازت معمولاً ابتدا بهصورت رنگ سبز روشن در ساقه و برگها دیدهمیشود. برگها ممکن است کلروزه شده، به رنگ ارغوانی درآیند و برگهای مسنتر ممکن است پژمرده گردند. کمبود نیتروژن موجب رشد ضعیف گیاه، کوتاهی ساقههای اصلی، انشعابات کم و تنکشدن محصول میشود. علاوهبراین، تعداد غلافها کم شده، دورۀ گلدهی محدود میشود. بنابراین، گیاه در مقایسه با شرایط دریافت ازت کافی، دوره رشد را زودتر تکمیل میکند.
گوگرد
كلزا یك مصرفكنندۀ عمدۀ گوگرد است. خاکهای شنی سبک که در دو سال گذشته درمان نشدهاند به افزودن گوگرد پاسخ مثبت میدهند. كمبود گوگرد در خاك موجب ناتوانی رشد كلزا در مزرعه میشود .یك نمونه آزمایش برای تعیین مقدار گوگرد در خاك نمیتواند نمایانگر درصد گوگرد در خاك باشد بنابراین باید در مقاطع مختلف زمانی و از قسمتهای مختلف مزرعه نمونهبرداری انجام شود.
بر اساس آزمایش خاك، خاكهایی كه گوگرد متوسط یا كم دارند حدود ۲۵ تا ۳۵ كیلوگرم و خاكهایی که گوگرد زیاد دارند، ۱۵ تا ۲۰ كیلوگرم گوگرد در هر هكتار لازم است. كلزا گوگرد را بهشكل سولفاته جذب میكند. كود گوگرد ممكن است به شكل سولفات آمونیوم یا تركیب سولفات آمونیوم و عنصر گوگرد قابلتجزیه باشد .برای كلزا كود مركب توصیهمیشود زیرا در خاكهای شنی در اثر بارش زیاد باران سولفات شسته میشود.
از آنجا که عنصر گوگرد ممكن است در طی فصل مرطوب تجزیهشود و در سال بعد بر اساس نیاز مورد استفاده قرارگیرد، بهتر است گوگرد كافی را قبل یا در حین كاشت تهیهكرد. اگر قبل از ظهور گلها كمبود گوگرد محرز گردد با بهكاربردن كود تیوسولفات آمونیوم یا سولفات آمونیوم میتوان به عملكرد قابلقبول دست یافت.
کمبود گوگرد در کلزا
كوددهی بهموقع بهترین عملكرد را درپیدارد. کمبود گوگرد اثرات چندی بر رشد و ترکیب دانۀ کلزا دارد. گوگرد با این که در ترکیب کلروفیل وجود ندارد، اما برای تشکیل کلروفیل ضروری است و کمبود آن باعث کمرنگشدن برگها و کلروز اندامهای رویشی میگردد.
علائم کمبود گوگرد در مرحلۀ جوانی نیز میتواند مشاهدهشود اما اغلب در مراحل ساقهدهی و گلدهی بیشتر ظاهر میشود زیرا نیاز زراعت به گوگرد در این مراحل بیشتر است.
کمبود گوگرد باعث میشود بین رگبرگها کلروز شده، گلها نسبت به حالت طبیعی کمرنگتر شوند و انتهای غلافها خشک شده و بیش از ۵۰ درصد دانه ها ممکن است ازبینبروند.
در شرایط کمبود گوگرد غلافها دانۀ کمتری دارند و یا خالیاند. در کمبود شدید، بوتهها تنها تا نصف اندازۀ طبیعی خود رشد میکنند. ساقهها نیز کوتاهتر مانده، به چوبیشدن گرایش مییابند.
اطلاعات اندکی دربارۀ پاسخگویی کلزا به آهک و pH خاک در دسترس است. بیشتر مناطق کشت کلزا کمی اسیدیاند اگرچه این بدان معنا نیست که باید به خاکهایی با اسیدیتۀ بیشتر برای رسیدن به این سطح آهک افزوده شود. برخی از کشورها توصیهمیکنند پیش از کاشت مقداری K و P بر اساس توصیۀ آزمایش خاک به خاک اضافهشود.
فسفر
فسفر در مقادیر کمتری از ازت برای رشد حیاتی گیاه لازم است. مقادیر زیاد فسفر مصرفی درصد روغن را افزایش داده و به میزان پروتئین میافزاید. فسفر در درون گیاه متحرک بوده، بهسرعت از بافتهای پیرتر به سمت بافتهای جوانتر و فعال حرکت میکند.
ذخیرۀ کافی فسفر در خاک گیاه را قادر میسازد تا یک سیستم ریشهای قوی و سالم در مراحل ابتدای رشد تشکیلدهد. واکنش کلزا به مصرف کودهای فسفاته تحت تأثیر چندین عامل قراردارد که مهمترین آنها عبارتند از توسعۀ ریشه و توزیع آن، روش مصرف کودهای فسفاته، مقدار فسفر قابلجذب خاک، رطوبت خاک، درصد کربنات کلسیم و مواد آلی.
کمبود فسفر در کلزا
کمبود فسفر قابلجذب در خاک رشد ریشه و قسمتهای هوایی گیاه را تضعیف میکند. سیستم ریشهای ضعیف، ساقه با انشعاب کم و برگهای باریک از علائم کمبود فسفر است. در کمبود شدید فسفر برگها به رنگ سبز مایل به آبی و اغلب با لکههای ارغوانی ظاهر میشوند و ساقهها نیز سبز مایل به آبی و ارغوانی هستند.
آزمون خاک بهترین روش برای تشخیص کمبود فسفر است. میزان فسفر به نوع خاک بستگی دارد و مقدار آن سال به سال و با سرعت تغییر نمیکند. فسفر بهدلیل کم تحرکی در خاک باید بهصورت نواری و در کنار و زیر بذر قرارگیرد و یا این که در سطح خاک پخش شود.
پتاسیم
کلزا برای حداکثر رشد و عملکرد مطلوب نیاز به مقدار کافی پتاسیم دارد. پتاسیم تحمل گیاه را نسبت به امراض سرما و خشکی بیشتر کرده، تولید نشاسته و کربوهیدراتها را افزایش میدهد.
پتاسیم استحکام گیاه را افزایش میدهد. یک گیاه سالم با عملکرد مطلوب حاوی ۱۵۰ تا ۳۰۰ کیلو گرم در هکتار پتاسیم است. غلظت این ماده در بذر نسبت به سایر قسمتهای گیاه کمتر است بهنحوی که تنها ۶ تا ۸ کیلوگرم پتاس در هکتار توسط بذرها پس از برداشت قابل انتقال است.
کمبود پتاسیم در کلزا
کمبود پتاسیم عملکرد کلزا را کاهش میدهد. علائم کمبود معمولاً از برگهای مسنتر شروع شده و با کلروزحاشیهای، خشکشدن و توسعۀ رنگ سبز تیره همراه است. کمبود پتاسیم میتواند استحکام گیاه را کاهش داده، گیاه را در برابر خوابیدگی مستعدتر نماید. در کشور ما تاکنون علائمی از کمبود کودهای پتاسه اعلام نگردیدهاست اما در صورتیکه کمبود مشاهده گردد میتوان معادل حداکثر نیاز کودی گندم در منطقه اقدام به مصرف کود نمود.
کلزا به کود نیتروژن در مقادیر (۸۰ تا ۱۰۰ پوند) پاسخ خوبی میدهد. برای کشت بهارۀ کلزا بهتر است نیتروژن به همراه فسفر و پتاسیم مورد استفاده قرارگیرد اما در زمستان بهتر است برنامۀ کوددهی به دو بخش تقسیم شود.
انتخاب ارقام
ارقام مختلفی از دانۀ روغنی کلزا امروزه در دسترس است بهویژه از منبع کانادایی آن که خصوصیات کانولا را دارا هستند. برخی از ارقام کلزا به شرح زیر است
- Regent
- OAC Triton
- Hyola
- Global
- Andor
- Westar
- Tributr
- Tower
- Topus
- Candle
- Tobin
ارقام کلزا از نظر تیپ رشد با توجه به ریخت ارثی به سه گروه عمده تقسیممیشوند
- ارقام کلزا با تیپ رشد بهاره (Spring): این ارقام برای بهگلرفتن به دمای حدود ۳ درجۀ سانتیگراد به مدت یک هفته نیاز دارند.
- ارقام کلزا با تیپ رشد بینابین (Intermediate): این ارقام جهت بهارهسازی یا شروع رشد زایشی به دمای حدود ۳ درجۀ سانتیگراد و کمتر به مدت یک ماه نیاز دارند. تیپ رشد بینابین خود به دو گروه تیپ رشد بینابین زودرس و بینابین متحمل به سرما تقسیم میشود.
- ارقام کلزا با تیپ رشد زمستانه (Winter): این گروه تحمل به سرمای بسیار خوبی دارند و جهت شروع رشد زایشی به دمای حدود ۳ درجۀ سانتیگراد و کمتر به مدت یک ماه و نیم نیاز دارند.
تناوب زراعی
بهترین تناوب زراعی كلزا كاشت آن بعد از غلات دانهای و یا آیش است. در تناوب زراعی ۳ ساله كاشت كلزا میان دو محصول در نظر گرفتهمیشود. اولین محصول در این تناوب باید محصولی باشد كه مقاومت كامل یا نسبتاً خوبی به بیماری ساق سیاه داشتهباشد. كلزا به پوسیدگی ساقۀ حاصل از اسكلروتینیا بسیار حساس است.
اگر محصولاتی نظیر آفتابگردان، لوبیا خشک خوراكی (چشم بلبلی) كه حساس به بیماری اسكلروتینیا میباشند پیش از کلزا کشت شوند، خطر آلودگی به این بیماری را در كلزا افزایش میدهند. اگر در تناوب زراعی از چغندر استفاده میشود بایستی حداقل ۲ سال بین این دو محصول (كلزا و چغندر قند) فاصله باشد.
استفاده از محصولات حساس به اسكلروتینیا بهضرورت در تناوب زراعی سه ساله کاربرد سموم قارچكش را ضروری میکند. محصولاتی نظیر سویا، كتان، نخود و عدس كه مقاومت نسبتاً خوبی به بیماری اسكلروتینیا دارند بهصورت موفقیتآمیز در تناوب زراعی با كلزا مورد کشت قرارمیگیرند.
در سالهایی كه شرایط محیطی برای انتقال اسپورها توسط هوا مناسب است، كاشت كلزا بدون استفاده از سموم قارچكش و توجهنکردن به فاصلۀ تناوب زراعی خسارت اقتصادی قابلتوجهی به زراعت وارد میآورد.
غلات دانهای بهترین گیاهان برای تناوب زراعی است كه بعد از كلزا مورد كشت قرارگیرد زیرا میتوان از سموم علفكش پهنبرگ برای كنترل آنها استفاده نمود .از كاشت مخلوط كلزا و خردل زراعی در یك مزرعه باید جداً اجتناب شوند زیرا كشت مخلوط دو محصول ارزش اقتصادی و بازارپسندی هر دوی آنها را كاهش میدهد. بهعلاوه، كلزا در زمینی كه مورد هجوم خردل وحشی قرارگرفته قادر به رقابت نیست. در این گونه از مزارع بهشرطی میتوان از كلزا استفاده نمود كه قبلاً زمین توسط دام چرانده شود و خالی از علف هرز گردد یا اینكه از ارقام مقاوم كلزا به این علف هرز استفاده شود.
بقایای تمام سموم علفكش بهغیر از سولفونیلورا، ایمیدازولینون و تریازین كه از محصولات سال قبل بر جای ماندهاست همراه با علف هرز به جوانههای كلزا آسیب میرسانند. برای کسب اطلاع از نحوۀ كاربرد سموم بر اساس تناوب زراعی، بهتر است همیشه به برچسبهای علفكشها رجوع شود. برای اطلاعات بیشتر مقاله تناوب زراعی را بخوانید.
اصلاح دانههای سبز
یك مشكل عمدۀ كلزا در زمان برداشت، سبزماندن بذر است. هوای خنك، ابری و مرطوب در زمان رشد گیاه باعث سبزماندن بذور در تمام واریتههای كلزا میشود.
در بعضی موارد این مشكل بهدلیل كمبود گوگرد اتفاقمیافتد و به بدترین شكل نمایان میگردد. دمای هوا هنگام رسیدگی یك عامل مهم در تجزیۀ كلروفیل است.
دمای خنك و یك دورۀ كوتاه سرما در مرداد و شهریور فعالیت آنزیم را كاهش داده، باعث تجزیۀ كلروفیل میشود. دمای صفر تا ۱ درجۀ سانتیگراد این سیستم را مختل میكند و میتواند برعكس باعث سنتز دوباره شود. این اتفاق در مرحلۀ توسعۀ بذر بسیار حساس میباشد و میتواند موجب ایجاد تفاوت میان مزارع مجاور كه تنها چند روز از نظر بلوغ باهم فاصله دارند یا در یكنواختی رسیدگی در سطح مزرعه گردد.
برداشت كلزا ۴ تا ۶ روز قبل از سرما نیز موجب باقیماندن میزان نسبتاً زیادی كلروفیل در بذر میشود. تأخیر در جوانهزنی ۲ یا بیشتر از ۲ روز در مراحل رویش دلیل نرسیدن بذر در مرحلۀ چیدن و بذر سبز در مرحلۀ برداشت است. تولیدكنندگان كلزا میتوانند توصیههای مدیریت برای كاهش مشكل سبزماندن دانه را در آینده بهكارببرند. رعایت موارد زیر میتواند از بروز این مشکل جلوگیری کند:
توصیههایی برای كاهش مشكل سبزماندن دانه
مزرعۀ كشت كلزا باید بهخوبی زهكشیشده و حاصلخیز باشد. کشت زودهنگام در بهار موجب میشود گیاه زمان لازم را برای رسیدگی بذور كلزا داشتهباشد. بستر محكم و مناسب برای دستیابی به عمق صحیح كاشت و سطح تماس مناسب بذر با خاك برای تسریع در جوانهزنی حائز اهمیت است.
برداشت كلزا باید در مرحلۀ رنگی توصیهشده برای شرایط مختلف آبوهوایی انجامشود. سطوح حاصلخیزی مناسب برای رشد كلزا و رسیدگی آن باید حفظ شود زیرا كلزا در اثر تنش حاصل از كمبود مواد غذائی بهطور یكسان نخواهد رسید.
نمونههای خاك باید برای تعیین مقدار نیتروژن، پتاسیم، فسفر و میكرو مغذیها در خاك مزرعه انجام گیرد. نمونهبرداری زود هنگام از بافت گیاه در مرحلۀ چهار برگی و آزمایش آن برای كاربرد صحیح میكرومغذیها در زمانهای معین بسیار ضروری است.
برداشت
زمان برداشت مناسب جهت دستيابى به عملکرد بيشتر اهميت زيادى دارد. برداشت زودهنگام مىتواند کيفيت محصول را بهعلت وجود بذرهاى کوچک، نارس و کلروفيلدار کاهش دهد. درصورتى که برداشت بهتأخير افتد، ريزش غلافها و دانهها افزايش يافته، منجر به نقصان عملکرد مىگردد.
برداشت بهموقع کلزا مانع از خردشدن آن میشود. زمانی که غلافها به رنگ زرد درمیآیند لازم است طبق برنامه هر ۳ تا ۴ روز یکبار مورد بازبینی قرارگیرند. تعیین زمان برداشت تنها با مشاهدۀ رنگ دانهها قابلتشخیص است. از نقطه نظر عملی محصول زمانى مىرسد که تمام بذرها سياهرنگ شدهاند و رطوبت بذر به کمتر از ۱۵ درصد رسيدهباشد. البته زمان برداشت با توجه به روش برداشت متفاوت است.
جهت کاهش ريزش بذر، عمل برداشت بايد اوايل صبح و يا عصر انجامشود. با توجه به دورۀ رشدى کلزا (براى ارقام پائيزه ۲۷۰-۱۸۰ روز و براى ارقام بهاره ۱۲۵-۸۵ روز) مىتوان زمان تقريبى برداشت را تخمين زد.
رسيدن دانهها از قسمت پائين ساقه شروع شده، بهسمت بالا گسترش مىيابد. در شرايط بالا بودن دماى هوا و عدم تأمين رطوبت کافى يا وزش بادهاى گرم و بادزدگی، خشکشدن غلافها از بالا شروع شده و تعيين زمان صحيح برداشت با مشکل مواجه مىشود. از آنجا که دانههاى اينگونه غلافها کوچک و سبکند، معمولاً از انتهاى کمباين ريزش نموده، درصد ريزش مزرعه بالا مىرود در نتيجه زمان مناسب برداشت بر اساس غلافهاى سالم تعيين میگردد.
در کلزاهایی که متراکم کشت شدهاند هنگامی که ۴۰ تا ۵۰ درصد بذر موجود در غلافها تغییر رنگ داد زمان بریدن فرا رسیدهاست. کلزا باید از بالای شاخۀ اصلی بریدهشود و به آرامی درون مکنده قرارگیرد.
دروی مستقیم در کلزاهایی که راست ایستادهاند، امکانپذیر است اما تعیین زمان استفاده از این روش دشوار است و تلفات مزرعه بیشتر میشود. میزان و دلایل تلفات باید برای بهینهسازیهای آینده مورد ارزیابی قرارگیرد. دانههایی که قرار است ۶ ماه و یا بیشتر ذخیره شوند، باید تا حدود ۸ درصد رطوبت داشتهباشند.
خشککردن و ذخیرهسازی
کلزا باید با دقت نگهداری و ذخیره شود. برای این منظور سطلهای نگهدارندۀ محکم مورد نیاز است. دانهها میتوانند حتی در رطوبت ۹ تا ۲۰ درصد در انبار دچار تعریق شوند. برای جلوگیری از گرمشدن و ازبینرفتن دانهها بازرسی مداوم لازم است. اگر برداشت در رطوبت بالا صورت گیرد، دانهها باید بهصورت طبیعی یا مصنوعی خشك شوند.
برای حفظ كیفیت بذر دمای ۴۳ درجۀ سانتیگراد یا كمتر از آن برای خشكکردن محصول در تولید تجاری مناسب است. بذرهای کوچک مانع عبور جریان هوا میشوند بنابراین برای خشکشدن دانههای مرطوب باید لایۀ نازکی از آنها نگهداری شود. اگر میزان کاه زیاد باشد، جهت تمیزکردن محصول به اسکالپر (دستگاه جداکنندۀ کاه از دانه یا غربال) نیاز است.
اهمیت کشت کلزا در ایران
جایگاه امنیت غذایی ایران در بین ۱۲۵ کشور رتبۀ ۸۲ است. یکی از دلایل کسب این رتبه، هدررفت بیش از حد محصولات کشاورزی در ایران میباشد. امنیت غذایی مقولۀ بسیار مهمی است و یکی از ارکان توسعۀ پایدار محسوب میشود. بر اساس آمارها جمعیت جهان تا سال ۲۱۰۰ میلادی به ۱۱ میلیارد نفر خواهد رسید و مصرف مواد غذایی نیز طبیعتاً افزایش خواهد یافت. تحلیلها نشان میدهند تا سال ۲۰۵۰، نیاز برای تولیدات کشاورزی در منطقۀ غرب آسیا و شمال آفریقا ۱۵۰ درصد افزایش مییابد، از این رو لازم است از هم اکنون برنامهریزی دقیقی برای رفع نیاز به محصولات کشاورزی انجام شود. در این میان روغن از جمله کالاهای اساسی و نیازهای ضروری است.
تولید محصولات غذایی بهویژه دانههای روغنی برای تأمین نیاز اساسی مردم از امنیت غذایی کشور در سالهای آینده پاسداری میکند. کشت دانۀ روغنی کلزا برای تولید پایدار گندم نیز ضروری است زیرا این دانۀ روغنی در تناوب کشت با گندم سبب تقویت خاک، کاهش آفات و بیماریها، استفادۀ بهینه از آب و در نهایت افزایش تولید گندم میشود.
کشت مداوم گندم در اراضی زراعی سبب کاهش توان رویشی اراضی و افت قابلتوجه میزان تولید گندم میگردد. برای جلوگیری از این روند باید محصول دیگری را در تناوب کشت گندم برای کشت جایگزین در نظر داشت. بررسیهای علمی نشان میدهد دانۀ روغنی کلزا بهترین نوع محصول در این زمینه است. کلزا یکی از گیاهان روغنی است که دانۀ آن حاوی ۴۰ تا ۴۵ درصد روغن و ۲۵ تا ۳۵ درصد پروتئین میباشد و بهدلیل ترکیب مناسب اسیدهای چرب غیراشباع و درصد اندک اسیدهای چرب اشباع همانند زیتون جزء باارزشترین روغنهای خوراکی است.
پروتئین موجود در کنجالۀ کلزا نیز در تغذیۀ دام و طیور مورد استفاده قرارمیگیرد. هم اکنون بیش از ۸۵ درصد دانههای روغنی مورد نیاز از خارج از کشور وارد میشود. ناتوانی در کشت دانههای روغنی موجب میشود پایداری و خودکفایی در کشت گندم نیز ازبینبرود.
سالانه حدود چهار میلیارد دلار ارز کشور صرف واردات روغن خام، کنجاله و سویا میشود. علاوهبراین، تأمین کنجالۀ دام وابسته به دانههای روغنی است که اگر موجود نباشد باید سالانه ۳ تا ۴ میلیون تن علوفه برای تولید مرغ، تخم مرغ و گوشت وارد کشور شود. با توجه به طرح کشت دانههای روغنی و کم آب بودن کشور، کلزا تنها محصولی است که در فصل پاییز کشت شده، از نزولات جوی استفاده میکند. هماکنون تنها ۱۴ درصد نیاز کشور به روغن در داخل تأمین میشود.
ويژگیهای زراعی کلزا
ويژگیهای خاص گياه كلزا و سازگاری آن با شرايط آبوهوایی اكثر نقاط كشور باعث شدهاست كه توسعۀ كشت اين گياه بهعنوان نقطۀ اميدی جهت تأمين روغن خام مورد نياز كشور و رهايی از واردات به شمار رود. از جمله ويژگیهای زراعی اين گياه میتوان به موارد زير اشاره كرد:
- كلزا دارای دو تيپ بهاره و پاييزه است بنابراين امكان كشت آن در شرايط متفاوت اقليمی وجود دارد.
- فصل رشد كلزا با ساير دانههای روغنی از جمله پنبه، سويا و آفتابگردان متفاوت بوده، در زمانی كه ظرفيت واحدهای روغنكشی خالی است اين دانه برداشت میشود.
- كشت پاييزۀ كلزا در تناوب زراعی با غلات بهويژه گندم موجب غنا بخشيدن به تناوبهای زراعی میگردد.
- در كشت پاييزه نياز به آبياری كم و امكان استفاده از نزولات آسمانی زمستانه و بهاره وجود دارد.
- كشت كلزای پاييزه بهدليل توليد گلهای زردرنگ بسيار جذاب برای زنبور عسل در مواقعی كه هيچ گلی در منطقه نيست، سبب توسعۀ زنبورداری میشود.
- توليد مقدار قابلتوجه در زمان كمبود علوفه میتواند در تأمين خوراك دامها نقش مؤثری داشتهباشد.
- كنجالۀ حاصل از ارقام اصلاحشدۀ كلزا بهآسانی جايگزين كنجالۀ سويا گرديده، مشکلات نگهداری كنجاله نيز با توزيع در طول سال حل میگردد.
علاوهبر اینها روغن كلزا در كاهش كلسترول و جلوگيری از بيماریهای قلبی مؤثر است. مهمترين سؤالی كه در ذهن شكل میگيرد، اين است كه با امكانات محدود آبی و خاكی كشور جايگاه كشت كلزا كجاست و اين زراعت جايگزين چه زراعتي خواهد شد؟
بررسی جایگاه کلزا در ایران
كشت كلزا در اراضی شالی
براساس اطلاعات موجود بيش از ۸۰ % مجموع سطح زير كشت برنج در كشور در سه استان گيلان، مازندران و گلستان واقع شدهاست .بخش عمدۀ اين اراضی در بيش از نيمی از سال بلااستفاده رها میشود و امكان كشت كلزا به عنوان كشت دوم در فاصلۀ بين دو كشت شالی وجود دارد. بخشی از اين اراضی بهدلايل مختلف از جمله بارش زياد، آبگيربودن و نبود سيستم زهكشی محدوديتهايی دارند. در اين شرايط، خصوصاً در اراضی گيلان و غرب مازندران، عملاً امكان كاشت کلزا وجود ندارد. با وجود اين در همين مناطق، بر اساس برآورد كارشناسان، حداقل ۳۰ درصد اراضی فاقد محدوديت بوده، در فاز اول میتوانند به كشت كلزا اختصاص يابند و در ادامه با ايجاد زير ساختهای لازم از جمله طرحهای تجهيز و نوسازی و ايجاد سيستمهای زهكشی، سطح زير كشت قابلافزايش خواهد بود. توسعۀ زراعت كلزا در اين اراضی در جهت استفادۀ بهينه از امكانات آبی و خاكی موجود است كه بلااستفاده رها میشود. در این شرایط نه تنها كلزا جايگزين زراعت ديگری نمیشود، بلكه باعث بهبود سيستم كشت شاليزار نيز خواهد شد .
زراعت كلزا در برنامۀ تناوب غلات ديم
در اين عرصه معمولاً زراعت گندم يك سالدرميان و بهصورت برنامۀ زراعتی گندم، آيش، گندم انجام میگيرد. اين اراضی در سال آيش میتوانند به كشت كلزا اختصاص يابند. زراعت كلزا در اين عرصه نيز نه تنها جايگزين زراعت ديگری نمیشود، بلكه مزايایی نيز بهدنبال دارد. از جمله در سال آيش، با كشت كلزا از ايجاد روانآب و فرسايش خاک جلوگيری میشود و مواد آلی حاصل از زراعت اين محصول که به خاك اضافهمیشود باعث بهبود كيفيت خاك، افزايش ظرفيت نگهداری آب و مواد غذايی در خاك و افزايش عملكرد گندم خواهد شد. همچنين آفات، بيماریها و علفهای هرز گندم كه در اثر تككشتیبودن بهوجود میآیند، با ورود زراعت كلزا كنترل خواهند شد.
تکرار کاشت یک نوع محصول غلات بیش از چهار سال متوالی در یک زمین باعث افت تولید به شکل چشمگیر میشود اما اگر دانۀ روغنی کلزا در کشت تناوبی این محصول قرارگیرد، در سال بعد از کشت دانۀ روغنی، تولید غلات دستکم ۲۰ درصد افزایش مییابد ضمن اینکه محصول کلزا نیز بهدستمیآید. البته توسعۀ كشت در اين عرصه خصوصاً در مناطق معتدل و سرد با محدوديتهايی روبهروست كه انجام تحقيقات و بررسیهای فنی منتج به ارائۀ ارقام و تكنولوژی خاص زراعت در اين عرصه خواهد شد .
زراعت كلزا در برنامۀ تناوب غلات آبی
زراعت كلزا در اين عرصه هر چند در ظاهر جايگزين زراعت گندم و جو خواهد شد و از سطح كشت آنها خواهد كاشت اما میتوان حداقل ۳۰ درصد اراضی در فاز اول به كشت كلزا اختصاص يابد. در این تناوب نه تنها از ميزان توليد گندم و جو كاسته نخواهد شد، بلكه پايداری توليد غلات كه مهمترين دغدغۀ خودكفايی در گندم است را به دنبال خواهد داشت. ورود زراعت كلزا در برنامۀ تناوب غلات بر اساس نتايج تحقيقات داخلی و خارجی بيش از ۲۵ درصد عملكرد غلات را افزايش خواهد داد. بنابراين، در دراز مدت تا ۲۵ درصد كاهش سطح زير كشت غلات با افزايش عملكرد ناشی از كشت كلزا قابلجبران خواهد بود. در مناطقی از كشور زراعت غلات بدون رعايت برنامۀ تناوبی و بهصورت كشت پیدرپی انجاممیگيرد.
طغيان بيماریها، آفات و علفهای هرز در اين مناطق از نتایج نداشتن تناوب کشت است. با ورود زراعت كلزا در برنامۀ تناوبی، سيكل زندگی آفات و بيماریها شكستهشده، تا حد زيادی كنترل خواهند شد. همچنين بهدليل اختلاف خصوصيات مرفولوژيكی كلزا با غلات، امكان مبارزه با علفهای هرز نازكبرگ در زراعت كلزا و مبارزه با علفهای هرز پهنبرگ در زراعت غلات ممكن میباشد. بدين معنی كه در يك برنامۀ تناوبی گندم، كلزا كنترل علفهای هرز نازكبرگ و پهنبرگ بهسادگی انجاممیشود.
زراعت كلزا بهدليل افزودن حجم زياد مواد آلی ناشی از برگرداندن بقايا به خاك، باعث بهبود كيفی خاك میگردد. كمبود شديد مواد آلی خاك در بیشتر اراضی كشور كه به دلايلی از قبیل: ماهيت اقليم ايران، رعايتنكردن برنامۀ تناوبی مناسب، مصرفنکردن كود دامی و كود سبز و… ايجادشدهاست، مشكلات متعددی را در زراعت ايجادكردهاست. یکی از این مشکلات انجامنشدن عمليات تهيۀ بستر بهعلت سنگينی و متراكمبودن خاك است که در نتيجۀ آن محصول با كاهش سرعت رشد و غلبۀ علفهای هرز مواجهمیشود.
عمليات تهيۀ بستر در خاكهای سنگين و متراكم به نيروی محركۀ بيشتری نياز دارد بنابراين به تراكتورهای قویتر جهت شخم و ساير عمليات زراعی نياز میباشد و در وضعيت موجود بهدليل نبود این امکانات معمولاً عمليات شخم بهصورت سطحی و ناقص انجامشده، نهايتاً كاهش عملكرد را بهدنبالدارد. كمبود مواد آلی، ظرفيت نگهداری آب و مواد معدنی را در خاك كاهش میدهد و در نتيجه كارايی مصرف كود و آب پايين میآيد. بنابراين، با افزايش مواد آلی برای برداشت مقدار معينی محصول در واحد سطح به دفعات كمتر آبياری (مصرف كمتر آب) و ميزان كود كمتر نياز است.
با ورود زراعت كلزا در برنامۀ تناوبی غلات و افزودن تدريجی مواد آلی مشكلات مذكور به تدريج كاهش خواهند يافت. ورود زراعت كلزا در برنامۀ تناوب غلات عملكرد اين محصولات را بيش از ۲۵ درصد بهبودمیبخشد. بنابراين، در اين عرصه نيز زراعت كلزا ضرورت برنامۀ زراعی محسوب شده، افزايش توليد را به دنبال خواهد داشت. دستیابی به این مزايا در صورتی تحقق خواهد يافت كه زمينهها و شرايط لازم برای توسعۀ كشت در عرصههای متخلف فراهم شود.
توسعۀ سطح زير كشت کلزا زراعتی جديد و ناشناخته برای كشاورز محسوب میشود. عرصههای متنوع اقليمی با مسائل و ابهامات بسیاری روبهروست كه پشتوانۀ علمی، فنی، پژوهشی و تداركاتی بسيار قوی و منسجمی را میطلبد. تجارب چند سال گذشته نشان میدهد پتاسيل بالقوۀ زراعت كلزا در تمام عرصههای تعريف شده وجود دارد. عملكردها و حداكثر برداشت شده در عرصههای مختلف بالاتر از عملكردهای گزارش شده در سطح جهانی است كه خود دليلی بر امكانات بالقوۀ بسيار خوب جهت توليد كلزا میباشد اما زراعت كلزا بهسادگی زراعت غلات نيست و نياز به مديريت توانمند در تمام سطوح توليد دارد .
نتیجهگیری
ویژگیهای خاص گیاه کلزا از جمله میزان روغن، پروتئین و کنجالۀ موجود در آن این گیاه را به یکی از منابع مهم در صنایع غذایی تبدیل کردهاست. کشت کلزا در کشور با توجه به نیاز آبی اندک و سازگاری با اقلیمهای متفاوت فواید بسیاری دارد. با کشت کلزا علاوه بر کاهش وابستگی به واردات روغنهای نباتی، بهترین تناوب و پایداری در تولید محصولات زراعی از قبیل گندم و جو ایجاد میشود. کشت این گیاه در تناوب با محصولات زراعی دیگر درآمد کشاورز را افزایش میدهد و موجب اشتغالزایی خواهد شد.
کلزا با افزایش مواد آلی خاک و ارتقای حاصلخیزی آن، عملکرد گندم را بالا میبرد و ساختمان خاک و دانهبندی آن را بهبود میبخشد. کلزای پاییزه میتواند بهدلیل گلدهی در زمانی که گلهای دیگری در دسترس نیست موجب رونق زنبورداری شود. کنجالۀ این گیاه برای مصارف دام و طیور مورد استفاده قرارمیگیرد و کشور را از واردات خوراک دام بینیاز میکند. کاهش جمعیت آفات، بیماریها و علفهای هرز از دیگر فوایدی است که در زراعت کلزا در تناوب با سایر محصولات کشاورزی حاصل میشود.
کارشناسان تغذیه معتقدند دانۀ روغنی کلزا بهدلیل ترکیب مناسب اسیدهای چرب غیر اشباع و درصد پایین اسیدهای چرب اشباع، از باکیفیتترین روغنهای خوراکی است و نقش مهمی در بهبود تغذیه و سلامت جامعه دارد. کشت کلزا در نیمۀ دوم سال از شستهشدن خاک در اثر باران جلوگیری میکند و میتواند جلوی جاری شدن سیل را بگیرد. کشاورزان میتوانند پس از برداشت گندم و جو و در نیمۀ دوم سال که زراعتی صورت نمیگیرد با کشت کلزا درآمد قابلتوجهی کسب کنند.
جمعبندی
کلزا با نام علمی Brassica napus گیاهی یکساله است که جزء دانههای روغنی محسوب میشود. این گیاه از تیرۀ شببو و از جنس کلم است. زراعت كلزا از ۳۰۰۰ سال پیش در هندوستان رواج داشتهاست و از آنجا به چين و ژاپن راه يافتهاست. در اروپا استخراج روغن از دانۀ كلزا و دانۀ ساير گونههای متعلق به جنس براسيكا دستكم از قرن سیزدهم رواج داشتهاست. ارقام اصلاحشدۀ کلزا با میزان اروستیک اسید کمتر از ۲ درصد کانولا نامیدهمیشوند. این گیاه در شرایط مختلف آبوهوایی و در دماهای پایین امکان رشد دارد. کلزا در بهار و پاییز کشت میشود. رعایت زمان صحیح کاشت در کلزای پاییزه برای گذشتن خطر یخزدگی بسیار اهمیت دارد.
ارقام بهاره نیز باید پیش از گرمای تابستان به مرحلۀ روزت رسیدهباشند. این گیاه برای رشد و عملکرد بهینه به خاک زهکشی شده و غنی نیاز دارد. کودهای مورد نیاز کلزا شامل ازت، سولفور، فسفر و پتاسیم است. پس از استخراج روغن از کلزا، مادۀ خشک باقیمانده برای تغذیۀ دام و طیور مورد استفاده قرار میگیرد.
بیماریهایی مانند پوسیدگی سفید و ساق سیاه زراعت کلزا را تهدید میکنند که برای کنترل آنها از روشهای مبارزۀ زراعی و شیمیایی استفاده میشود. آفاتی مانند کک، شته و سوسک منداب از این گیاه تغذیهمیکنند که اگر بهموقع تشخیص دادهنشوند خسارت قابلتوجهی به محصول وارد میکنند. دانههای روغنی کلزا در غلاف تشکیل میشوند و هنگامی که تغییر رنگ دادند و ۱۰ درصد از رطوبت آنها باقیماند، زمان برداشت فرا رسیدهاست.
کشت کلزا در تناوب با غلات حاصلخیزی خاک را افزایش میدهد و موجب بهبود بافت آن میگردد. زراعت کلزا علاوهبر اینکه نیاز کشور به روغنهای نباتی را برآورده میکند، بهدلیل کیفیت آن و وجود اسیدهای چرب غیر اشباع موجب سلامتی و کاهش بیماریهای قلبیعروقی میشود.
منابع
باسلام و احترام..
مطالب مفید و کاربردی بود
بسیار سپاسگزاریم.
سلام
بسیار خوشحالیم که مفید بوده است.